ایمان غیاثی؛ بازار: تاریخچه بورس در ایران به حدود ۵۰ سال می‌رسد، اما این واژه هنوز هم برای بیشتر مردم ناشناخته است و بیشتر مرم واژه بورس را در نشریات، جراید و رسانه‌ها دیده و شنیده‌اند و از چگونگی کارکردهای آن اطلاع چندانی ندارند.
طی یک سل گذشته شاهد رشد چشمگیر دریافت کدهای بورسی از سوی مردم و تغییر نگاه سرمایه گذاری مردم ایران پس از سال ها نگاه یک جانبه به بازارهای موازی طلا و دلار و اثرات منفی نوسانات آن بر اقتصاد کشور بودیم و این روزها روند مثبت بازار سرمایه همه را راضی کرده بود. مسئولان بر طبل اقتصادی پویا و شفاف می کوبیدند و مردم از سود آوری سرمایه گذاری خود می گفتند.
در طول تاریخ بورس ایران شاهد این موقعیت برتر و مثبت نبودیم و بالاخره بازار سرمایه در اولویت سرمایه گذاری مردم از تمامی اقشار جامعه قرار گرفت و مهم تر از آن حضور مردم از اقشار متوسط و رو به پائین دهک های اقتصادی در بازار سرمایه بودیم که بسیار ارزشمند است اما منفی های این روزها و ریزش شاخص بورس از نقطه ۲ میلیون واحدی شاخص به نقطه یک میلیون و 600 هزار واحدی و ضررهای ۳۰ الی ۵۰ درصدی سرمایه گذاری سرمایه گذاران نشان از یک نقطه ضعف در این بازار است.
نکته مهم تر از دست دادن دارایی و ضرر مالی سرمایه گذاران از دست رفتن اعتماد عمومی به بازار سرمایه است که مسئولان ما در این آزمون مهم نمره منفی گرفته اند.
بسیاری از مردم مانند گذشته اطلاعات چندانی از بازار سرمایه ندارند. مطالعات صورت گرفته در رابطه با کارایی بازار سرمایه ایران حاکی از ناکارآیی این بازار است و بازار به جای تحلیل و بررسی به طور عمده بر مبنای اخبار و شایعات می‌چرخد که همین امر منجر به تصمیم‌گیری هیجانی و اشتباه در سرمایه‌گذاری شده است
با وجود اینکه اخیرا در رسانه‌ها زیاد به بحث بازار سرمایه پرداخته می شود ولی با این حال بسیاری از مردم مانند گذشته اطلاعات چندانی از بازار سرمایه ندارند. مطالعات صورت گرفته در رابطه با کارایی بازار سرمایه ایران حاکی از ناکارآیی این بازار است و بازار به جای تحلیل و بررسی به طور عمده بر مبنای اخبار و شایعات می‌چرخد که همین امر منجر به تصمیم‌گیری هیجانی و اشتباه در سرمایه‌گذاری شده است.
لزوم پیشبرد بازار سرمایه در چارچوب منطقی و علمی
شاید تاثیرگذارترین علل این فشار فروش در بازار سرمایه از سوی کدهای حقیقی و البته برخی حقوقی های فعال در بازار سرمایه عدم فرهنگ سرمایه گذاری و عدم سرمایه گذاری نهادهای ذیربط و فعال بازار سرمایه در جهت آموزش و پایه گذاری علمی برای این بازار است.
صرف نظر از قدمت بازار سرمایه نسبت به بازارهای پول و... فرهنگ سازی سرمایه گذاری در بورس هم‌راستا با این بازار انجام نشده و باید در این مورد تلاش بیشتری کرد. اما این بحران که بیشتر به خودکشی در بازار سرمایه شبیه بود و برخی از سرمایه گذاران از ترس سهام شرکتی را که تا چند وقت پیش در این قیمت ها در صف خرید می خریدند اینک در صف های سنگین فروش برای فروش به هر قیمتی فروشنده هستند.
تجربه چنین وضعیتی در اقتصاد کشور یک فرصت طلایی برای بازگشت و بررسی است تا از تکرار این وضعیت خودداری شود قطعا لزوم اختصاص بخشی از درآمد و امکانات نهادها و شرکت های ذیربط در بازار سرمایه به آموزش ارزان ترین و مطمئن ترین روش برای پیشبرد یک نظام و چارچوب منطقی و علمی در بازار سرمایه می باشد که لزوم توجه به آن با شرایط موجود در بازار سرمایه بسیار جدی به نظر می رسد.
نظر شما