مهدی محمدی؛ بازار: تازه ترین آمار رسمی حاکی از آن است که ایران در سال ۹۹ توانسته است بیش از ۶ میلیون و ۲۴۲ هزار تن کالا به ارزش دو میلیارد و ۵۲۵ هزار دلار با چهار کشور حاشیه دریای خزر تجارت غیر نفتی داشته باشد.
این آمار را سید روح اله لطیفی، سخنگوی گمرک ایران اعلام کرده و در این ارتباط اظهار داشت: سهم صادرات ایران به چهار کشور روسیه، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان، سه میلیون و ۱۲۵هزار و ۷۰تن به ارزش یک میلیارد و ۳۲۰ میلیون و ۸۵۶هزار و ۴۶دلار است.
سهم تجاری هرکدام از کشورهای حاشیه دریای خزر با ایران چقدر است؟
سخنگوی گمرک ایران در ارتباط با سهم هرکدام از کشورهای حاشیه دریای خزر در تجارت با ایران به آمار قابل توجهی اشاره کرده و در این ارتباط گفته است: آذربایجان با یک میلیون و سه هزار و ۸۷تن به ارزش ۵۱۰میلیون و ۹۸۷هزار و ۲۴۲دلار اولین مقصد کالاهای ایرانی در حاشیه دریای خزر در سال ۹۹ بود.
لطیفی در ادامه توضیح داد: روسیه با یک میلیون و ۵۱هزار و ۷۱تن به ارزش ۵۰۴میلیون و ۵۷۵هزار و ۶۲۴دلار، با کمی اختلاف نسبت به آذربایجان دومین مقصد و قزاقستان با ۳۳۷هزار و ۸۳۷تن به ارزش ۱۶۷میلیون و ۸۷۷هزار و ۷۳۰دلار، در جایگاه سوم و نهایتا ترکمنستان با ۷۳۳هزار و ۷۵تن کالا به ارزش ۱۳۷میلیون و ۴۱۵ هزار و ۴۵۰دلار در جایگاه چهارم مقاصد صادراتی ایران در بین چهار کشور همسایه ایران در خزر قرار دارد.
لطیفی در خصوص واردات از چهار کشور حاشیه خزر به ایران گفت: در سال گذشته سه میلیون و ۱۱۷هزار و ۲۶۶تن کالا به ارزش یک میلیارد و ۲۰۳میلیون و ۸۴۷هزار و ۱۰۴ دلار از این چهار کشور وارد کشور شده که ۹۴درصد وزن و ۸۹درصد ارزش کل واردات به کشور روسیه با دو میلیون و ۹۳۳هزار و ۴۵۸تن به ارزش یک میلیارد و ۷۰میلیون و ۲۵۶هزار و ۲۶۲دلار تعلق دارد.
وی در خصوص واردات از سه کشور دیگر گفت:آذربایجان با ۲۸هزار و ۳۸۶تن به ارزش ۷۶میلیون و ۱۷۲هزار و ۸۳۱دلار، قزاقستان با ۸۹هزار و ۹۶۶تن به ارزش ۳۷میلیون و ۳۶۴هزار و ۳۲۷دلار و ترکمنستان با ۶۵هزار و ۴۵۶تن به ارزش ۲۰میلیون و ۵۳هزار و ۶۸۴دلار به ترتیب مبدا واردات کالا به ایران در حاشیه دریای مازندران بودند.
تراز تجاری مثبت ایران با حاشیه خزر چگونه افزایش می یابد؟
براساس آمار رسمی اعلام شده، تراز تجارت ایران با کشورهای حاشیه دریای خزر در سال ۹۹ مثبت ۱۱۷میلیون دلار بوده است.
در عین حال این میزان قابلیت آن را دارد که تا چند برابر افزایش یابد.
در ارتباط با افزایش تجارت ایران با کشورهای حاشیه دریای خزر می توان به لزوم ارتقا و توسعه زیرساخت هایی از جمله توسعه حمل و نقل دریایی، ریلی و جادهای، دیپلماسی فعال سیاسی و اقتصادی، بازگشایی مرزهای مسدود شده و صادرات علمی کالاهای ایرانی باارزش افزوده بیشتر و کالاهای دارای مزیت مطلق یا نسبی اشاره کرد.
در حال حاضر سهم بزرگی از حمل و نقل و صادرات کالا میان ایران و کشورهای دریای خزر را حمل و نقل زمینی برعهده دارد و سایر مسیرهای حمل و نقل از جمله هوایی، ریلی و دریایی سهم بسیار اندکی در تجارت کشورهای حاشیه دریای خزر دارد.
از سوی دیگر به گفته کارشناسان، می توان با ایجاد و توسعه خطوط دریایی مستقیم میان بنادر شمالی ایران با بنادر روسیه و دیگر کشورهای حاشیه دریای خزر، رابطه مستقیم حمل و نقلی میان دو کشور را بدون نیاز به کشور ثالث فراهم نمود و بدین ترتیب علاوه بر استفاده بهینه از ظرفیت زیرساختهای بندری کشور، تضمین تداوم جریان حمل و نقل میان دو طرف و به حداقل رساندن هرگونه خلل در حمل و نقل و تجارت را نیز محقق نمود.
همچنین از نظر ارتباطات زیر ساخت در داخل ایران، بندر انزلی به عنوان مهمترین و قدیمی ترین بندر ایران در حاشیه دریای خزر، به شبکه ریلی کشور متصل نبوده و هنوز نیز متاسفانه متصل نشده است. همین امر افزایش ظرفیت ایجاد شده برای تخلیه و بارگیری در بندر مزبور را عملاً بلا استفاده گذاشته است. همچنین سایر بنادر نظیر نوشهر، فریدونکنار، آستارا، ترکمن و گز نیز از دیگر بنادر ایران در حاشیه خزر می باشند که عملا نقش مکمل فعالیت بندر انزلی برای آنها تعریف شده است، اما عملکرد قابل ملاحظه ای در تجارت دریایی کشور ایفا نمی کنند.
در عین حال یکی از دلایل اینکه تا امروز نیز موضوع توسعه حمل و نقل دریایی ایران در دریای خزر به نحو مطلوب محقق نشده، محدودیت ظرفیت ناوگان دریایی ایران در خزر می باشد. بدین ترتیب که محدودیت کشتی ها و شناورهای رو _ رو در دریای خزر که بتواند اطمینان صاحبان کالا را از سرعت و زمان انتقال محمولات فراهم نماید، باعث شده تمایل تجار به استفاده از ظرفیتهای بنادر شمالی کاهش یافته و از سوی دیگر اتکا به حمل و نقل زمینی (مسیر جمهوری آذربایجان) را برای ارتباط با روسیه افزایش یابد.
در همین ارتباط نیز، «ساسان زاهدی»، کارشناس مسائل بین المللی حمل و نقل در خصوص توسعه حمل و نقل در دریای خزر به خبرنگار بازار گفته است که استفاده بهینه از ظرفیتهای ایجاد شده و همچنین فعالیتهای توسعه ای پایدار دریایی و بندری، جاده ای و ریلی (با رویکرد حمل و نقل ترکیبی)، به منظور صیانت از اشتغال پایدار و کمینه نمودن آثار منفی تحریمها ناشی از کاهش حجم بار مهمترین اقداماتی است که جمهوری اسلامی ایران می تواند در راستای توسعه و افزایش تراز تجاری مثبت خود با کشورهای حاشیه دریای خزر دنبال کند.
امکان سنجی ایجاد بازار تجارت آزاد میان کشورهای حاشیه دریای خزر
کشورهای حوزه دریای خزر علاوه بر ایران عبارتند از ترکمنستان، روسیه، قزاقستان و آذربایجان که همگی از نظر فرهنگی نزدیکی هایی نیز با ایران دارند. پس اهمیت این منطقه در نزدیکی جغرافیایی و فرهنگی این کشورها به ایران است که در صورت سودآوری، این کشوررها به راحتی می توانند طرح تجارت آزاد را دنبال کنند.
آمارها نشان می دهد که ایران در بین کشورهای حاشیه دریای خزر، کمترین میزان مقاومت وارداتی را داشته و در توان صادراتی، رتبه دوم را پس از روسیه به خود اختصاص می دهد. همین نکته حاکی از آن است که درصورت راه اندازی طرح تجارت آزاد میان ایران و کشورهای منطقه، ممکن است بیشترین اثر ایجاد تجارت آزاد منطقه ای در بازار ایران رخ دهد.
در میان کشورهای ساحلی نیز، ایران و روسیه از لحاظ ظرفیت اقتصادی و حجم بازار در مقایسه بـا کشـورهای آذربایجـان، ترکمنسـتان و قزاقسـتان از شـرایط بسـیار مسـاعدتری برخـوردارند و دو کشـور یاد شده مـیتواننـد در شکل گیری شبکه تجاری میان مجموعه کشورهای ساحلی نقش موثری ایفا کنند.
آمارهای منتشر شده در فصلنامه پژوهشنامه بازرگانی نشان می دهد که ٦/٧ درصــد از کــل تجــارت پــنج کشــور ســاحلی، درونگروهی و ٤/٩٢ درصد بـرونگروهـی بـوده اسـت . بـدین ترتیـب مبـادلات بازرگـانی درون منطقه ای کشورهای ساحلی نه تنها در سطح پایینی قرار دارد بلکه طی سـالهـای اخیـر از رشـد بسـیار کمی برخوردار بوده است.
از سوی دیگر تمـام کشـورهای سـاحلی در تولیـد و صـادرات فـرآوردههـای معـدنی مشخص و خاصی ازمزیـت نسـبی برخـوردار مـی باشـند، در حالیکـه در تولیـد و صـدور تجهیـزات حمـل ونقـل وتجهیـزات الکترونیکی فاقد مزیت نسبی می باشند.
بررسیهای انجـام شـده حـاکی از آن اسـت کـه ایـران در صـادرات منسـوجات و موادغذایی، ترکمنسـتان در صـادرات منسـوجات، مـواد غـذایی تـازه و پوشاک، قزاقستان در تولید و صادرات مصنوعات اساسی و مـواد غـذایی تـازه و ر وسـیه در صادرات مصنوعات اساسی و فرآوردههای چوبی از مزیت نسبی بالایی برخوردار میباشند. با توجه به این شرایط چنین به نظر می رسد که استعداد همکاری های تجارت کالایی میان کشــورهای ســاحلی بســیار کــم است و لــذا تــلاش در جهــت تنظــیم موافقتنامــههــای همکاریهای تجارت کالایی احتمالاً تاثیرات چندان مثبتی در میان کشورهای حاشیه دریای خزر نخواهد بود.
لذا تنظیم چنین موافقتنامههایی میان کشورهای ساحلی دریای خزر را بیشتر بایسـتی در سایر بخشها نظیر خدمات، تولید و صدور تجهیزات الکترونیکی و استخراج و فرآوری فرآوردههای معدنی جستجو کرد و در صورت تنظیم موافقتنامه هایی که بتواند میان کشورهای عضو همکاری های خدماتی و استخراج موادمعدنی را دنبال کند، می توان چشم انداز مثبت و امیدوارکننده تری را در ارتباط با شکل گیری جریان تجارت آزاد میان کشورهای حاشیه دریای خزر داشت.
نظر شما