۲۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰
بحران عمیق استراتژیک در صنعت خودرو کشور| الگو برداری از توانمندی چین یا تجارب غرب؟
بازار گزارش می دهد؛

بحران عمیق استراتژیک در صنعت خودرو کشور| الگو برداری از توانمندی چین یا تجارب غرب؟

عدم بهره‌ برداری از مزایای انقلاب صنعتی غرب و فقدان درک تجارب چین در تولید محوری، بیانگر  بحران عمیق استراتژیک و راهبردی در صنعت خودرو کشور است.

علی میرزایی سیسان؛ بازار: در حالی که جهان صنعتی مسیر خود را با شفافیت و برنامه‌ ریزی طی می‌ کند، ما همچنان در هزارتوی تردید و بی‌تصمیمی گرفتار مانده‌ایم. هنوز روشن نیست که برای آینده صنعت خودرو کشور چه می‌خواهیم و چه راهی باید برویم؛ آیا باید مانند غرب، به‌سوی خدمات‌ محوری و صنعت‌ زدایی پیش برویم، یا مانند چین، تولید را به‌عنوان محور اصلی پیشرفت انتخاب کنیم؟

این سردرگمی فقط به انتخاب مدل توسعه محدود نمی‌شود. حتی در خصوصی‌سازی خودروسازان، نمی‌دانیم دقیقاً به دنبال چه هستیم و هدف نهایی چیست؟ در موضوع برقی‌ سازی حمل و نقل نیز استراتژی مشخص و مدونی وجود ندارد؛ برنامه‌ها اغلب شعاری و بی‌پشتوانه مانده‌اند و به جای سیاستگذاری علمی و آینده‌نگر، تصمیمات مقطعی و سطحی اتخاذ می‌شود.

این در حالی است که چین، بزرگ‌ترین شریک تجاری ما، به‌ویژه در حوزه خودروسازی، الگویی زنده از قدرت صنعتی و استراتژی بلندمدت است. اما متأسفانه، حتی قدرت و منطق پیشرفت چین را هم به‌درستی درک نکرده‌ایم. ریشه این ناکامی را باید در سطحی‌نگری و نبود استراتژی کلان ملی جست‌وجو کرد.

برای فهم عظمت صنعت چین، باید به ریشه‌های قدرت، مقیاس و جاه‌طلبی این کشور توجه کرد. رهبران چین هرگز تمایلی به تکرار مسیر غرب، یعنی گذار از صنعتی‌شدن به صنعت‌زدایی و مصرف‌گرایی افراطی، نشان نداده‌اند. اگرچه بخش خدمات در چین رشد چشمگیری داشته، اما سیاست کلان اقتصادی این کشور همواره بر تقویت تولید و توان صنعتی استوار بوده است حتی اگر این راهبرد هزینه‌های داخلی و بین‌المللی داشته باشد. تسلط بر تولید جهانی، ستون اصلی سیاستگذاری اقتصادی چین است؛ سیاستی که با انتقال فناوری در ازای دسترسی به بازار، حمایت‌های دولتی، سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه، و الزام به صادرات، صنعت خودرو را از مونتاژ ساده به قدرتی جهانی بدل کرده است.

در مقابل، ما نه تنها از این تجربه‌ها بهره نبرده‌ایم، بلکه حتی درک درستی از منطق پشت موفقیت چین نداریم. فقدان برنامه‌ریزی استراتژیک، تصمیم‌گیری‌های مقطعی و نبود نگاه آینده‌نگر، صنایع کشور به ویژه خودروسازی را به روزمرگی و کشمکش سوق می دهد. اگر می‌خواهیم در عرصه جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم، باید از سطحی‌نگری فاصله بگیریم، ریشه‌های موفقیت چین را به‌درستی تحلیل کنیم و با تدوین استراتژی‌های بومی، مسیر توسعه صنعتی را با شجاعت و عقلانیت بازتعریف کنیم.

چین سیاست صنعتی خود را با سند «ساخت چین ۲۰۲۵» جهشی نو داد و کوشید تا از یک مرکز تولیدی مقرون‌ به‌ صرفه، به پیشگام جهانی در فناوری‌های پیشرفته بدل شود

چین: از خودکفایی تا هژمونی صنعتی

جاه‌طلبی‌های چین از خودکفایی در صنایع کلیدی به سمت برتری تولیدی در تمام حوزه‌های صنعتی گسترش یافته است. یک دهه پیش، اهداف چین محدود به پیشتازی در ده صنعت راهبردی بود؛ اما امروز این کشور می‌خواهد در تمام صنایع و زنجیره‌های ارزش، همچون اپل، قدرت مطلق باشد. چین سیاست صنعتی خود را با سند «ساخت چین ۲۰۲۵» جهشی نو داد و کوشید تا از یک مرکز تولیدی مقرون‌به‌صرفه، به پیشگام جهانی در فناوری‌های پیشرفته بدل شود. حال پس از یک دهه تمرکز بر ده بخش استراتژیک، شرکت‌های چینی به پیشروان فناوری رقابت‌پذیر بین‌المللی در زیرساخت‌های راه‌آهن، خودروسازی و تجهیزات تولید برق تبدیل شده‌اند. سیاست‌های حمایتی و آینده‌نگر چین طی دو دهه اخیر، رنسانس فناوری و نوآوری منحصربه‌فردی را رقم زده و وابستگی به واردات را به شدت کاهش داده است. بر اساس مطالعات شرکت مشاوره‌ای MERICS، تعداد محصولات کلیدی که عمدتاً از آمریکا و اتحادیه اروپا وارد چین می‌شد، از ۳۵۱ مورد در سال ۲۰۰۰ به ۱۷۷ مورد در سال ۲۰۲۲ کاهش یافته است. در واقع اگرچه هدف اصلی «ساخت چین ۲۰۲۵» دستیابی به رهبری فناوری بود، اما رفع گلوگاه‌های تحت کنترل چین در زنجیره ارزش جهانی نیز به عنوان مزیتی جانبی ظهور کرد. در عوض تا سال ۲۰۲۲، ایالات متحده و اتحادیه اروپا در ۹۵۳ دسته محصول، وابستگی به چین داشتند که نسبت به آغاز هزاره سه برابر شده است.

با افزایش تنش‌های ژئوپلیتیک شرق و غرب، اهداف «ساخت چین ۲۰۲۵» از پارامترهای متعارف سیاست صنعتی فراتر رفته و دکترین امنیت ملی جامع‌تری را در بر گرفته است. اگرچه اصطلاح «ساخت چین ۲۰۲۵» در اسناد رسمی کمتر دیده می‌شود، اما ده بخش اولویت‌دار آن، از مواد نوین و فناوری‌های تولید هوشمند تا زیرساخت‌های حمل‌ و نقل در برنامه پنج‌ساله چهاردهم چین (۲۰۲۱-۲۰۲۵) گنجانده شده‌اند. در حالی که کشورهای غربی در پی کاهش وابستگی به چین برای تقویت امنیت اقتصادی هستند، چین مصمم است جایگاه خود در تولید جهانی را حفظ و در همه‌جای جهان نفوذ کند. برای چین، هیچ نقطه‌ای از جهان وجود ندارد که برای فروش محصولات تولیدی خود در اولویت نباشد.

فناوری پیشرفته و اکوسیستم تولیدی قوی: بنیان رقابت‌پذیری صنعتی

پکن، فناوری پیشرفته را در کنار تولید، بنیانی برای رقابت‌پذیری صنعتی می‌داند. اکوسیستم تولیدی قدرتمند برای تقویت انعطاف‌پذیری اقتصادی و نفوذ استراتژیک ضروری است. در حالی که «ساخت چین ۲۰۲۵» معیارهای مشخصی برای هر بخش اولویت تعیین کرد، سیاست صنعتی معاصر چین به یک ابتکار جامع تکامل یافته که هدف آن توسعه پایه و اکوسیستم صنعتی قدرتمند در تمام بخش‌ها و زنجیره‌های ارزش است. این سیاست اکنون بر تقویت تولید گسترده و اهرم فناوری بین‌بخشی تأکید دارد و چین را در رقابت با اقتصادهای پیشرفته و نوظهور قرار می‌دهد.

چین به ترویج گسترده فناوری‌های پیشرفته مانند ۵G، هوش مصنوعی، خودروهای برقی و خودران، و فناوری‌های زیست‌محیطی پرداخته تا بهره‌وری بخش‌های صنعتی را افزایش دهد. پکن این فناوری‌ها را یکپارچه می‌داند که می‌توانند بهره‌وری را به طور جامع تقویت کنند. بخش‌های اولویت‌دار در «ساخت چین ۲۰۲۵» پایه‌ای برای ارتقای صنعتی فراهم می‌کنند و پیشرفت‌ها در تجهیزات ارتباطات، سیستم‌عامل‌ها، فناوری‌های پاک، مواد نوین و بیوتکنولوژی، فرصت‌های جدیدی برای بهبود بهره‌وری، امنیت و کیفیت در سایر بخش‌ها ایجاد می‌کنند.

بحران عمیق استراتژیک در صنعت خودرو کشور| الگو برداری از توانمندی چین یا تجارب غرب؟

اقتصاد تولیدمحور همچنان محور اصلی «مدرن‌سازی سبک چینی» است. تأکید چین بر پیشرفت فناوری و استفاده از فناوری سطح بالا از طریق مفهوم «نیروهای مولد جدید» ادامه دارد که از سال ۲۰۲۳ در کانون سیاستگذاری قرار گرفته است. چین در سال ۲۰۲۴ نیز بر ضرورت پذیرش فناوری‌های نوآورانه مانند هوش مصنوعی، مواد نوین و فناوری کوانتومی تأکید شد.

این سیاست صنعتی چشم‌اندازی جامع و نه‌تنها برای تسهیل صعود زنجیره ارزش اقتصاد چین، بلکه برای گسترش رقابت‌پذیری صنایع سنتی نیز طراحی شده است. استقرار فناوری پیشرفته، تقاضای داخلی را افزایش می‌دهد و چرخه تقویت‌کننده متقابلی ایجاد می‌کند که رقابت‌پذیری صنعتی را تقویت می‌نماید. این رویکرد مستلزم تقویت اکوسیستم صنعتی از طریق توسعه استعداد، تدوین استانداردها و حمایت از شرکت‌های کوچک و متوسط است. ابتکار چین در شناسایی شرکتهای فن آوری نوظهور رو به رشد که همزمان با «ساخت چین ۲۰۲۵» راه‌اندازی شد، ۱۵۰۰۰ شرکت کوچک و متوسط نوآورانه را در چین شناسایی کرده و با حمایت از آنان، سرعت و قدرت نوآوری فناورانه چین رشد جهشی تازه‌ای یافته است. باید دقت داشت پیشرفت خودروسازی به عنوان مثال پیشرفت یک صنعت خاص نیست، پیشرفت هزاران صنعت وابسته است و برعکس، هزاران صنعت باید پیشرفت کنند تا خودروسازی پیشگام صنعت جهانی شود.

سرمایه‌گذاری مستقیم دولتی بر ارکان کلیدی

پیشرفت فناوری هدایت‌شده توسط دولت چین، اگرچه موفقیت‌های بزرگی داشته، اما پرهزینه هم بوده و چالش‌های قابل توجهی در تخصیص منابع و کارآیی ایجاد کرده است. این رویکرد پیامدهای اجتماعی-اقتصادی داخلی نیز در پی داشته است. اصلاحات اقتصادی و آزادسازی، استانداردهای زندگی طبقه متوسط را ارتقا داده، اما پکن هنوز اهداف خود را با انتظارات طبقه متوسط چینی تطبیق نداده است. رهبری چین همچنان تمایلی به تعادل مجدد اقتصاد تولید و اقتصاد خدماتی و مصرفی نشان نمی‌دهد و حاضر است پیامدهای منفی داخلی و جهانی را بپذیرد تا اهداف متمرکز بر تولید خود را پیش ببرد.

البته چین رشد خود را بدون چالش نمی‌بیند. بر اساس مطالعات شرکت مشاوره‌ای تجاری MERICS، پکن با چالش‌هایی همچون تنش‌های اجتماعی-اقتصادی داخلی، گسترش مازاد تجاری با اقتصادهای توسعه‌یافته و نوظهور، و رقابت ژئوپلیتیک بر سر فناوری مواجه است. چین با نیروی کار ارزان، سیستم بهینه تولید، سرمایه و رشد غیرقابل تصور، مدل رشدی را آغاز کرده که ممکن است به زودی با چالش‌های ادامه‌دار مواجه شود. اما چین به هیچ عنوان حاضر نیست از قدرت تولیدی خود بگذرد و این درس بزرگی برای اقتصادهای نوظهور و رقیبان است.

