۳۰ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۵
قیمت‌گذاری دستوری خودروسازی را زمین‌ گیر کرده است| عرضه در بورس راه نجات صنعت خودرو
رئیس هیئت مدیره سابق سایپا در گفت و گو با بازار؛

قیمت‌گذاری دستوری خودروسازی را زمین‌ گیر کرده است| عرضه در بورس راه نجات صنعت خودرو

نجفیان، رئیس هیئت مدیره سابق سایپا به بازار گفت:  قیمت‌ گذاری دستوری نه‌ تنها مانع تعیین قیمت واقعی شده، بلکه سرمایه‌ گذاری در توسعه محصول و کیفیت را نابود کرده است.

امید محمدی؛ بازار گروه خودرو: صنعت خودرو در کشور سال‌ ها است در میانه‌ی کشمکش میان سیاست‌ های حمایتی، مداخلات دستوری و فشارهای بازار قرار دارد. این بخش اقتصادی، به‌ دلیل ماهیت زنجیره‌ و ارتباط تنگاتنگ با ده‌ ها زیرصنعت (تامین‌ کنندگان قطعات، صنایع فلزی و پلیمری، لجستیک، خدمات پس از فروش و غیره) نه‌ فقط برای خودروسازان اصلی بلکه برای بخش بزرگی از اقتصاد کشور تعیین‌ کننده است. در چنین ساختاری هر تصمیم قیمتی که اتخاذ می‌ شود، چه برای حمایت از مصرف‌ کننده و چه برای تثبیت بازار به‌ سرعت به حلقه‌ های پایین‌ تر زنجیره منتقل می‌ شود و اثرات پایداری به کیفیت، نوآوری و سرمایه‌ گذاری باقی می‌ گذارد. در سال‌ های اخیر بحث‌ ها درباره‌ «قیمت‌ گذاری دستوری» و پیشنهادهایی مانند «عرضه خودرو در بورس» به‌ طور پیوسته در محافل سیاست‌ گذاری و رسانه‌ مطرح بوده است. موافقان عرضه در بورس و بازار محور شدن قیمت‌ ها آن را راهی برای شفافیت و کشف قیمت واقعی می‌ دانند و مخالفان نگران پیامدهای اجتماعی و ریسک نوسانات قیمتی برای مصرف‌ کنندگان هستند. اما آنچه کمتر مورد توجه قرار می‌ گیرد، اثر ترکیبی و سیستمی این سیاست‌ ها به زنجیره تامین، ساختار رقابتی بازار و ظرفیت خودروسازان برای سرمایه‌ گذاری در مهندسی و کیفیت است. برای واکاوی این مسائل و دریافت چشم‌ اندازی از داخل صنعت، با «معصوم نجفیان»، کارشناس صنعت خودرو و رییس هیئت مدیره سابق گروه خودروسازی سایپا به گفت و گو پرداختیم؛

عرضه در بورس می‌ تواند ابزار قدرتمندی برای شفاف‌ سازی باشد؛ با تابلو و مکانیزم بازار، قیمت واقعی روشن می‌ شود و بازیگران زنجیره (از تامین‌ کننده تا تولیدکننده نهایی) سیگنال‌ های بهتری برای تصمیم‌ گیری دریافت می‌ کنند

* در فضای رسانه‌ ای این روزها بارها می‌ شنویم که «خودرو باید وارد بورس شود»؛ یا از سوی دیگر، گروهی معتقدند قیمت‌ گذاری دستوری باید برداشته شود و تعیین قیمت به خود خودروسازان واگذار شود، به نظر شما میان این دو دیدگاه کدام یک به نفع مشتریان و زنجیره تامین است؟

ابتدا باید یک نکته روشن شود؛ قیمت‌ گذاری دستوری در عمل باعث ایجاد «حلقه‌ های معیوب» در تولید، توسعه محصول، مهندسی و کیفیت می‌ شود. وقتی قیمت را به‌صورت دستور از بیرون تحمیل می‌ کنید، ساز و کار طبیعی عرضه و تقاضا که در بازارهای کارا قیمت واقعی را کشف می‌ کند، مختل می‌ شود. نتیجه‌ این است که وزن واقعی هزینه‌ ها، سودها و سیگنال‌ های سرمایه‌ گذاری در زنجیره مشخص نمی‌ شود. اگر بخواهم صریح بگویم، قیمت‌ گذاری دستوری یک دستور سست و معیوب است که نمی‌ گذارد محصول، براساس عرضه و تقاضا، جایگاه قیمتی واقعی‌ را پیدا کند. وقتی قیمت واقعی مشخص نباشد، خودروسازان توانایی یافتن مسیر صحیح برای بازتولید ارزش سرمایه‌ گذاری در توسعه محصول، ارتقای کیفیت و مهندسی را از دست می‌ دهند. به عبارت دیگر، فشار قیمتی به‌ صورت دستوری، سرمایه‌ گذاری بلندمدت را قفل می‌ کند.

از سوی دیگر، عرضه در بورس می‌ تواند ابزار قدرتمندی برای شفاف‌ سازی باشد؛ با تابلو و مکانیزم بازار، قیمت واقعی روشن می‌ شود و بازیگران زنجیره (از تامین‌ کننده تا تولیدکننده نهایی) سیگنال‌ های بهتری برای تصمیم‌ گیری دریافت می‌ کنند. اما باید تاکید کنم که این کار اگر نیمه‌ کاره انجام شود اثر عکس خواهد داشت: اگر بخشی از زنجیره در بازار آزاد حرکت کند و بخشی دیگر همچنان تحت قیمت دستوری بماند، تناقض‌ ها تشدید خواهد شد.

قیمت‌گذاری دستوری خودروسازی را زمین‌ گیر کرده است| عرضه در بورس راه نجات صنعت خودرو

* تناقض میان تامین کننده، خودروساز و واردکننده برای تعیین قیمت وجود دارد؟

فرض کنید مواد اولیه‌ مثل پلیمری‌ ها، آلومینیوم و سایر قطعات که در بازار آزاد قیمت‌ گذاری می‌ شوند سود و قیمت واقعی‌ شان را پیدا کنند؛ ولی خودروساز به‌ دلیل قیمت دستوری نتواند بهای تمام‌ شده و سود واقعی را منعکس کند. نتیجه این می‌ شود که تامین‌ کننده قوی می‌ شود چون بازار واقعی خودش را دارد، اما خودروساز ضعیف می‌ ماند؛ چون قیمت اجازه نمی‌ دهد وزن واقعی هزینه‌ ها و سودها در ترازنامه او نمایان شود. این شکاف ساختاری، فشار مالی روی خودروساز ایجاد می‌ کند و برای حفظ نقدینگی کوتاه‌ مدت از توسعه محصول، کیفیت و مهندسی می‌ زند. در بلند مدت این چرخه به زیان مصرف‌ کننده نیز تمام می‌ شود، چون کیفیت پایین می‌ آید و نوآوری محقق نمی‌ شود. علاوه بر این، اگر سیاست واردات هم به‌ صورت نامنسجم اجرا شود، یعنی یک‌جا واردات را رها کنند و در همان حال قیمت‌ گذاری دستوری را برای تولیدکنندگان داخلی ادامه دهند، باز هم تناقض ایجاد می‌ شود: واردکنندگان می‌ توانند قیمت بازار را بیابند، اما تولیدکنندگان داخلی که تحت فشار قیمت قرارداده شدند، قادر به رقابت یا سرمایه‌ گذاری لازم برای ارتقا کیفیت نیستند. نتیجه‌ یا ریزش تولید داخلی یا افزایش وابستگی و تکاثر واردکنندگان خواهد بود.

معتقدم که قیمت دستوری باید برداشته شود، اما با یک توضیح کلیدی؛ برداشتن قیمت دستوری باید بخشی از یک سیاست کلان و هماهنگ باشد

* باتوجه به کارنامه مدیریت شما در صنعت خودرو، عرضه خودرو در بورس می تواند تاثیر مثبت داشته باشد؟

معتقدم که قیمت دستوری باید برداشته شود، اما با یک توضیح کلیدی؛ برداشتن قیمت دستوری باید بخشی از یک سیاست کلان و هماهنگ باشد. قیمت دستوری صرفا زمانی قابل‌ قبول و موجه است که در چارچوب یک استراتژی توسعه‌ و با ابزارهای جایگزین حمایتی و کنترلی همراه شود؛ نه اینکه به‌ صورت پراکنده و بدون برنامه اجرا شود. اگر تنها راه‌حل مانع از کشف قیمت طبیعی باشد، آن‌ وقت ما شاهد تشدید همین نواقص و تضعیف ظرفیت تولید خواهیم بود. عرضه در بورس می‌ تواند به عنوان موتور شفافیت و کشف قیمت عمل کند؛ اما برای اینکه موثر باشد، باید کل زنجیره و سیاست‌ های مرتبط از واردات و تعرفه‌ ها تا حمایت از سرمایه‌ گذاری در R&D و ضمانت‌ های مالی برای پروژه‌ های نوآورانه طراحی و هم‌ راستا شوند. در غیر این صورت، با یک تزریق بازاری یا انتقال مقطعی طرف هستیم که مشکل را عمیق‌ تر می‌ کند.

* اشاره کردید به «۶۰ صنعتی که خودروسازی با خود می‌ کشد» کمی درباره اهمیت زنجیره تامین و تبعات اجتماعی-اقتصادی توضیح می‌ دهید؟ ‌

خودروسازی فقط خط تولید یک کارخانه نیست؛ خودروسازی مجموعه‌ از حدودا ۶۰ صنعت مستقیم و غیرمستقیم است، تامین کننده قطعات، قطعه‌ سازان فلزی و پلیمری، صنعت رنگ، قطعات الکترونیک، صنایع خدماتی و لجستیکی، شبکه خدمات پس از فروش و غیره است. هر مشکلی که در قیمت‌ گذاری یا ساختار مالی خودروساز ایجاد شود، فورا به این حلقه‌ ها منتقل می‌ شود. وقتی خودروساز تحت فشار قیمتی و نقدینگی است، سفارشات کاهش می‌ یابد، تامین‌ کنندگان کوچک ورشکست می‌ شوند، اشتغال سقوط می‌ کند و اثرات اجتماعی قابل‌ توجهی پدید می‌ آید. بنابراین سیاست‌ گذاری در این بخش باید با درک این ابعاد زنجیره‌ انجام شود.

* به نظر شما دولت و نهادهای تصمیم گیر باید چه اقدامی انجام دهند؟ ‌

سیاست‌ های پراکنده و دستوری، صنعت را به بن‌ بست می‌ کشانند. تنها راه خروج از این «حلقه معیوب» این است که قیمت‌ ها به ساز و کارهای بازار واگذار شوند، از جمله عرضه شفاف در بورس و هم‌ زمان یک بسته سیاستی کلان تدوین شود، تنظیم واردات به‌گونه‌ منطقمند، حمایت هدفمند از توسعه محصول و نوآوری، فراهم کردن ساز و کارهای تامین مالی بلند مدت برای خودروسازان و قطع وابستگی تصمیم‌ گیری به فرمول‌ های دستوری پراکنده، اگر این هماهنگی ایجاد شود، هم مردم از شفافیت قیمت سود خواهند برد و هم زنجیره تامین و خودروسازان قادر خواهند بود در مسیر پایداری و ارتقای کیفیت حرکت کنند.

کد خبر: ۳۶۵٬۶۷۴

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha