بازار؛ گروه استانها: اقتصاد دانشبنیان بازوی توانمند تحولات اقتصادی است. این اقتصاد بر کاربرد دانش و اطلاعات در تولید و توزیع تأکید دارد. اقتصاد دانشبنیان تنها بر تولید ثروت از طریق تعدادی از صنایع دارای فناوری بالا متکی نیست، بلکه محرک رشد اقتصادی را کاربرد دانش در همه صنایع میداند. استان یزد در این زمینه سرمایه انسانی لازم را دارد. این استان سالها است که رتبه برتر کنکور سراسری را به خود اختصاص داده و در تمامی رشتهها دارای نیروی متخصص است.
دغدغه یزد اقتصاد دانشبنیان است. این استان کویری دیر زمانی است که کمبود منابع خود را با دانش جبران کرده و لذا امروزه اما تناقضی آشکار بین دغدغه مسئولان و آمار بالای بیکاری نخبگان به چشم میخورد. برای یافتن پاسخ درباره علت این تناقض با سید مهدی کلانتر، رئیس بنیاد نخبگان یزد به گفتوگو نشستیم.
* چرا بین آمار فارغالتحصیلان دانشگاهی و تعداد بیکاران فارغالتحصیل در یزد تضاد وجود دارد؟
در رابطه با این مسئله با چند آیتم روبهرو هستیم: اقتصاد دانش بنیان، ظرفیت نخبگان و اشتغالزایی فارغالتحصیلان. در این میان، عدم اشتغال فارغ التحصیلان در جایگاه مرتبط با خود موضوع مهمتر است. باید بتوان این چهار نکته را به هم مرتبط نمود. مسئولان استان معتقدند یزد در زمینه اقتصاد دانش بنیان وضعیت نسبتاً خوبی دارد.
تناقضی آشکار بین دغدغه مسئولان و آمار بالای بیکاری نخبگان به چشم میخورد
از سوی دیگر درصد عمده بیکاری در استان به دلیل وجود فارغ التحصیلان دانشگاهی که شغل مناسبی نیافتهاند، بالا است. به این ترتیب یک نوع تضاد در سخنان مسئولان به چشم میخورد و در عین حال که زیرساختها را فراهم نمودهاند، مدعی هستند که نیروی انسانی تربیت شده متناسب با زیرساختهای یزد وجود ندارد.
* یزد سرمایه انسانی لازم برای تحقق توسعه دانشبنیان را دارد؟
دانش بنیان ترکیب نیروی انسانی و زیرساخت است. زمانیکه سیستم آموزش و پرورش یزد مورد ارزیابی قرار گیرد ملاحظه میشود که ۲۵ سال است که بیشترین میزان فارغ التحصیلان آموزش و پرورش وارد دانشگاهها شدهاند. بر اساس این معیار یکی از مصداقهای اقتصاد دانشبنیان تحقق یافته است.
از سوی دیگر اگرچه کنکور سراسری اشکالاتی دارد اما غربالگر خوبی بوده و تاپترین افراد را برای ورود به دانشگاههای عالی برگزیده که این امر نیز نقطه قوت است. بر اساس این مستندات مسئولین میتوانند مدعی باشند که سرمایه انسانی لازم را در اختیار دارند.
در عین حال که زیرساختهای اقتصاد دانشبنیان فراهم شده است، این ادعا وجود دارد که نیروی انسانی تربیت شده در یزد وجود ندارد
* مسئله اشتغالزایی فارغ التحصیلان چگونه حل میشود؟
باید گفت برای اقتصاد دانشبنیان فراهم کردن یک زیست بوم فناوری ضروری است. برای یک زیست بوم حلقههای متعددی تشکیل شده تا بتوان امکان اجرایی شدن زیرساخت را فراهم کرد. فراهم کردن این زیستبوم فناوری سبب میشود که تحصیلات فرد هم برای خودش و هم برای جامعه مثمرثمر باشد و در غیر این صورت، تحصیل در دانشگاه کاری عبث خواهد بود. همچنین فارغ التحصیلان دانشگاهی تقسیمبندی شده و عدهای جذب حوزه فنی و صنعت و عدهای جذب حوزه خدمات مانند گروه پزشکی و... میشوند.
میتوان گفت در زمینه اشتغال نیروها در حوزه خدمات مشکل چندانی وجود ندارد اما در حوزه صنعت باید زیرساختهایی فراهم شود که دارای تکنولوژی متوسط بوده و نیاز به متخصص داشته باشد. در سطح تکنولوژی پایین نیازی به متخصص دانشگاهی نیست بلکه به یک کارگر ساده نیاز است.
حتی در این موارد استفاده از نیروی کار غیربومی نیز ایرادی ندارد و این فرد غیربومی میتواند به عنوان پزشک، مهندس و یا کارگر ساده فعالیت داشته باشد. همان طور که در استان ملاحظه میشود تعداد پزشکان و مهندسان غیربومی انگشت شمار اما تعداد کارگران ساده غیربومی به ویژه در حوزههای صنعت و یا ساختمان بسیار است؛ دلیل نیز این است که در این زمینهها زیرساخت برای آنها محیا است.
* راهکار مقابله با این مشکل چیست؟
به طور کلی دو راهکار وجود دارد: اول، راهاندازی مراکز تحقیق و توسعه است. به این معنا که حتی یک کارخانه با سطح تکنولوژی پایین بتواند مزیت رقابتی ایجاد کند و از طریق راهاندازی مراکز تحقیق و توسعه تنوع و کیفیت را تغییر دهد. به این ترتیب میتوان درصدی از فارغ التحصیلان دانشگاهی را جذب کرد.
حال باید دید استان یزد که به عنوان بهشت سرمایه گذاری در ایران نام گرفته به کدام سمت تمایل به حرکت دارد. به سمت تکنولوژی بالا یا تنها به سمت اشتغالزایی. مسیر حرکت استان را نیازهای جامعه مشخص خواهد کرد.
* آیا توسعه صنعتی در یزد سودآور است؟
برخی صنایع در استان هستند که به اشتغالزایی و درآمدزایی استان کمک نموده و جزو حوزههای صنعتی موفق هستند اما صنایعی هم هستند که در کنار دو مزیت بزرگ اشتغالزایی و درآمدزایی، سبب آلودگی محیط زیست شده و در نتیجه درآمدزایی این صنایع در طولانی مدت به دلیل ایجاد عوارض برای جامعه ناچیز خواهد بود.
بنابراین درآمدزایی صنایع را باید بر اساس کمکی که به توسعه شهری میکنند ارزیابی کرد. گاهی برخی صنایع هیچگونه سودی برای استان ندارند؛ زیرا اکثر کارگران آنها غیربومی بوده و علاوه بر آن، موجب آلودگی محیط زیست شده و سرمایههای جامعه را نیز در بخشهای دیگری سرمایهگذاری میکنند؛ بنابراین استان تنها هزینه و عوارض ناشی از آلودگی محیط زیست و از دست رفتن سلامت جامعه را به خاطر وجود این صنایع میپردازد.
درآمدزایی صنایع را باید بر اساس کمکی که به توسعه شهری میکنند ارزیابی کرد
* چرا مسئولان تا این اندازه بر اقتصاد دانش بنیان تأکید دارند؟
برخی صنایع نیاز به سرمایهگذاری سنگینی دارند و تکنولوژی آنها نیز وارداتی بوده و این نوع از صنایع با ما فاصله زیادی دارد. اما اقتصاد دانش بنیان میتواند حتی شامل یک مؤسسه کوچک یا متوسط فناورانه باشد که در چنین زمینههایی فاصله ما با دیگر کشورهای دنیا اندک است مانند حوزههای بیوتکنولوژی و یا نانو تکنولوژی؛ زیرا چنین حوزههایی تنها نیاز به ایده و فکر و نه سرمایهگذاری کلان یا زیرساختهای سنگین دارد. این حوزهها نیازمند حمایت است اما تحت چارچوب تحریم و... قرار نمیگیرند.
به عنوان مثال، اگر کشور در شرایط کرونا دچار مشکل نشد تنها به واسطه اقتصاد دانشبنیان بود. با یک مقایسه ساده میتوان دریافت که بیشترین میزان نیازهای کشور برای مبارزه با کرونا از سوی اقتصاد دانشبنیان رفع شد و نه از سوی کارخانههای سنتی.
* چرا سهم اقتصاد دانش بنیان در توسعه اقتصادی ایران پایین است؟
به دلیل وجود چند مسئله: اول اینکه در ایران از ابتدا بازار مصرفی وجود داشته است. دوم اینکه سابقه اقتصاد دانش بنیان در ایران بیش از دو دهه نیست، یعنی از زمان تأسیس پارکهای علم و فناوری در کشور. در اینجا نیز لازم است اشاره شود که پارک علم و فناوری یزد یکی از اولین پارکهای کشور است که اکنون نیز یکی از بهترین عملکردها را در سطح کشور دارد. اما دو دهه قبل، شرایط متفاوتتر و بهتری حاکم بود و سرمایه نفت نیز فراوان بود. بنابراین دانشبنیان یک انتخاب و نه یک ضرورت بود. در حالیکه اکنون با توجه به شرایط تحریم و... این مسئله یک ضرورت است و کرونا نیز به خوبی جایگاه اقتصاد دانشبنیان را نشان داده است.
زمانی اقتصاد دانش بنیان تنها یک شعار بود اما اکنون از حالت شعار خارج شده است. نکته دیگر اینکه در چنین شرایطی دولت باید تنها بر عملکرد شرکتها نظارت داشته باشد تا در مسیر توسعه به انحراف نروند. در چنین شرایطی باید به جوانان اعتماد کرد اما زمانیکه دولت بخواهد در همه زمینهها دخالت کند دچار اشتباه خواهد شد.
به عنوان مثال در زمینه کرونا، جوانان میتوانند به عنوان تولید کننده واکسن فعالیت داشته و سازمان غذا و دارو تنها بر عملکرد آنها نظارت کند. در این صورت دیگر خبری از بازار سیاه و الکل نیست و شاید زودتر از سایر کشورها نیز توفیق حاصل شود و سلامت افراد جامعه نیز تأمین شود اما در صورتیکه تمام این فعالیتها را دولت بخواهد انجام دهد، حصول نتیجه به تأخیر میافتد.
با توجه به شرایط تحریم، اقتصاد دانشبنیان یک ضرورت است و کرونا نیز به خوبی جایگاه آن را نشان داده است
بر اساس همین دیدگاه نیز معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری زمینه را فراهم و از این اتفاق حمایت کرد. به این ترتیب میتوان گفت که ابتدا دولت باید نیازسنجی کرده و سپس زیرساختهای لازم را فراهم کند و بعد از آن فرصت را در اختیار جوانان قرار داده و به آنان اعتماد کند.
* با توجه به این آیتمها، آیا یزد پتانسیل تبدیل شدن به قطب دانشبنیان کشور را دارد؟
استان یزد از نظر سرمایه انسانی و از نظر سرمایه اولیه توانمندی بالایی دارد، اما نیازمند هدایت است. بنابراین باید به جای سرمایهگذاری بر کارخانههای سنتی، سرمایهگذار را به سمت دیگری هدایت کنیم. منظور از این سمت و سوی جدید همان صنعت سبز است که هم درآمدزا است و هم به محیط زیست توجه دارد.
اما مسئلهای که در اینجا رخ نمایی میکند دیدگاههای دستگاههای دولتی است. دولت بیشتر بر جنبههایی تأکید دارد که دست و پاگیر است. مانند تبصرههایی که راه را بر نخبگان سد میکند. در واقع با وجود رویکرد مدیران ارشد استان به سوی شهر هوشمند و اقتصاد دانش بنیان، تفکر کارشناسان جزء در ادارات که در زمینه صدور مجوز برای فعالیت نخبگان دخالت مستقیم دارند، تفکری سنتی است که این، مانع بزرگی پیشروی توسعه دانش بنیان در یزد است.
نظر شما