بحث‌های نابالغ خصوصی‌سازی و سردرگمی در قیمت‌گذاری، عملاً همه ذینفعان صنعت خودروسازی ایران را از نظر ذهنی فرسوده و خسته کرده است

سردرگمی صنعت خودرو کشور: بحران تصمیم‌گیری و ناکارآمدی‌های صنعتی

بحث‌های نابالغ خصوصی‌سازی و سردرگمی در قیمت‌گذاری، عملاً همه ذینفعان صنعت خودروسازی ایران را از نظر ذهنی فرسوده و خسته کرده است. تولیدکنندگان، زنجیره تأمین و مصرف‌کنندگان، همگی در میان آشفتگی تصمیم‌گیری‌ها و نابسامانی‌های مدیریتی گرفتار شده‌اند. در کنار تمام این ناکارآمدی‌های قانونگذار و مجری در کشور ما، نوعی ساده‌اندیشی نیز در حال شکل‌گیری است؛ ادعای تحول صنعتی با یا بدون چین. هنوز شناخت درستی از سیاست‌گذاری صنعتی چین نداریم و پیچیدگی‌های این غول تولیدی، به‌درستی درک نشده است. گاه خود را شریک چین می‌بینیم و گاه رقیب آن، یک روز آرزوی داشتن زنجیره تأمین جهانی و رقابت با چین را در سر می‌پرورانیم و روز دیگر، انواع خودروها را با تیراژ کم از چین وارد می‌کنیم.

به جرأت می‌توان گفت که صنعت‌گران و اقتصاددانان ما، قدرت واقعی چین را به اندازه کافی درک نکرده‌اند و برنامه‌های این کشور را به‌درستی هضم نکرده‌اند. چین به‌خوبی می‌داند که از بازار ما چه می‌خواهد، اما ما به عنوان یک مجموعه، هنوز تکلیف خود را مشخص نکرده‌ایم. مونتاژکاران، تولیدکنندگان، زنجیره تأمین و بازرگانان، هر یک ساز خود را می‌زنند.

در شرایطی که چین حاضر نیست قدرت تولیدی خود را به هیچ‌عنوان از دست بدهد، کشور ما با اقدامات عجولانه و بدون چارچوب به اصلاح «خصوصی‌سازی»، عدم شناخت زنجیره تأمین جهانی خودروسازی و نبود برنامه‌ای روشن، نه‌تنها نمی‌تواند شریک مناسبی برای چین باشد، بلکه بخشی از زنجیره تأمین نیز به حساب نمی‌آید. نتیجه این وضعیت، تحویل تدریجی بازار به دست چینی‌هاست. البته خوب یا بد بودن این روند، خود جای بحث دارد. شاید بهتر باشد صنعتی که تصمیم‌گیران صنعتی آن نمی‌دانند چه می‌کنند و محصولاتی بی‌کیفیت و گران‌قیمت برای مصرف‌کننده تولید می‌کنند، به محصولات چینی واگذار شود و برای همیشه مصرف‌کننده باقی بمانیم؟ یا اگر مانند چین آینده‌نگری را پیشه خود کنیم، باید با تدبیر و چالش‌پذیری منطقی، زمینه ظهور تولیدی رقابت‌پذیر در سطح جهانی را فراهم کنیم تا نسل‌های آینده نیز از شکوفایی صنعتی، نوآوری و خلاقیت بهره‌مند شوند؟

ما نه‌تنها از مسیر تعادل میان تولید و مصرف که غرب پس از انقلاب صنعتی به آن دست یافت، فاصله گرفته‌ایم، بلکه مسیر چین که حمایت از تولید به هر قیمتی است را نیز درک نکرده‌ایم. بخواهیم یا نخواهیم، کشور ما در مسیر کامل صنعت‌زدایی و مصرف‌گرایی مطلق حرکت می‌کند و عواقب آن را نه مطالعه آکادمیک کرده‌ایم و نه برنامه‌ریزی اقتصادی کرده‌ایم. نتوانستیم از مزایای انقلاب صنعتی غرب بهره برده‌ایم و نه از چین آموخته‌ایم که چگونه باید صنعتی بی‌رقیب و تولیدمحور ساخت؛ این وضعیت، نشان‌دهنده بحران عمیق استراتژیک و راهبردی در صنعت خودرو ایران است. تا زمانی که ندانیم چه می‌خواهیم و چگونه باید به آن برسیم، صنعت کشور همچنان در گرداب بلاتکلیفی خواهد ماند و تنش داخلی بیشتر خواهد شد که مانعی برای رشد صنعت خواهد بود. باید با نگاهی استراتژیک و انتقادی، از تجربه‌های جهانی بیاموزیم و راهبردی روشن برای آینده صنعت ایران تدوین کنیم.

کد خبر: ۳۴۶٬۳۳۱

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha