علی میرزایی سیسان؛ بازار: در عصر حاضر، هر فعال حوزه صنعت خودرو با حداکثر سه حلقه واسطه به اکوسیستم عظیم چینی پیوند خورده است؛ مستقیماً خودروی چینی وارد می کند، محصول تولیدی به قطعات ساخت چین متکی است، یا تولیدشان بر مواد خام و تجهیزات (سختافزاری و نرمافزاری) چینی استوار است. چین به ستون فقرات صنایع خودروسازی جهان مبدل شده است؛ جایی که تولید خودروهای معاصر، صرف نظر از نوع سیستم پیشرانه یا جغرافیای مونتاژ، از شبکه های تأمین چینی جدایی ناپذیر گشته است.
تحلیل جریان مواد، همگرایی تکنولوژیک و استراتژی های ژئوپلیتیک آشکار می سازد که چگونه کنترل چین بر مواد خام بحرانی، ابزارهای تولید نوین و اکوسیستم های تکنولوژیک، الگوهای تولید خودرو را از بنیاد دگرگون کرده است. این وابستگی فراتر از خودروهای برقی به موتورهای احتراق داخلی و هیبریدها سرایت یافته است.
صنعت خودرو دنیا در دو دهه اخیر دچار دگرگونی های ساختاری بنیادین شده است. زمانی شعار «ذرهای از بوش آلمان در هر خودرو» نمادی از تسلط مهندسی آلمان بود که این غول تکنولوژیک به طور مستقیم یا غیرمستقیم در تمامی زنجیره های تأمین نفوذ داشت. امروزه یکپارچگی چین تمامی مراحل تولید را در برگرفته است
چین، منشأ تمامی شریان های تأمین خودروسازی کره زمین
صنعت خودرو دنیا در دو دهه اخیر دچار دگرگونی های ساختاری بنیادین شده است. زمانی شعار «ذرهای از بوش آلمان در هر خودرو» نمادی از تسلط مهندسی آلمان بود که این غول تکنولوژیک به طور مستقیم یا غیرمستقیم در تمامی زنجیره های تأمین نفوذ داشت. امروزه یکپارچگی چین تمامی مراحل تولید را در برگرفته است. و هر خودرویی در جهان تولید شود قسمتی از سود آن مستقیم و یا غیر مستقیم به حساب پکن واریز می شود. این تحول منعکسکننده تحکیم راهبردی چین در مواد خام، ابزارهای تولید و اجزای پیشرفته است که آن را از منظر ساختاری غیرقابل جایگزین ساخته است. برخلاف وابستگی های منطقه ای گذشته، نفوذ چین تمامی سیستم های پیشرانه و مناطق جغرافیایی را فراگرفته و وابستگی های چندلایه ای خلق کرده که مدل های متعارف زنجیره تأمین را به مصاف می طلبد.
زمینه تاریخی؛ از اروپا تا پکن
تا همین سه دهه پیش شاهد زنجیرههای تأمین پراکنده اما تخصصی بودیم که شرکت های اروپایی همچون بوش بر سیستم ها و زیرسیستم های خاص خودرو هژمونی بنیادین داشتند. پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی در ۲۰۰۱ آغازگر ادغام نظاممند آن در شبکه های جهانی شد و از مرکزی کم هزینه به پیشگام تأمین مواد خودروسازی جهان تبدیل گردید. با انحصار منابع حیاتی و تولید اقتصادی، چین رشدی همه جانبه در صنعت خودروسازی جهان رقم زد. اگر به آناتومی زنجیره تأمین جهانی با دقت نگاه کنیم، خودروهای مدرن حداکثر با سه پیوند به چین وابستهاند: تأمین مستقیم خودرو و قطعات (نظیر باتریهای CATL)، اتکای غیرمستقیم به مواد پردازششده چینی (مانند الکترونیک آلمانی با بهرهگیری از عناصر نادر چینی)، و وابستگی به زیرساخت تولید و تجهیزات چینی (همچون رباتهای جوشکاری در کارخانههای آلمانی) است.
این وابستگی مستقل از نوع سیستم پیشرانه است: چین حدود ۴۰ درصد قطعات متنوع موتورهای احتراق داخلی، ۵۰ درصد الکترونیک قدرت هیبرید، و حدود ۷۰ درصد اجزای باتری لیتیوم-یونی را تأمین می نماید. حتی خودروهای «مونتاژ محلی» در اروپا یا آمریکای شمالی اغلب به ماشین آلات چینی متکیاند، بهگونه ای که ۶۰ درصد ربات های جوشکاری در کارخانههای آلمانی از سازندگان چینی تأمین می شوند.
آیا اصولاً تولید خودروی غربی مستقل از چین معنا دارد؟
بخش خودروسازی اروپا همچنان بهشدت آسیب پذیر باقی مانده است. پاندمی کووید این شکنندگی ها را نمایان ساخت، زیرا تعطیلی کارخانه ها، ۸۰ درصد تأمین نیمه هادی های اروپا را مختل کرد و تولید را برای ماهها معلق ساخت. فولکسواگن صراحتاً اقرار کرد که تولید اروپایی آن بدون زنجیرههای تأمین پایدار چینی استمرار نخواهد یافت. در آمریکای شمالی، تلاشها برای بازگشت تولید به داخل کشور ناکام مانده است. حتی در صورت موفقیت، تا سالها ابزار و مواد تولیدی برای خودروی آمریکایی از چین تأمین خواهد شد.
پیامدها برای استراتژی جهانی خودروسازی
جداسازی از زنجیره های تأمین چینی از منظر اقتصادی و فنی محال است. تکرار زیرساخت پردازش گرافیت چین بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار مستلزم است، در حالی که توسعه جایگزین های تصفیه لیتیوم می تواند ۱۵ تا ۲۰ سال زمان بر باشد. تسلط چین در پتنت های باتری های حالت جامد (۴۵ درصد ثبتهای جهانی) و پیلهای سوختی هیدروژن (بالای ۳۰ درصد) محوریت آن در سیستم های پیشرانه آینده را تضمین میکند.
چینی مرغوب و نامرغوب
درست است که تمامی زنجیره تأمین به چین وابسته است، اما حتی در این شرایط شما قادرید مواد، ابزار یا خودروی مرغوب و نامرغوب از چین وارد نمایید. این توانمندی یک کشور از منظر سیاسی، اقتصادی یا صنعتی است که بداند و بتواند آنچه مطابق میل خویش است وارد کند. اگر امروز خودروها و قطعات چینی در ایران نامرغوبند، چون خودمان یا سهوا و یا عمدا خواستیم بازار چین را درک نکنیم.
«شعار بومی سازی» در کشور شعاری جذاب ولی تهی شده است؛ زیرا خودروسازی ما به شدت به چین وابسته است. یکپارچگی چین در زنجیره های تأمین خودروسازی نمایانگر اجتناب ناپذیری ساختاری تا مزیت رقابتی است
تلاش بیهوده بومیسازی غیرهدفمند در ایران
«شعار بومی سازی» در کشور شعاری جذاب ولی تهی شده است؛ زیرا خودروسازی ما به شدت به چین وابسته است. یکپارچگی چین در زنجیره های تأمین خودروسازی نمایانگر اجتناب ناپذیری ساختاری تا مزیت رقابتی است. از مواد خام تا رباتیک، اکوسیستم آن لایه بنیادین صنعت را تشکیل می دهد. در حالی که تولیدکنندگان غربی ممکن است تأمینکنندگان را ظاهراً متنوع سازند، عمق کنترل چین که نهادههای سطح دوم و ابزارهای تولید را دربرمیگیرد استقلال کامل را دست نیافتنی می سازد. البته این ضعف فقط برای ایران نیست، این گستردگی زنجیره تامین محکم چینی است.
هنوز برای خلاقیت دیر نیست!
اما این بدان معنا نیست که کشورهای جهان از جمله ایران نتوانند سهم خود را از بازار خودروسازی دنیا کسب نمایند. با تفکر استراتژیک و درک صحیح از زنجیره تأمین جهانی هنوز میتوان در خودروسازی جهانی نقشآفرینی کرد. آینده صنعت توسط کسانی شکل خواهد گرفت که در ناوبری شبکه های چینی ماهرترند، نه آنان که انرژی خود را صرف بومیسازی صددرصدی و اجتناب از چینیها میکنند. پس هنگامی که ادعای اهداف بومیسازی صددرصدی خودروسازی و یا قطعه سازی در کشور می کنیم، هوشیار باشیم که در بهترین حالت ابزار و موادمان چینی است. اگر حتی خودرویی از اروپا وارد می کنید یا سعی در مونتاژ کردن خودروی اروپایی در کشور دارید، بدانید که سر منشا خودروهای اروپایی هم چینی هستند، فقط کنترل کیفیت آن ها متفاوت است.
ادعای فعالیت مستقل از زنجیره تأمین خودروسازی چین در دوران معاصر، استدلالی فاقد پایه منطقی و علمی به شمار میآید. محور اصلی بحث، ارزیابی دقیق توجیهپذیری اقتصادی هر فعالیت تجاری است که به طور مستقیم با میزان مشارکت و سهمآفرینی در ارزشافزوده نهایی محصول پیوند خورده است
ادعای فعالیت مستقل از زنجیره تأمین چین
ادعای فعالیت مستقل از زنجیره تأمین خودروسازی چین در دوران معاصر، استدلالی فاقد پایه منطقی و علمی به شمار میآید. محور اصلی بحث، ارزیابی دقیق توجیهپذیری اقتصادی هر فعالیت تجاری است که به طور مستقیم با میزان مشارکت و سهمآفرینی در ارزشافزوده نهایی محصول پیوند خورده است.
در این راستا، چنانچه ارزش افزوده محصول مورد نظر از دیدگاه اقتصادی دارای توجیه کافی بوده و در مسیر اهداف راهبردی ملی و چارچوب قانونی مصوب کشور قرار گیرد، این امر نه تنها مانعی نخواهد داشت، بلکه میتواند گامی مؤثر در جهت تحقق اهداف توسعهای و تقویت جایگاه رقابتی کشور محسوب شود. بدیهی است که هر چه سهم شما از طریق نوآوری خلاق و تفکر اصیل افزایش یابد، هم برای کسبوکار شما و هم برای اقتصاد و صنعت کشور سودمند خواهد بود.
نظر شما