به گزارش بازار به نقل از ایبنا، مرتضی افقه، کارشناس امور اقتصادی درباره راههای دستیابی به موضوعات مورد اشاره رئیس کل بانک مرکزی مانند کنترل تورم، تقویت ارزش ریال، مدیریت بازار، کنترل نوسانات و هدایت منابع به تولید و شفافیت گفت: بارها براین نکته تاکید کردم که راهکار کلی مشکلات اقتصادی ایران، اقتصادی نیست. برهمین اساس کارکرد متغییرهای اقتصادی درنتیجه آن تقریبا محدود به حساب میآید، بنابراین مشکلات کشور به خصوص در بخش تولید و موارد اشاره شده توسط رئیس کل بانک مرکزی ریشه فلسفی و نگرشی دارد.
وی در این خصوص بیان کرد: موضوع فوق به این معنا است که در نگاه تصمیمگیران و تصمیمسازان، تولید اولویت محسوب نمیشود، به همین دلیل اغلب واحدهای اقتصادی مخصوصا در بخش صنعت(البته بنگاههای کوچک ومتوسط) تقریبا نیمه تعطیل یا با ظرفیت زیر ۵۰ درصد کار میکنند. ازطرف دیگر درحالی که این واحدهای نیمه کاره و نیمه تعطیل از کمبود تقدینگی ناله سرمیدهند، به طور مرتب اظهار میشود که نقدینگی زیاد است و بانک مرکزی را برای کاهش آن ترغیب میکنند.
این کارشناس اموراقتصادی در ادامه یادآور شد: معنای مسائل بالا این است که نقدینگی چنانچه به سمت تولید حرکت کند، در واقع زیاد هم نیست. نگرش ضد تولیدی حاکم برتصمیمگیران سبب شده که بخشهای غیر تولیدی و غیر مولد سودآور شوند و نقدینگی به سمت آن حرکت کند و از آنجا که فعالیتهای تولیدی صورت نمیگیرد در نهایت به تورم منجر شد زیرا این مسئله به خودی خود به تورم نخواهد انجامید.
افقه در این رابطه اضافه کرد: بدون شک بیشتر از کارهایی که تاکنون صورت گرفته از عهده بانک مرکزی یا دیگر بخشهای کار دیگری برنمیآید. بنابراین درصورتیکه تحول اساسی در بینشها، نگرشها و اولویتها صورت نگیرد، بعید به نظر میرسد که در کوتاه و میان مدت مشکل جهش تولید، رونق اقتصادی و شعارهایی که به درستی مطرح میشود، قابل اجرا باشد.
وی درباره نتیجه تحقق شعارهای فوق اظهار داشت: چنانچه تولید به معنای واقعی دارای اهمیت بود، یعنی همانطور که شعار آن مطرح شد تا به امروز باید از ظرفیتهای بینظیر کشور بهره برده میشد، اما متاسفانه ناظر براین امر هستیم که از امکانات به خوبی برای عملیاتی شدن این شعارها استفاده نمیشود.
این کارشناس امور اقتصادی در ادامه تاکید کرد: تحقق شعارهای فوق در عمل آینده خوبی را رقم خواهد زد. ایران کشور پهناور و متنوعی محسوب میشود، منتها اولین پیشنیاز برای دستیابی به اهداف مورد اشاره اولویت بخشی به نیروی انسانی است که متاسفانه اکنون تنها مبحثی که به آن پرداخته نمیشود، همین مسئله است. چنین نگرشی نتیجهای جز یا منزوی شدن نیروهای انسانی خوب و دلسوز یا مهاجرت آنها به خارج از کشوردربر نخواهد داشت. متاسفانه در این رابطه هیچ واکنشی از سوی مسئولان برانگیخته نمیشود و این در حالی است که عدم استفاده از نیروهای خوب و نخبه سبب شده منابع انبوه خدادادی حتی بلااستفاده هم باقی نماند، تلف شود، آمار تخریب منابع که ضد تولید به حساب میآید به خوبی نشان از این مسئله دارد.
نظر شما