بازار؛ گروه بین الملل: اعلامیه اخیرشرکت اینتل مبنی بر اینکه قصد دارد یک کارخانه تولید ابزار نیمه هادی ۲۰ میلیارد دلاری در خارج از کلمبوس، اوهایو بسازد، سرفصل های سرخوشانه ای را ایجاد کرد و «جو بایدن»، رئیس جمهور این کشور این طرح را تغییر دهنده بازی ای خواند که شروع به احیای بخش صنعتی غرب و رفع تنگناهای زنجیره تامین می کند.
اما با وجود همه هیجان‌ها، لازم به ذکر است که برنامه‌های اینتل آخرین پیشرفت در یک حماسه طولانی و اغلب دردناک است که اکنون ایالات متحده را برای یافتن راه‌حلی برای حل مشکلات گسترده‌تر تراشه‌های کشور به چالش می‌کشد. پرداختن به این مسائل مستلزم اقدام فوری است، از جمله تصویب قانون در این زمینه.
دستگاه‌های نیمه‌رسانا اهمیت دارند زیرا آنها تقریباً کل اقتصاد دیجیتال امروزی، از ماشین‌ها و رایانه‌ها گرفته تا هوش مصنوعی را نیرو می‌دهند و کنترل می‌کنند. به این ترتیب، نیمه هادی ها به یک فناوری با هدف عمومی ضروری تبدیل شده اند، به این معنی که در دسترس بودن و بهبود مستمر آنها از طریق زنجیره های تامین قابل اعتماد و نوآوری برای توسعه فناوری های مدرن که زندگی را بهبود می بخشد، ضروری است.
مشکل این است که صنعت نیمه هادی کشور امریکا دوباره شکننده شده است. ایالات متحده آمریکا این صنعت را در دهه ۱۹۶۰ ایجاد کرد، اما رهبری جهانی را در دهه ۱۹۷۰ از دست داد. پس از بازیابی جایگاه خود در دهه ۱۹۸۰، کشور دوباره شاهد فرسایش صنعت به دلیل بی توجهی بوده است. ثبات و نوآوری مستمر در محصولات با فناوری پیشرفته نیاز به هوشیاری مداوم و یک استراتژی صنعتی قوی، با توجه به رقابت دائمی سایر کشورها دارد. از دهه ۱۹۸۰ پیامدهای بلندمدت رقابت های برون مرزی همراه با رقابت تهاجمی خارجی، دوباره صنعت نیمه هادی ایالات متحده آمریکا را تنزل داده است.
در حالی که در دهه ۱۹۹۰ شاهد گسترش قابل توجهی در ظرفیت نوآوری ایالات متحده در نیمه هادی ها بودیم، ظرفیت تولید این کشور همچنان رو به کاهش بود. در برخی موارد، این به دلیل رقابت کشورهای خارجی با ایالات متحده آمریکا در هزینه های نیروی کار بوده است. اما این تنزل را می‌توان به یارانه‌های قابل توجهی نسبت داد که دولت‌های خارجی برای ساخت و حفظ طرح‌های نیمه هادی ارائه کرده‌اند.
اکنون صنعت نیمه هادی ایالات متحده آمریکا نه تنها رهبری تولید خود را از دست داده است، بلکه کنترل بر فرآیندهای یادگیری از طریق انجام را که با تولید همراه است نیز از دست داده است. باید گفت چنین یادگیری باعث بهبود مداوم محصول و فرآیند می‌شود و رقابت‌پذیری را بالا می‌برد. این تخصص به ویژه برای شرکت هایی که در لبه توسعه محصول هستند یا در حال طراحی تراشه برای محصولات فناوری نوظهور مانند وسایل نقلیه خودران هستند، مهم است. ایجاد چنین پیشرفت‌هایی نه تنها نیازمند تکرار اساسی بین طراحان و تولیدکنندگان است، بلکه اغلب به فناوری‌های جدید تولیدی برای توسعه و تولید تراشه‌های جدید در مقیاس بالا نیز نیاز دارد. در عین حال، محصولات فناوری نوظهور به طور فزاینده ای در حال استفاده هستند.
برای کشوری مانند ایالات متحده آمریکا چنین افت یادگیری می تواند قدرت نوآوری کشور را در تولید نسل بعدی فناوری های نیمه هادی و به خطر انداختن توانایی آن برای تبدیل شدن به یک رهبر جهانی در حال ظهور، تضعیف کند. کمبود تراشه فعلی حاصل دهه‌ها بی‌توجهی اکنون به یک بحران تبدیل شده است، که نشان‌دهنده نیاز فوری برای سرمایه‌گذاری قابل توجه نه تنها برای افزایش ظرفیت تولید شکننده کشور، بلکه تقویت مجدد تحقیق و توسعه نیمه‌رسانا است.
گام های اولیه در این پروژه می تواند بلافاصله آغاز شود: مجلس نمایندگان باید قوانین مناسب با پروژه توسعه صنعت نیمه هادی را بلافاصله تصویب کند و بودجه لازم برای این طرح را تعیین و به آن اختصاص دهد. در حال حاضر ۸۰ درصد از بودجه مربوط به صنعت نیمه هادی صرف برنامه‌های تشویقی برای پرداخت هزینه‌های ساخت تاسیسات متمرکز بر ساخت، مونتاژ و آزمایش نیمه‌رسانا می‌شود. کمی بیش از ۲۰ درصد از آن صرف برنامه های تحقیق و توسعه برای میکروالکترونیک پیشرفته می شود.
ایجاد اداره جدید فناوری و نوآوری در بنیاد ملی علوم می تواند تحقیق و توسعه را تسریع کند و توسعه نیروی کار را ارتقا دهد و مجموعه‌ای از قطب‌های فناوری و نوآوری منطقه‌ای می‌تواند باعث ظهور اکوسیستم‌های فناوری پیشرفته‌تر و عمیق‌تر در مناطق امیدوارکننده شود - سایت‌های قدرتمند برای تولید نیمه‌رساناهای جدید.
کمیسیون تجارت بین‌المللی ایالات متحده آمریکا خاطرنشان کرده است که اکثر فعالیت های مونتاژ، آزمایش و بسته‌بندی نیمه‌هادی‌ها به ایالت هایی با دستمزد پایین واگذار می‌شود. اگر ایالات متحده آمریکا می خواهد یک زنجیره تامین واقعی داخلی را تضمین کند، لازم است روی این قابلیت ها نیز سرمایه گذاری کند. در حرکت رو به جلو، سیاستگذاران باید جریان ثابتی از ایده‌ها را در نظر بگیرند که ایالات متحده را با صراحت بیشتر به سوی تولید صنعت نیمه هادی سوق دهد.
سیاست صنعتی واقعی سیاستی است که بر نوآوری و تولید تاکید دارد. چنین استراتژی سرمایه‌گذاری‌های قوی و تحت رهبری دولت را دنبال می‌کند که تنوع شغل‌های خوبی را در چندین منطقه تولیدی ایجاد می‌کند.
به عنوان بخشی از آن، سیاست گذاران می توانند نسل جدیدی از قراردادهای خرید دولتی را که حداقل تقاضا برای تراشه های پیشرفته تولید داخل را در هر زمان معین تضمین می کند، تصویب کنند. همچنین ممکن است سیاستگذاران بخواهند به بازخرید سهام و سایر اشکال مهندسی مالی کوتاه مدت که در بسیاری از صنایع از جمله نیمه هادی ها و سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه رایج شده است، بپردازند.
نظر شما