۱۷ مهر ۱۳۹۹ - ۰۷:۱۷
احیای فرهنگ قُلَک نیازِ جامعه امروزی
یادداشت؛

احیای فرهنگ قُلَک نیازِ جامعه امروزی

همدان - «اگر نگران آینده فرزندانمان هستیم، بهتر است از همین امروز آن‌ها را با مفاهیم ساده مالی، چگونگی پس انداز و بهتر و البته ملموس‌تر از همه با مفهوم استفاده از قُلَک آشنا کنیم تا یاد بگیرند پول بیشتری برای آینده‌ای هدفمند نگه‌دارند و کمتر خرج کنند»؛ این جملات بخشی از یادداشت شکیبا کولیوند کارشناس ارشد پژوهش اجتماعی برای بازار است که در ادامه می‌خوانید.

شکیبا کولیوند؛ بازار: ۱۷ مهرماه روز جهانی «کودک» نامگذاری شده، روزی که در آن سعی می‌کنیم نسل آینده که حال در سنین کودکی هستند را مورد توجه قرار داده و برایشان یا جشنی بگیریم و یا با اهدای کادویی این روز را در ذهنشان ماندگار کنیم.

در این مسئولان همچون سال های گذشته گوش‌ها را پُر از شعارهایی در رابطه با این آینده سازان می کنند اما به راستی برای کودکانمان چه برنامه ریزی هایی داریم تا بتوانیم آنها را با دست پُر وارد آینده کنیم؟

جامعه پذیر بودن کودک، به هنجار بودنش، مسئولیت پذیر بودنش، اهل مشارکت بودنش، شاد بودنش و البته آموختن فرهنگ پس انداز از جمله مواردی است که می‌تواند یک کودک را با چهارچوب ذهنی و رفتاری درست به سمت آینده راهی سازد.

با پس انداز کردن، کودک نظم و صبوری را آموخته، آینده‌نگر و مسئولیت‌پذیر می‌شود؛ پیامدهای آموزش پس انداز به کودکان آن‌قدر زیاد و اساسی هستند که والدین و فضاهای آموزشی مدارس باید با نگاهی اساسی به این موضوع توجه کنند و برای جا انداختن فرهنگ پس انداز و به تعبیری فرهنگ قلک در جامعه و احیای آن تلاشی مضاعف داشته باشند.

راستی از چه زمانی بود که دیگر برای کودکانمان قلکی نخریدیم و شوق جمع شدن پول‌های خُرد و کاغذی در داخل یک قلک سفالی و بعد از یک سال و حتی بیشتر شکستن این قلک و خریدن یک کالای ضروری از آن محل را فراموش کردیم؟

حساب‌های بانکی آن هم بی آن که کودکمان رنگ و بویی از آن ببیند، حساب‌های بورسی بی آن که کودک از منفی و مثبت‌های آن خبری داشته باشد، دلار خریدن‌ها و پنهان کردن آن در صندوق‌های خانه بدون آنکه کودک تفاوت آن با پول کشورش را بداند، هیچ چیز جز مال اندوزی را به کودک نمی‌آموزد

حساب‌های بانکی آن هم بی آن که کودکمان رنگ و بویی از آن ببیند، حساب‌های بورسی بی آن که کودک از منفی و مثبت‌های آن خبری داشته باشد، دلار خریدن‌ها و پنهان کردن آن در صندوق‌های خانه بدون آنکه کودک تفاوت آن با پول کشورش را بداند، هیچ چیز جز مال اندوزی را به کودک نمی‌آموزد.

در ورای همه اینها، کودک هیچ گاه نمی‌آموزد که باید پولی را برای مبادایی داشته باشد که ذره ذره آن را خودش و با دستان خودش جمع کرده؛ چیزی که در قلک‌های قدیمی، شاهد شکل گرفتن آن بودیم.

به راستی که در زندگی هر کودک زمانی فرا می‌رسد که حس پیش‌بینی روز مبادا و خالی بودن جیب، او را متوجه عواقب بی‌پولی و عدم پس انداز می‌کند و در اینجاست که نیاز به داشتن مسئولیت مالی برای کودک احساس می‌شود و ما این نیاز را پول‌توجیبی می‌نامیم.

این مقوله به‌طورمعمول از سن پنج یا شش‌سالگی آغاز می‌شود و با این روند است که می‌توان به کودک آموخت که از پول توجیبی باید مقداری را برای مبادا پس انداز کند، آن هم در قلکی که منحصر به خودِ اوست و در زمانی مشخص قرار است این اندک اندک‌ها جمع شود و برایش یک وسیله خریداری شود و یا در یک سفر برای او مورد استفاده باشد، یا حتی آن پول‌ها را به کودک مبتلا به سرطان هدیه کند.

یعنی الزاماً قرار نیست که به کودکمان بیاموزیم که باید پول جمع کنی و با آن چیزی برای خودت بخری، بلکه این پس اندازها می‌تواند بخشی از هزینه‌های اضافی یک کودک باشد که با آن بتواند به کودکی دیگر کمکی کند و همین‌ها می‌تواند عاملی برای شیرین شدن پس انداز و در نتیجه ترغیب کودک ۵ ساله و ۶ ساله و بعدها کودکان در مقطع ابتدایی برای آموختن فرهنگ پس انداز باشد.

انگلیسی‌ها می‌گویند پس انداز یک پنی یعنی به دست آوردن یک پنی؛مکزیکی‌ها معتقدند یا حالا پس انداز کن یا هیچ‌وقت و ما ایرانی‌ها نیز می‌گوییم قطره‌قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود.

اگر نگران آینده فرزندانمان هستیم، بهتر است از همین امروز آن‌ها را با مفاهیم ساده مالی، چگونگی پس انداز و بهتر و البته ملموس‌تر از همه با مفهوم استفاده از قلک آشنا کنیم تا یاد بگیرند پول بیشتری برای آینده‌ای هدفمند نگه‌دارند و کمتر خرج کنند

اگر نگران آینده فرزندانمان هستیم، بهتر است از همین امروز آن‌ها را با مفاهیم ساده مالی، چگونگی پس انداز و بهتر و البته ملموس‌تر از همه با مفهوم استفاده از قلک آشنا کنیم تا یاد بگیرند پول بیشتری برای آینده‌ای هدفمند نگه‌دارند و کمتر خرج کنند.

همه این موارد و تفاسیر اما، گویی این روزها به سمت و سوی دیگری رفته است؛  والدین این روزها با تجملگرایی و اسراف به کودکان چیزهای دیگری می‌آموزند و همواره سعی می کنند ولخرجی‌های خود را کودکان نیز بیاموزند.

جشن تولدهای تجملاتی، جشن تکلیف‌های پرزرق و برق، شب یلداهایی با وجود هرآن چه که فکرش را بکنید، سفره هفت سینی چنان و چنین، همه و همه نتیجه اش این می‌شود که کودک ما در سن جوانی، به دنبال عروسی‌ها و البته مراسم‌هایی آغشته به چشم و هم چشمی باشد ضمن اینکه نیاموخته  باید برای رسیدن به آرزوهای مادی اش، حداقل  کمی زحمت بکشد، درآمدی داشته باشد و پس اندازی کند.

بدین ترتیب، این روزها اگر پای صحبت‌های یک پسر یا دختر مجرد ۳۰ ساله بنشینید می‌بینید که بیشتر آنها هنوز چشمشان به پول تو جیبی‌های خانواده  است و اگر تن به ازدواج هم بدهند، باز هم منتظر خرج کردن‌های خانواده‌های عروس و داماد!اما به راستی چه زمانی قرار است جلوی این پیامدهای منفی و البته ناخوشایند گرفته شود؟

بیایید این بار در روز جهانی کودک، نگاهی دیگر به آینده کودکانمان داشته باشیم. چه قدر توانسته ایم فرهنگ قلک و پس انداز را برایش جا بیندازیم؟ آیا توانسته ایم در برابر خواسته‌های متعدد کودک کمی کوتاه بیاییم و به وی، پس انداز و برنامه ریزی های مالی را بیاموزیم؟ یا برعکس، خواسته‌های مادی خودمان را به او آموخته ایم و اگر هم پس اندازی برایش داریم، آموزش این روند را از کودکان دریغ کرده ایم و خودمان روزانه با حساب‌های بانکی و بورسی بالا و پایین می‌رویم؟

بیایید این بار در روز جهانی «کودک»، نگاهی دیگر به آینده کودکانمان داشته باشیم؛ و از خود بپرسیم چه قدر توانسته ایم فرهنگ قلک و پس انداز را برایش جا بیندازیم؟ آیا توانسته ایم در برابر خواسته‌های متعدد کودک کمی کوتاه بیاییم و به وی، پس انداز و برنامه ریزی های مالی را بیاموزیم؟ یا برعکس، خواسته‌های مادی خودمان را به او آموخته ایم و اگر هم پس اندازی برایش داریم، آموزش این روند را از کودکان دریغ کرده ایم و خودمان روزانه با حساب‌های بانکی و بورسی بالا و پایین می‌رویم؟

آموزش، تشویق و توانا کردن کودکان در نحوه خرج کردن پول، آن‌ها را قادر می‌سازد بهتر بتوانند درآمدهای خود را در آینده پس انداز کنند؛ به‌محض این‌که کودکان شمارش را یاد گرفتند، باید پول به آن‌ها معرفی شود و در این زمینه نقش فعالی در فراهم کردن اطلاعات برای آن‌ها داشت. مشاهده و تکرار، دو نمونه از راه‌هایی مهمی هستند که کودکان به‌واسطه آن‌ها می‌توانند چیزهای زیادی یاد بگیرند.

به خوبی به یاد دارم کودکی که در توصیف پدرش، او را یک عابر بانک نامید! این نشان می‌دهد هنوز نتوانسته ایم این را بیاموزیم که والدین عابر بانک نیستند که کودک هر بار بخواهد بتواند از آنها پولی طلب کند؛ این در حالی است که درگذشته صرفه‌جویی، هدر ندادن، درست مصرف کردن و مسئولیت‌پذیری به کودکان آموزش داده می‌شد اما متاسفانه امروزه، جایگاه این تربیت در جامعه خالی است و به‌نوعی می‌توان به خلأ تربیتی در این مورد اشاره کرد.

فرهنگ پس انداز، صبوری را به فرد می‌آموزد، امری که در تمامی زمینه‌های زندگی یک فرد به وی کمک خواهد کرد.

با این حال، امید است که والدین بار دیگر به این مهم توجه کنند و بدانند که باید به کودک نقش مهم و تأثیرگذار پول در زندگی، از همان ابتدا آموزش داده شود؛ باید به آن‌ها آموخت پول ارزش بسیاری دارد و می‌تواند به وسایلی تبدیل شود که هر کس ممکن است به آن احتیاج زیادی داشته باشد و پس انداز کردن می‌تواند او را از خواسته‌های کوتاه مدت دور و برنامه ریزی بلندمدت را نیز به وی آموزش دهد؛ موضوعی که در بزرگسالی می‌تواند یاری گر وی باشد و او را از خوشی های زودگذر نیز دور سازد.

کد خبر: ۴۵٬۰۳۹

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha