۱ تیر ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۲
کارآفرینی اجتماعی؛ فقرزدایی با ایجاد مدل کسب و کار جدید

کارآفرینی اجتماعی؛ فقرزدایی با ایجاد مدل کسب و کار جدید

واژه کارآفرینی دارای دو وجه متفاوت است؛ بخش مثبت آن، دلالت بر توانایی های ویژه و ذاتی جهت درک فرصت ها دارد و بر روی فرصت ها کار می کند، تفکر خارج از چارچوب را با تعریف منحصر به فرد از آن برای خلق و ایجاد ایده های جدید در این دنیا ترکیب می کند. بخش منفی نیز، کارآفرینی را فعالیتی که نیاز به گذشت زمان دارد تا تأثیر واقعی آن قابل درک و فهم شود، می داند. توجه به پدیده کارآفرینی از بعد اجتماعی آن؛ محور یادداشت بهمن خداپناه، تحلیلگر کارآفرینی و کسب و کار است.

بهمن خداپناه؛ بازار: عبارت کارآفرینی اجتماعی در راستای افزایش رشد سریع تعدادی از شرکت هایی که مدل هایی  را برای خدمت رسانی موثر به فقرا در شرایطی که بازارها و نهاد های موجود نتوانسته اند آن نیاز های اساسی را برآورد کنند ایجاد و توسعه یافته است. کارآفرینی اجتماعی  ترکیبی غنی از کارآفرینی سنتی  و ماموریت ایجاد تغییر در جامعه می باشد. کارآفرینی اجتماعی بینشی را پیشنهاد می کند که ممکن است ایده هایی را به منظور افزایش بیشتر مقبولیت اجتماعی و همچنین استراتژی های تجاری و اشکال سازمان پایدار را منجر بشود. چرا که به طور مستقیم منجر به شناخته شدن در عرصه بین الملل در راستای توسعه پایدار می شود، کارآفرینی اجتماعی همچنین ممکن است که شرکت های تاسیس شده را در راستای پذیرش مسئولیت اجتماعی بزرگتر تشویق کند.

1- خدمات برای فقرا ناکافی است
نیازها و خواسته های مردم پیشران های بنیادین تصمیم گیری شرکت ها در مورد تولید چه نوع کالا یاخدماتی هستند،با این وجود،  علی رغم طبیعت به ظاهر نامحدود بودن نیاز های بشری، شرکت ها در گیر پیدا کردن بازار های جدید و ارزش برای مشتریانشان می باشند و همچنین برای شرکت ها  بزرگ تلاش برای بزرگ شدن به عنوان یک جام مقدس تبدیل شده است. به نظر دو قانون اساسی اجرا می ­شود. نخست، در جوامع صنعتی و توسعه یافته بسیاری از مردم تمایلی به پرداخت کافی برای کالاها و خدماتی که می­خواهند، ندارند. این واقعیتی است که برای برخی ها آشکارا دردناک می باشد، راه اندازی دات کام ها در دهه 90 با وجود اینکه خدمات رایگانی که آنها ارائه می­کردند مورد استفاده میلیون ها یوزر قرار گرفت، آنها اخذ هزینه برای خدماتشان را در موقع بحرانی سرمایه تشخیص دادند.

دوم، خیلی از نیاز های  بسیار اساسی میلیون ها مردم در کشورهای غیر صنعتی، برآورد نشده باقی می ماند به این دلیل که این مشتریان بالقوه تمایل دارند اما توان پرداخت پول برای کالا و خدماتی که نیازهایشان را  برطرف می کند را ندارند. به هر حال، تنها دلیل اینکه چرا نیازهای ارضا نشده در جذب جامعه تجاری برای جست و جوی بازار های جدید شکست خوردند نیست، بانک جهانی(2003)، معتقد است که ارائه خدمات به منظور برآورد نیاز های اساسی انسان به ویژه بهداشت و آموزش از نظر کیفیت، دسترسی و امکان تهیه در حال شکست خوردن هستند، دلیل اساسی این شکست به نظر این واقعیت است که هزینه های عمومی به دست فقرا نمی رسد و اگر هم این چنین باشد ارائه خدمات معمولا ناکافی و با کیفیت پایین می باشد، به طور فزاینده ای از شرکت ها انتظار مسئولیت پذیری فعالانه در مواجهه با مسائل اجتماعی و چالش های  محیطی می رود. تا به الگویی پایدار از توسعه دست یابند، وسیع ترین تعریف استفاده شده از توسعه پایدار  عبارت است از تعریفی که کمیته جهانی محیط و توسعه (1987) مطرح کرده است که عبارت است از اینکه توسعه پایدار عبارت است از توسعه با توجه به نیاز های کنونی بدون کاهش توانایی نسل آینده در رابطه با برآورد نیاز هایشان، برای عملیاتی کردن این تعریف ایالت متحده مجموعه ای از اهداف توسعه هزاره براساس قطعنامه تصویب شده توسط مجمع عمومی در سپتامبر 2000 تعریف کرد، این اهداف توسعه هزاره شامل 8 ویژگی بود، اهداف قابل اندازه گیری و قابل  دیدبانی( به همراه 18 هدف و 48 شاخص ویژه)، برای توسعه و ریشه کن کردن فقر تا سال 2015، اهداف شامل حقوق بشر، بهداشت، تحصیلات و مسائل محیطی بود. کارایی بازار با منابع و تخصص های مدیریتی شرکت های چند ملیتی بزرگ ترکیب شده و به عنوان عوامل حیاتی موفقیت در دستیابی به این اهداف در نظر گرفته شد.  فلاکت و بدبختی انسان ها و نبوغ غیر قابل شرکت ها باید به ما یادآوری کند که چالش مرکزی و اصلی ما ممکن است منجر به ترکیب دو مورد شود. دبیر وقت سازمان ملل متحد، کوفی انان، در سخنرانی خود در انجمن اقتصادی جهانی، در ژانویه  1999 با نام رهبران تجارت جهانی  پذیرش مجموعه ای از ارزش و اصول مشترک در زمینه حقوق بشر، استانداردهای کار و اقدامات محیط زیستی را تاکید کرد، توضیح می دهند که تشکیل شبکه جهانی فشرده متشکل از چند صد شرکت، ده ها سازمان غیر دولتی، سازمان بزرگ بین المللی کار، و چندین آژانس در ملل متحد در ایجاد بازار  ثبات تر، عادلانه تر و فراگیر جهانی به وسیله ارزش های و اصول  مشترکی که جزئی  جدایی ناپذیر از فعالیت های کسب وکار ها در همه جا  می­باشند. به علاوه، کمسیون اروپا(2002)، با عنوان مسئولیت های مستقیم اجتماعی شرکت ها در سهم کسب و کار ها از توسعه پایدار شناخته می شود با وجود این تعهدات خوش آیند، گزارش برنامه  توسعه انسانی ملل متحد در سال 2003 مدارکی دال بر تیره و سیاه بودن زندگی برای برخی از انسان ها در این سیاره را ارائه نموده و امیدواری برای بهبود وضعیت این دسته از افراد را ضعیف قلمداد کرده است.

2- یک پدیده جدید: کارآفریی اجتماعی
 تعداد فزاینده ای از طرح های موجود در سراسر جهان به نظر مانعی در راستای افزایش ارائه خدمات کسب و کار ها به فقرا را ایجاد می­ کنند، در مجموع این اقدامات، پدیده ای را تشکیل می دهند که کارآفرینی اجتماعی لقب گرفته است، کارآفرینی اجتماعی در واقع زمینه غنی و پر محتوایی است که الهام بخش مدل های ایجاد ارزش است، سه مورد زیرنمونه هایی از تلاش های صورت گرفته برای ایجاد چشم انداز در زمین است.

