به گزارش بازار، هدف این همکاری، توسعه میادین موجود و شناسایی منابع جدید گاز است تا ظرف یک سال بین ۴ تا ۵ میلیون مترمکعب در روز به تولید گاز کشور افزوده شود.
تولید گاز سوریه از ۸.۷ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۱۱ به حدود ۳ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۲۳ سقوط کرده است؛ یعنی امروز تولید روزانه به حدود ۸ میلیون مترمکعب رسیده. اگر برنامههای وزارت نفت محقق شود، حجم تولید باید ۵۰ تا ۶۰ درصد افزایش یابد؛ آن هم به شرطی که همه چیز طبق برنامه پیش برود. هدف روشن است: گاز بیشتر در شبکه، خاموشیهای کمتر و کاهش وابستگی به گاز اضطراری وارداتی از آذربایجان و قطر که از مسیر توافقهای منطقهای و خط لوله گاز عرب وارد میشود.
اما این تفاهمنامه فقط یک پروژه انرژی نیست؛ پیام ژئوپولیتیکی نیز دارد. آمریکا پیش از این بخشی از تحریمهای نفتی و حملونقل سوریه را لغو کرده و از یک کنسرسیوم آمریکایی متشکل از بیکر هیوز، هانت انرژی و آرجنت الانجی برای تدوین طرح جامع انرژی ملی سوریه حمایت کرده است. بر اساس تحلیلهای منتشرشده در ابتدای سال، راهبرد گستردهتر غرب این است که دوباره سوریه را به مدار آمریکا و بریتانیا برگرداند، حقوق بلندمدت انرژی را تثبیت کند و نقش روسیه را که پیش از جنگ بر پایه پایگاههای طرطوس، حمیمیم و قراردادهای متعدد نفت و گاز شکل گرفته بود، کمرنگ کند.
این تحولات در حالی رخ میدهد که رئیسجمهور احمد الشرع همزمان مشغول تقویت دستگاه امنیت داخلی است. دمشق اخیراً با هیاهو از خنثیسازی طرحهای داعش برای حمله به رئیسجمهور خبر داد و همین موضوع را دستاویزی برای تصویب اختیارات تازه ضدتروریسم قرار داد؛ اختیاراتی که کنترل امنیتی بر مناطق غیرنظامی را افزایش میدهد. نهادهای اطلاعاتی غربی میگویند تهدید داعش واقعی اما محدود است، با این حال روایت «اول ثبات، بعد سرمایهگذاری» ابزاری کارآمد برای دولت جدید به شمار میرود.
برای کوناکو فیلیپس و نواترا، جذابیت اصلی حضور زودهنگام در بازاری است که با نظارت صندوق بینالمللی پول، روند کاهش تحریمهای سازمان ملل و حمایت جدی واشنگتن دوباره در حال شکلگیری است. با این حال، خطر آن وجود دارد که این تفاهمنامه پر سر و صدا هرگز به قراردادهای عملی و قابلتأمین مالی تبدیل نشود، اگر امنیت، منابع مالی یا شرایط سیاسی دچار نوسان شود. در سوریه، چنین اتفاقی یک احتمال دور نیست؛ سناریوی اصلی است که شرکتها باید بر اساس آن ریسک را محاسبه کنند.



نظر شما