به گزارش بازار به نقل از فرهیختگان، درگرفتن جنگهای متعدد و بزرگ در جهان که پیش از این وقوع آنها به این شکل و ابعاد دور از ذهن تلقی میشد، حکایت از شکلگیری وضعیتی جدید در جهان دارد؛ وضعیتی که در آن جایگاه کشورها و ملتها تغییر کرده و طی آن برخی قویتر شده و بعضی تضعیف شده یا از بین میروند. بروز خطر سقوط پایتخت برای اوکراین در جنگ با روسیه و تسلط روسها بر یکپنجم خاک این کشور، قرار گرفتن رژیم صهیونی در خطر موجودیتی پس از ۷ اکتبر و صفآرایی دولتهای قدرتمندی در جهان در برابر آمریکا، مصادیقی از وضعیت جدید هستند.
ارزیابی اوضاع جهانی
در این بخش به تعدادی از مهمترین مسائل جهانی و بررسی آنها پرداخته شده است.
۱- آمریکا دو مانور اجلاسگونه برای نشان دادن برتریاش انجام داد. نخست، دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در آلاسکا و دوم، دیدار با هیئتی از رهبران اروپایی که در کاخ سفید انجام شد. هردو مانور با حرکاتی مخالف جبران شدند؛ چین اجلاسی متشکل از متحدان تشکیل داد که پوتین نیز در آن حضور یافت. علاوه بر مانور قدرت چین، در این اجلاس آشکار شد فعلاً پوتین علیه شرق با آمریکا معامله نکرده است. در حال حاضر نیز به رسمیت شناختن کشور فلسطین برخلاف خواست آمریکا توسط اروپا در قالب حرکتی جهانی، نشان داد متحدان آمریکا مترصد گریزگاهی برای نشان دادن تفاوت منافع خود با واشنگتن بودهاند.
۲- هند فارغ از مظاهر قدرت مادی مانند توان نظامی و اقتصادی، در قضیه جنگ اوکراین و دولت ترامپ نشان داد قدرت معنوی بالایی در حفظ استقلال خود دارد. هند با وجود روابط با غرب و فشارهای این مجموعه، رابطه با روسیه را حفظ کرد و در تنشها با ترامپ عقبنشینی نکرد. هندیها پس از فشارهای ترامپ با سرعتی باورنکردنی به چین نزدیک شدند تا انعطاف خود برای مواجهه با تهدیدات را نشان داده و ارزششان را اثبات کنند.
۳- چین با برگزاری رژه نظامی بزرگ با حضور رهبران مجموعه شرق، در موقعیتی که ترامپ با گردهم آوردن صفی از رهبران اروپایی در کاخ سفید به دنبال نشان دادن قدرت آمریکا بود، از تمایلش برای همتایی با واشنگتن و مقاومتش در برابر پیشرویهای این کشور خبر داد. چینیهای محتاط گرچه به دلیل سیاستهای خود طی چهاردهه اخیر وارد تنشهای گرم نشده و بر اثر همین رویه، از آن دچار ترس شدهاند، اما همین چنگ و دندان نشان دادنهای تسلیحاتی از سوی آنان حکایت از تندتر شدن مواضعشان علیه تهدیدات غرب دارد.
۴- نوع و پایداری رفتاری برخی دولتها و احزاب نشان میدهد عملیات ۷ اکتبر و وقایع درپی آن به گونهای صهیونیستها را از نظر نفوذ جهانی با مشکل روبهرو کرده که دیگران آنها را به چالش میکشند. تنها به عنوان یک نمونه، گوستاوو پترو، رئیسجمهور کلمبیا که اوایل جنگ ضد رژیم صهیونی موضعگیری کرد و سپس مجبور شد در دیداری فوری با سفیر این رژیم حرفهای مثبتی بزند، با تضعیف هرچه بیشتر صهیونیستها باردیگر به مواضع پیشین خود بازگشت و آن را تشدید کرد. خلع ید شرکت معدنی حاضر در کلمبیا به دلیل محصولات به دست آمده از این کشور به رژیم صهیونی یکی از اقدامات اوست.
۵- کره شمالی احساس میکند قدرت بیشتری یافته و قادر به تغییر جایگاه خود در شرق آسیا و مناسبات جهانی است. کره شمالی در مدتی که آمریکا درگیر جنگ اوکراین و طوفان الاقصی در غزه بود، موفق شد در آرامش به تولید و انباشت سلاحهای هستهای پرداخته و زرادخانه بزرگتری بسازد. این کشور با حضور در مبارزه با نیروهای اوکراینی حاضر در استان کورسک روسیه، به جنگ مسکو با ناتو در شرق اروپا وارد شد و از این طریق به منابع مالی، تجهیزات نظامی و فناوریهای روسی دست یافت. تقویت قدرت هستهای با افزایش تعداد این سلاحها، رونمایی از موشکهای قارهپیمای کارآمدتر به طور انبوه و بهبود اوضاع مالی و همچنین تقویت روابط با دولتهای شرقی، پیونگیانگ را در موقعیتی متفاوت با چندسال قبل قرار داده است.
۶- رژیم صهیونی بیمحابا دست به اقدامات نظامی گسترده در منطقه زده و با همه به زبان آتش سخن میگوید. این تهدیدات فراتر از محور مقاومت شامل متحدان غرب و به نوعی بخشی از خود این مجموعه نیز شده است. حمله موشکی به قطر در آستانه اقدام جمعی از دولتهای اروپایی به رهبری فرانسه و انگلیس با همراهی دولتهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس برای به رسمیت شناختن فلسطین، عملاً هشداری به این دولتها با آتش انداختن در یکی از نقاط ثقل منافعشان بود. رژیم صهیونی خط آتش خود را بیاندازه گسترده کرده است. این قدرتنمایی شاید در صورت توسعه بتواند برای صهیونیستها موفقیت تلقی شود، اما باقی ماندن یک مشکل قدیمی لاینحل، عامل گرفته شدن این فرصت است؛ رژیم صهیونی همچنان به دلیل تجمع تمام داراییهایش در منطقهای ساحلی به وسعت ۶ هزار کیلومترمربع در داخل فلسطین اشغالی، بهشدت آسیبپذیر است. علیرغم قدرت تهاجمی و دفاعی بالایی که غرب در اختیار رژیم صهیونی گذاشته و خود نیز در این دو امور به طور مستقیم از رژیم حمایت میکند، اما محیط کوچک تجمع صهیونیستها هر حمله به آنها را حتی اگر مقیاسی کوچک داشته باشد، پردستاورد میسازد. صهیونیستها با تمام هزینههای بلندمدتی که داشتهاند از تثبیت جمعیتی و تسلط جغرافیایی در سرزمینهای اشغالی نیز ناتوان بوده و از این سمتها تهدید میشوند. این مشکل لاینحل، قدرت و وسعت آتش صهیونیستها را درنهایت ناکام میگذارد.
۷- آمریکا در دولت ترامپ چند قدم مهم برای تسلط بر آمریکای لاتین برداشته است. ترامپ در همان روزهای اول حضورش در کاخ سفید خواهان الحاق گرینلند، کانادا و کانال پاناما به خاک آمریکا شد و سپس از احتمال عملیات نظامی در خاک مکزیک برای مبارزه با کارتلهای مواد مخدر خبر داد. واشنگتن طی روزهای اخیر فشارهای نظامی بر ونزوئلا را تشدید کرده و با اعزام ناوگان دریایی و جنگنده به نزدیکی این کشور آرایشی تهاجمی گرفته است. آمریکا
۸- در اوج قدرت خود چنین خواستههایی نداشت و پس از فروپاشی شوروی نیز به دلیل برطرف شدن ارتباط میان مسکو و آمریکای لاتین، آزادی عمل بیشتری به گروههای چپگرا در این منطقه داد. سختگیریهای کنونی واشنگتن در حیاط خلوتش نشاندهنده تمایل این کشور به احیای نفوذ و تسلطی است که احساس میکند به چالش کشیده شده است.
در سایه تغییرات جهانی، سرعت و میزان تحرکات بازیگران افزایش یافته است. نوع تحرکات مختلف پاکستان و مصر در حوزه منطقهای و جهانی در کنار آنچه در شانگهای و بریکس میگذرد، این روند را نشان میدهد. در این خصوص سرعت عمل و ترکیب تحرکات نظامی با دیپلماسی اهمیت دارد. بر این اساس ایران نیز با درک درست از روندها با وجود تمام مشکلاتی که به وجود آمده، دیپلماسی را رها نمیکند.
۹- ایران در کوران حوادث قرار گرفته اما کماکان در تهران خبری از کنار گذاشتن شعار نه شرقی نه غربی نیست و بر آن تأکید میشود. این شعار و پایداری بر آن یکی از موارد مهم در قدرت ایران و الگودهی آن است. ایران تحت فشارهای غرب همکاری با دولتهای شرقی را افزایش داده اما به معنای دوران جنگ سرد، قائل به بلوکبندی شرق و غرب نیست.
۱۰- انگلیس با نمایش و عیانسازی تسلط و نفوذ خود بر کانادا و استرالیا نشان داد هرچند امپراتوری جهانی سابقش از بین رفته، اما در مناسبات جهانی در عمل از وسعت، جمعیت و منابعی در اندازه روسیه برخوردار است.
نظر شما