نمونه شماره یک:موسسه پارسیک(یک دنیا برای سلامتی)
ویکتوریا هاله، دانشمند محقق و منتقد سابق کاربردهای دارویی برای اداره غذا و دارو، از موانع اقتصادی و لجستیکی که شرکت های دارویی و غذایی کشور های در حال توسعه آگاه بود و به همین دلیل و برای غلبه بر مشکلات و موانع پارسیک را که اولین موسسه دارویی غیر انتفاعی آمریکا بود را تاسیس کرد، پارسیک مدل کسب و کار کارآفرینی را برای تحویل داروها و خدمات پزشکی که در کشور های در حال توسعه مورد نیاز است را اتخاذ کرده  است. به همین ترتیب روش تفکر سنتی سودآوری را که به نظر با توسعه درمان مورد نیاز ناسازگار می رسد را  به چالش کشیده است. سازمان های بزرگ بشر دوستانه و دولت ها بودجه اولیه را فراهم کردند، سازمانی غیر انتفاعی بودن، ساختار را قادر به خلق ارزش اجتماعی می کند.در واقع پارسیک می­ تواند به سرمایه ای دسترسی داشته یاشد که کارآفرینان تجاری نمی­ توانند به آن دسترسی داشته باشند. پارسیک بهداشت مجموعه ای جدیدی از همکاری  را برای خلق ارزش به کسانی که درگیر هستند را ایجاد کرده است. شرکت های بیوتکنولوژیکی خروجی جذابی را برای مالکیت معنوی که ممکن است در غیر این صورت غیر فعال باقی بماند به دلیل اینکه معیارهای خود را برای بازده مالی درآوردن دارو ها بازار مورد ملاحظه قرار نمی ­دهد. تحقیقات  دلسوزانه و تلاش های توسعه ای  تمایل  و داوطلبان را برای وقت گذاشتن تلاش و جذب می کند،  شرکت ها در تلاش برای استفاده و ادغام علمی  و ظرفیت های توسعه ای کشور های در حال توسعه در راستای ارائه خدمات دارویی جدیدی مقرون به صرفه، موثر و مناسب در هر جایی که به ان نیاز باشد را دارد هستند.

نمونه شماره دو: مصر
به وسیله ابراهیم ابولیش در 1977 بر تکه زمینی کویری در شمال قاهره تاسیس شده است. سکم از چشم انداز فردی تا شرکت های چند کسب و کاری که نه تنها ارزش های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایجاد  می کند، بلکه بر جامعه مصری تاثیر معناداری داشته است. رشد کرده است، سود حاصل از کسب  وکار سالم موسسات موسساتی را به مانند مدارس، و مراکز تحصیلی بزرگسالان و یک مرکز پزشکی را راه اندازی کرده است سکم، همچنین در نظر دارد که یک دانشگاه جامع برای آموزش جامع تاسیس کند. این موسسه به طور مستقیم به تهیه نیاز های اساسی بشر اقدام کرده است. علاوه بر این سکم، خلاء های موسسات و نهاد ها را با ارائه ساختاری که مردم اعتماد کنند به آن اعتماد دارند و به آنها (مردم) کمک می­ کند تا از تله فقر بگریزند و کنترل زندگی خود را در دست گیرند. در جبهه های محیط زیستی نیز سکم در کشاورزی بیودینامیک مصر پیشگام است، در واقع سکم در این راستا یک سیستم جدید حفاظت از گیاهان پنبه را مستقر کرده است مانع از گرد و غبار آلود شدن محصول می­ شود. در سراسر مصردر سال 2000 استفاده از آفت کش ها در مزارع پنبه بیش از 90% کاهش یافته است. در سال 2003 ابراهیم ابولیش جایزه معیشت درست را به پاس دستاورد او در زمینه یکپارچه کردن کسب و کار تجاری با توسعه فرهنگ و اجتماتی دریافت کرد.

نمونه سوم: گرامین بانک
محمد یونس، یک پروفوسور اقتصاددان معتقد است که فقر عمدتا به دلیل وجود نهادها و سیاستهایی که در حمایت از نیاز های مردم عاجز هستند و شکست می خورند، او بانک گرامین را در سال 1976 برای عرضه اعتبار به کسانی که فاقد شرایط لازم بانک ها می باشند، تاسیس کرد، امروزه گرامین بانک در حدود 1191 شعبه در حال عمل دارد و به بیش از 3 میلیون نفر فقیر در 43459 روستای بنگلادش خدمت رسانی می کند. در واقع گرامین بانک وام های تضمین نشده و ناامن را به روستاییان فقیر بنگلادشی اعطا می­کند و از سه جهت با سایر موسسات اعطای وام اختلاف دارد. نخست، اولویت را به طراحی سیستم داده به طوری که وام ها می تواندبه موقع باز پرداخت، دوم تنها فقیرترین روستاییان و بی­ زمین ها واجد شرایط هستند و سوم، بانک تلاش می ­کند که نخست به زنانی که نه تنها به لحاظ اقتصادی که به لحاظ اجتماعی نیز فقیر هستند، وام بدهد.

طراحی وام ها منحصر به فرد است و هر فرد روستایی برای واجد شرایط وام بودن بایستی که نشان دهد دارایی خانواده اش زیر یک سقف مشخصی است. همچنین برای دریافت وام نیازی به گذاشتن وثیقه نیست بلکه در عوض وثیقه باید عضو یک گروه 5 عضوی و یک مرکز 40 عضوی شود و در جلسات هفتگی شرکت کند و این گروه است نه بانک، که در ابتدای کار در خواست وام را ارزیابی می­ کند، بنابراین اعضای گروه بایستی شرکای خود را عاقلانه انتخاب کنند گرامین بانک از ابتدای فعالیتش موفق  عمل کرده و سود اور بوده است و الهام بخش جنبش جهانی  اعتبار خرد است که در 65 کشور  در حل توسعه در حدود 17 میلیون وام گیرنده دارد.

3- همه این ها به چه معنایی است؟
 بسیاری از کارآفرینانی که ابتکاراتی در سراسر جهان داشته اند به صورت مشترک وضع موجود  و نحوه تفکر رایجی که در مورد موارد امکان پذیر بین ما وجود دارد را به چالش کشیده اند.
 کارآفرینان الهام بخش مسیر ها و راه حل های جدیدی را به ما نشان داده اند، که مبنای آن به جای تمرکز بر موسسات و نهاد های بزرگ طرح هایی  در مقیاس محلی و نیاز های محلی است، بنابر این کارآفرینی اجتماعی مورد توجه جوامع دانشگاهی، سازمان های بین المللی، صندوق های صدقه و امور خیریه و شرکت ها در راستای تلاش برای درک بهتر این پدیده و همچنین در راستای ایجاد مدل های جدید برای فرایند  خلق ارزش جدید مورد توجه قرار گرفت. با این حال،  کمبود و نبود تئوری های کارآفرینی اجتماعی، ممکن است مانعی برای به شناخت کامل  و تمرکز بیشتر بر حمایت هایی که این ابتکارات و اقدامات در جهت افزایش مقیاسشان در راستای مشارکت قابل توجهشان در راستای ریشه کن کردن فقر دارند باشد. آنچه که به عنوان ویژگی مشترک کارآفرینی اجتماعی می نماید در درجه اول ماموریت اجتماعی است، بزرگترین چالش در درک و فهم کارآفرینی اجتماعی، به نظر نهفته در تعریف مرز آن چیزی است که ما به عنوان اجتماعی تلقی می کنیم.  بنا به گفته دانشمندانی چون، رینولد، بایگریو، اوتیو کوکس و های (2002) «در واقع چیزی به عنوان کارآفرینی غیر اجتماعی وجود ندارد». کارآفرینی سنتی در کشور های توسعه یافته خالق اکثریت مشاغل هستند که قطعا در عملکرد اجتماعی مهم هستند، بر پایه تحقیقات ما کارآفرینی اجتماعی را چنین تعریف می کنیم:

کارآفرینی اجتماعی مدل های جدیدی را برای ارائه محصولات و خدماتی که مستقیما جهت ارضای نیازهای اساسی بشر که در اقتصاد و نهادهای جاری ارضا نشده است،ایجاد می­ کنند. به مانند کارآفرینان تجاری  و اقتصادی محض کارآفرینان اجتماعی به شناسایی و فعالیت بر پایه آنچه که دیگران آن را ندیده اند(از دست داده اند)، فرصت هایی برای بهبود سیستم ها، ارائه راه حل و رویکردهای جدیدی را اختراع می کنند، ونکاتارامان(1997) کارآفرینی اجتماعی را به عنوان ایجاد ثروت اجتماعی به عنوان یک محصول جانبی ایجاد شده توسط کارافرین می داند. و بر عکس در کارآفرینی اجتماعی خلق ارزش اجتماعی به عنوان هدف اصلی مورد نظر قرار می گیرد و ارزش اقتصادی ایجاد شده در واقع برای پایدار ماندن سازمان و خودکفایی آن می ­باشد، برای کارآفرینی اجتماعی خلق ارزش های اقتصادی برای احاطه و اخذ قسمتی از ارزش ایجاد شده در بحث مالی محدود می باشد، چرا که اکثر مشتریانی که  خدمات کارآفرینی اجتماعی ممکن است که تمایل داشته باشند ولی اغلب قادر نیستند که  هزینه قسمت کوچکی از خدمات تهیه شده را بپردازند.  

