به گزارش بازار، رژیم صهیونی دیگر بدون پردهپوشی از رؤیای اسرائیل بزرگ صحبت و با روشنکردن موتور ارتش خود به کشورهای منطقه حمله میکند. صهیونیستها با حجم عظیم تسلیحاتی که در اختیار دارند و اتکا به حمایت نامحدود آمریکا احساس میکنند سهمی که از منطقه برداشتهاند، مطابق توانشان نیست. تلآویو که با عملیات 7 اکتبر، ضربه خورده، مجبور شد جنگ مدنظرش را زودتر از زمانبندی آغاز کند، بیمحابا در حال فعالیت نظامی در منطقه است.
شدت جنایتها و توسعهطلبی ارضی صورت گرفته در این مدت باعث شده تمام دولتهای منطقه احساس خطر کنند. عربستان که هماکنون در حال تسهیل انتقال سلاح به رژیم صهیونی است و روابط تنگاتنگی با غرب دارد، با وجود چنین ویژگیهایی مجبور به واکنش شده است.
روزنامه سعودی عکاظ در گزارشی تحلیلی با اشاره به آرمان توسعهطلبانه صهیونیستها پیشنهاد کرده «تنها راه واقعی برای بازدارندگی، تقویت توانمندیهای نظامی کشورهای عربی و اسلامی و حرکت به سمت دستیابی به سلاح هستهای است.»
نکات
۱. مدتها تبلیغ میشد حرکت ایران به سمت سلاح هستهای باعث اشاعه این نوع از تسلیحات در سطح منطقه خواهد شد که میتواند امنیت آن و مناطق مجاور از جمله اروپا را به چالش بکشد. امروز اما این رؤیای موسوم به «اسرائیل بزرگ» به همراه برنامههای عملی پیوست شده به آن است که باعث گسترش تمایل به سلاح هستهای در منطقه شده است.
۲. پیمان صلح ابراهیم که در دولت اول ترامپ مطرح شد، برایناساس طراحی شده بود که دولتهای منطقه را در هراس از ایران، به رژیم صهیونی پیوند دهد. در این طرح دولتهای منطقه بهویژه دولتهای عربی علاوه بر برقراری روابط دیپلماتیک با رژیم صهیونی، تلآویو را متولی امنیت خود میساختند. در مراحل پیشرفته این طرح قرار بود این رژیم بهعنوان چتر هستهای دولتهای منطقه در برابر ایران باشد.
یکی از اهداف تبدیلشدن رژیم صهیونی به چتر هستهای دولتهای منطقه، جلوگیری از حرکت مستقل آنها به سمت سلاح هستهای بود. این روند معکوس شده و نهتنها دولتهای منطقه بر لزوم مهار رژیم صهیونی متمرکز شدهاند، بلکه خواهان ایجاد بازدارندگی در برابر آن هستند.
طرحهای دسترسی عربی از غنیسازی تا پلوتونیم و خرید خارجی🔻در میان کشورهای عربی، چند کشور دارای طرحهای بزرگتری نسبت به دیگران برای دستیابی به سلاحهای هستهای بودهاند. این کشورها شامل عربستان سعودی، مصر، سوریه، عراق و لیبی میشوند. از این میان لیبی به دلیل نزدیکی به بلوک شرق در دوران جنگ سرد و سپس حفظ فاصله با سیاستهای آمریکا پس از فروپاشی شوروی در نهایت ساقط شد؛ سوریه نیز وضعیت مشابهی یافت. عراق پس از بمبارانهای شدید همهجانبه برنامه هستهای و سپس کل کشور، تضعیف و سپس اشغال شد. بااینحال عربستان همواره پیرو آمریکا بوده و مصر نیز پس از توافق کمپ دیوید به سمت واشنگتن چرخید.
برنامه هستهای لیبی مبتنی بر همکاری هستهای با پاکستان و غنیسازی با سانتریفیوژ بود که در نهایت به شکست انجامید. برنامه هستهای عراق، مبتنی بر رآکتورهای آبسنگین و استحصال پلوتونیوم با درجه تسلیحاتی بود که پس از بمباران رآکتور این کشور و خروج کارشناسان خارجی، ناتمام ماند. مصریها نیز برنامهای برای غنیسازی دارند که از سال ۲۰۱۱ با افشا شدن برخی از زوایای آن، در همان سطح باقی مانده است. برنامه هستهای عربستان سعودی امروز بیشتر از هر چیز مبتنی بر غنیسازی است که آن را میتوان از تأسیسات تولید کیک زرد و تلاش برای تأسیس مجتمع غنیسازی دید. بااینحال در جهان عرب یک ایده قدیمی برای مسلح شدن به سلاح هستهای وجود داشته؛ خرید از خارج.
مدل ایران
ایران برای ایجاد بازدارندگی ایده «بازدارندگی متعارف اشباعی» را پیگیری کرده است. در این ایده، سلاحهای متعارف دوربردی مانند موشکهای بالستیک، کروز و پهپادهای انتحاری توسعه مییابند که میتوانند در حجم بسیار بالا و در بازههای کوتاهمدت پرتاب شده و خرابیهای وسیعی در خاک دشمن ایجاد کنند. ایران همچنین از گروههای مقاومت حمایت میکند تا بتواند تاحدامکان منطقه را مملو از گروههای نظامی سازد که میتوانند در نقطه صفر یا محلی نزدیک با دشمن درگیر شوند.
نظر شما