اقتصاد ساده ای که بسیار پیچیده شده است

مرتضی یوسفی طهارم: اقتصاد به سیاست، فرهنگ، اقتصاد منطقه، اقتصاد جهان، تکنولوژی و هزاران عامل خرد و کلان دیگر پیچ  شده  است و دیگر این پیچ ها قابل باز کردن نیستند و هر لحظه ممکن است چیز جدیدی به آن پیچ شده و آنرا پیچیده تر کند.

آنچه موضوع را پیچیده تر و مردم  را سردرگم میکنند ادعا و تلاش بی ثمر عده ای است که برای باز کردن  پیچ ها خصوصا پیچ سیاست و پیچ اقتصاد جهانی از اقتصاد تلاش میکنند.

تحلیل های مختلف و متضاد نیز صرفا فهم این پیچیدگی را برای مردم سختر کرده است در حالیکه مسئله آنها را حل نکرده است.

مسئله اقتصادی اکثریت مردم علیرغم  پیچیده بودن اقتصاد بسیار ساده قابل  فهم و حتی قابل تجربه برای همه است.

مسئله اقتصادی مردم یعنی زندگی در جمعی که توانایی و امکان خرید حداقل ها ضروری را داشته باشند و میزانی از  ثبات وجود داشته باشد  که بتوانند  امیدوار باشند که پس از کار و تلاش و مدتی صبر و پس انداز  محصولات بهتر و بیشتری را تهیه کرده و  امکان آنرا داشته باشند خواسته های مشروع خود را که تضادی با منافع  اکثریت جامعه ندارد را به شرط کوشش تحقق بخشند.

این مسئله ای است که متاسفانه لاینحل مانده است در حالی، که اکثر جوامع بشری  آنرا  حل کرده‌اند و برای آنها خیلی سخت و پیچیده نیست.

بنظر نمیرسد در بیشتر جوامع انسانی فعلی و گذشته کسی برای زندگی معمولی نیازمند آن بوده است که پیچیدگی اقتصاد  و منظور سیاست مداران را در بحث های اقتصادی درک نماید و هر لحظه به دنبال تحلیل انواع تحلیل باشد که شاید راحلی بیابد که بقای خود را حفظ کند.

مردم قرار نیست موضوعاتی را درک کنند که گاهی اقتصاددانان حرفه ای نیز  از درک آن عاجز  میشوند.

اگر حتی همه مردم نیز اقتصاددان شوند مسایل اقتصادی ما حل نخواهد شد مگر آنکه پیچی درست از سیاست به اقتصاد بسته شود.