بسیاری از کارآفرینان اجتماعی تا زمانی که از سازمان هایی چون بنیان آشوک جایزه دریافت نکنند نمیدانند که یکی از کارآفرینان اجتماعی هستند به همین دلیل آنها خود را متفاوت از دیگر کارآفربنان درک نمی­کنند، تجربه به دست آمده ما از  آموزش کارآفرینی اجتماعی در یکی از مدارس پیشرو  کسب و کار در اروپا ونیز مکالمه با دانشجویان و استادان دانشکده های مدارس دیگر، چنین به نظر رسید که  کسانی که با MBA سرو کار دارند، به طور فزاینده ای، فعالیت های حرفه ای  خود را عامل ایجاد ارش ها ی شخصی و تسهیم این ارزش ها در جامعه میدانند.

دانش آموزان احساس می­کنند که کارآفرینی اجتماعی به آنها اجازه استفاده از دانش مدیریتی و بیزینسی خود را در راستای اهداف اجتماعی میدهد، بنابر این کارآفرینی اجتماعی ممکن است که دامنه وسیعی  از محرک ها را  که شامل فرصت ایجاد سود مالی می­شود را حمایت کند ، و همان طور که در مورد کیسی چون گرامین بانک توضیح دادیم، کارآفرینی اجتماعی به افراد اجازه ایجاد تعادل بین خواسته ها و نیاز های شخصی و اهداف اقتصادی را می دهد. که این نیازها و اهداف را از طریق ایجاد درآمد و بازگشت اقتصادی به بار می آورد.

4- نهاد های عمومی و کارآفرینی اجتماعی

به طور فزاینده ای شاهد همکاری و همگرایی بین کارآفرینی اجتماعی و سازمان های بین المللی، نهاد های غیر انتفاعی، و موسسات توسعه  هستیم، «توسعه محل بازار» برنامه ای است که که توسط بانک جهانی در راستای ارتقاء بانک جهانی کارآفرینی اجتماعی را  با برنامه های مبارزه با فقر گردهم می آورد و به افرادی که در این راستا فعال هستند کمک می کند که به چشم اندازشان جامه عمل بپوشانند، در سال 2003، رئیس بانک جهانی جیمز ولفنسون، حدود 6 میلیون دلار امریکا در جهت تسهیم بین 47 پروژه سایز کوچک نوآورانه در بین 27 کشور تخصیص داد. او در سخنرانی افتتحایه خود چنین گفت: آنچه که در این بانک واقعا میتوانیم بدانیم این است که هیچ راهی برای ما به عنوان یک موسسه یاری رسان به جز فراهم کردن ایده هایی موثر و کارا برای مردمی که در فقر بوده و  نیازمند کمک هستند وجود ندارد. بسیاری  از سازمان ها، به صورت مستقیم از کارآفرینان اجتماعی با فراهم کردن سرمایه اولیه  حمایت می­ کنند و به شبکه حمایتی قوی و حیاتی دسترسی دارند،  فعالیت های کارآفرینی اجتماعی که نیاز های اساسی بشر را تهیه می ­کنند، معمولا به این بنیاد ها وابسته هستند،  حداقل در ابتدا  تا زمانی که مشتریانشان بتوانند سهمی در ایجاد ارزش داشته باشند به آنها وابسته اند، با این همه هنوز تحقیقات زیادی نیاز است که .تعریف دقیقی از چگونگیحمایت ها و همکاری هایی که نهاد های عمومی از کارآفرینان اجتماعی می­ کنند فراهم شود


کد خبر: ۲۵٬۱۴۸

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha