۱۶ آبان ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۲
نگاهی به حقیقت لغو نشست خاخام‌های یهودی در باکو؛ دیپلماسی ایران یا بحران امنیتی؟!

نگاهی به حقیقت لغو نشست خاخام‌های یهودی در باکو؛ دیپلماسی ایران یا بحران امنیتی؟!

لغو نشست خاخام‌های یهودی در باکو، به‌جای آن‌که فرصتی برای بازخوانی سیاست منطقه‌ای ایران باشد، به بستری برای مصادره به مطلوب بدل شده است.

به گزارش بازار، ابوکاظم حسنی با نگاهی تازه به حقیقت لغو نشست خاخم های یهودی در باکو نوشت: کنفرانس خاخام‌های اروپا که قرار بود از ۳ تا ۶ نوامبر (۱۲ تا ۱۵ آبان) در شهر باکو برگزار شود، به‌طور ناگهانی لغو شد. این تصمیم، که از سوی کمیته برگزارکننده به دلایل «امنیتی» اعلام شد، بدون هیچ واکنش رسمی از سوی مقام‌های جمهوری آذربایجان صورت گرفت. با این حال، برخی جریان‌های داخلی در ایران تلاش کردند این لغو را به «فشار دیپلماسی ایران» نسبت دهند، ادعایی که با شواهد موجود هم‌خوانی ندارد و پرسش‌هایی جدی درباره واقعیت نفوذ ایران در قفقاز و کارآمدی دیپلماسی منطقه‌ای مطرح می‌سازد.

روایت المیادین و ادعای تأثیرگذاری ایران:

شبکه المیادین در گزارشی مدعی شد که لغو نشست خاخام‌های اروپا در باکو، نتیجه «فشار دیپلماسی ایران» و ملاحظات امنیتی بوده است. این نشست قرار بود میزبان حدود ۶۰۰ شخصیت از رژیم صهیونیستی، کشورهای اروپایی و آمریکا باشد؛ از جمله خاخام‌های سرشناس داوید یوسف و کالمان بر، و دو وزیر کابینه اسرائیل—عَمیحا شیکلی و عَمیحای الیاهو. طبق برنامه‌ریزی اولیه، قرار بود این افراد به دعوت دولت آذربایجان در مرکز بین‌المللی فرهنگ‌ها در باکو گردهم آیند تا درباره «چالش‌های اساسی پیش روی یهودیان جهان و چشم‌اندازهای زندگی یهودی از منظر دینی در جهان معاصر» گفت‌وگو کنند.
گزارش‌ها همچنین حاکی از آن بود که رژیم اسرائیل و دولت ایالت باواریا در آلمان هزینه برگزاری این کنفرانس را تأمین کرده‌اند و قرار بود در این نشست، امکان پیوستن کشورهای عربی و اسلامی جدید—از جمله آذربایجان—به «پیمان ابراهیم» مورد بررسی قرار گیرد. حتی سخنرانی الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور جمهوری آذربایجان، نیز در برنامه رسمی کنفرانس گنجانده شده بود.

حقیقت لغو؛ از فشار مردمی تا نامه رسمی:

بر خلاف ادعاهای رسمی، روند لغو این نشست از دل یک کمپین رسانه‌ای مردمی آغاز شد. این کمپین، که با واکنش گسترده مردم (اعم از ایران، آذربایجان، ترکیه و جهان اسلام) و چهره‌های تأثیرگذار همراه شد، خواستار لغو کنفرانسی بود که آن را «تلاش برای عادی‌سازی صهیونیسم در جهان اسلام» می‌دانستند.

در نهایت، دوغو پرینچک، رئیس حزب وطن ترکیه، با ارسال نامه‌ای رسمی به الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور جمهوری آذربایجان، خواستار لغو این کنفرانس شد و هشدار داد که «برگزاری این نشست در کشور برادر ما، آذربایجان، در آینده به‌عنوان لکه‌ای در حافظهٔ تاریخی باقی خواهد ماند». این فشارهای اجتماعی و سیاسی، در کنار حساسیت‌های منطقه‌ای، دست‌اندرکاران را وادار کرد تا با استناد به «تهدیدات امنیتی» از برگزاری نشست صرف‌نظر کنند.

البته باید توجه داشت که تهدیدات امنیتی نیز می‌توانست ناشی از واکنش‌های مردمی در خود جمهوری آذربایجان باشد؛ کشوری که جامعه سنتی آن، به‌ویژه در مناطق شیعه‌نشین، همواره نگاهی انتقادی و منفی به صهیونیسم و مناسبات آشکار با اسرائیل داشته‌اند.

ادعای نفوذ دیپلماتیک؛ آزمونی برای راستی‌آزمایی

برخی مسئولان دیپلماسی در جلسات داخلی مدعی‌اند که با ارسال پیام‌هایی به الهام علی‌اف، موفق به لغو این نشست شده‌اند. اگر چنین نفوذی واقعاً وجود دارد، پرسش‌های بنیادین مطرح است: چرا رسانه‌های رسمی جمهوری آذربایجان بارها به ایران و نهادهای آن اهانت کرده‌اند و هیچ واکنش مؤثری از سوی همین دستگاه دیپلماسی دیده نشده است؟ اگر توان تأثیرگذاری وجود دارد، چرا حتی یک مورد از این اهانت‌ها مهار نشده است؟

مستند اکران‌نشده و دیپلماسی فرهنگی معلق:

در داخل ایران، مستندی درباره حیدر علی‌اف ساخته شده، اما هنوز جرأت اکران عمومی نیافته است. این مسئله، نمادی از ضعف دیپلماسی فرهنگی و واهمه از واکنش‌های احتمالی است. اگر ساختار حاکم بر جمهوری آذربایجان تا این حد تحت نفوذ صهیونیسم است که حتی الهام علی‌اف نیز در خدمت آن عمل می‌کند، چگونه می‌توان ادعای تأثیرگذاری ایران را پذیرفت؟

ادعای رسمی لغو نشست؛ امنیت یا مصادره به مطلوب؟

منابع رسمی اروپایی علت لغو نشست را «تهدیدات امنیتی» اعلام کرده‌اند. پیش‌تر نیز سایت‌های خارجی و حتی رسانه‌های داخلی جمهوری آذربایجان همین دلایل را مطرح کرده‌اند. در هیچ‌یک از این منابع، اشاره‌ای به فشار ایران نشده است. با این حال، برخی جریان‌ها در داخل کشور پس از لغو نشست، مدعی شده‌اند که این اقدام نتیجه فشارهای دیپلماتیک ایران بوده است.
جالب آن‌که خبرهای موثق حاکی از آن است که حتی برخی مسئولین ذی‌ربط، از برگزاری نشست‌های طلاب آذربایجانی در محکومیت این کنفرانس ممانعت به عمل آورده بودند و اکنون همان‌ها چنین ادعاهایی را مطرح می‌سازند. فقط یک اشاره کافی‌ست: مسائل قفقاز در ایران، بیش از آن‌چه تصور می‌شود، آلوده و پیچیده است.

دیپلماسی قفقازی؛ از ادعا تا واقعیت

ادعای تأثیرگذاری دیپلماسی ایران در قفقاز، در حالی مطرح می‌شود که شواهد موجود از ضعف، انفعال و محافظه‌کاری حکایت دارد. ترس از برهم خوردن روابط موسوم به «قوم و خویشی» و پرهیز از تنش‌زایی، تاکنون مانع از اتخاذ مواضع مؤثر شده است. اگر لغو نشست خاخام‌ها واقعاً نتیجه فشار ایران بوده، باید با شفافیت و سند اثبات شود، نه با ادعاهای بی‌پشتوانه و پسینی.

جمع‌بندی:

لغو نشست خاخام‌های یهودی در باکو، به‌جای آن‌که فرصتی برای بازخوانی سیاست منطقه‌ای ایران باشد، به بستری برای مصادره به مطلوب بدل شده است. در شرایطی که دیپلماسی ایران در قفقاز با چالش‌های جدی مواجه است، ادعای اعمال نفوذ بدون سند، هیچ کمکی به اصلاح مسیر نخواهد کرد و حتی بر پیچیدگی‌های موجود نیز خواهد افزود. بازنگری در سیاست‌های فرهنگی، رسانه‌ای و دیپلماتیک ایران در قفقاز، ضرورتی است که نمی‌توان آن را با روایت‌های تبلیغاتی جایگزین ساخت.

کد خبر: ۳۷۵٬۴۰۶

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha