به گزارش بازار به نقل از فرهیختگان، اردن به دلیل مشکلات ساختاری کمآبی، اقتصاد محدود و موقعیت حساس ژئوپلیتیکیاش، برای اسرائیل نقش یک «حریم شرقی بازدارنده» را ایفا میکند. بانک جهانی، اردن را بهعنوان یکی از کشورهای بسیار کمآب معرفی کرده و بر ضعف آن در مواجهه با شوکهای اقلیمی تأکید میکند. این واقعیت، ارتباط بین منابع آب و انرژی با اسرائیل را از یک «معامله» ساده به یک «ضرورت ژئواستراتژیک» تبدیل کرده است.
مرزبان بیسپر، تغییر در چشمانداز تهدیدها
در گزارشی از هاآرتص به نقل از یک مقام اسرائیلی آمده: «ثبات اردن بهاندازه امنیت مرز شمالی برای ما حیاتی است»؛ این در حالی است که بر اساس گزارش رسانههای معتبر مانند AP در دو سال اخیر، شمال و شرق اردن به مسیرهای اصلی قاچاق سلاح و بهویژه مواد مخدر «کپتاگون» از خاک سوریه تبدیل شدهاند. در واکنش به این وضعیت، ارتش اردن از سال ۲۰۲۳ حملات محدودی را علیه شبکههای قاچاق در جنوب سوریه انجام داده است.
همزمان، نقطه تماس اردن با بحرانهای منطقهای نیز پررنگتر شده است؛ در ۲۸ ژانویه ۲۰۲۴، حمله پهپادی به پایگاه «تاور ۲۲» منجر به کشتهشدن سه نظامی آمریکایی شد که واشنگتن در ادعایی مسئولیت آن را به گروههای همسو با ایران نسبت داد. به گفته منابع عبری، در آوریل ۲۰۲۴، در جریان حمله بیسابقه ایران به اسرائیل، اردن اجسام پرنده واردشده به حریم هوایی خود را رهگیری و منهدم کرد؛ این رویداد حساسیت دوگانه «فشار افکار عمومی داخلی در مقابل الزامات امنیتی متحدان» را بهوضوح نشان داد. این منابع معتقدند، ایران پس از کاهش نفوذش در سوریه و لبنان، در تلاش است مسیرهای جدیدی برای بازسازی حلقه بازدارندگی پیرامون اسرائیل بیابد. اردن به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود، بهویژه مرزهای طولانی با عراق و سوریه، در مرکز این تحولات قرار گرفته است. نگرانیها درباره افزایش فعالیت گروههای شبهنظامی مانند حشدالشعبی، کتائب حزبالله و حرکت النجباء در مناطق مرزی عراق و اردن روبهافزایش است.
در این میان، جنبش اخوانالمسلمین که تحت عنوان «جبهه عمل اسلامی» فعالیت میکند با وجود فشارهای امنیتی دولت، همچنان در میان جمعیت فلسطینیتبار و قبایل سنتی بدوی نفوذ دارد و به یکی از چالشهای داخلی برای ثبات سیاسی اردن تبدیل شده است.
در مجموع، «نوار شمالی» اردن همزمان با سه ریسک همافزا روبهرو است: خلأهای حکمرانی در دوره پس از جنگ سوریه، زنجیرههای مالی و لجستیکی قاچاق مواد و سرریز مستقیم یا غیرمستقیم درگیریهای منطقهای.
اقتصاد وابسته، امنیت درهمتنیده
مطابق اعلام بانک جهانی و گزارش رویترز بر اساس پیمان صلح ۱۹۹۴، آب، ستون نخست این پیوند است. در سال ۲۰۲۱، اسرائیل اعلام کرد میزان فروش و انتقال آب به اردن را دو برابر میکند، یعنی ۵۰ میلیون مترمکعب افزوده در سال. در ژانویه ۲۰۲۳ نیز بر ادامه و حتی افزایش این میزان تأکید شد.
در سطحی راهبردیتر، طرح «آب در برابر انرژی» در سال ۲۰۲۱ اعلام شد؛ احداث ۶۰۰ مگاوات ظرفیت خورشیدی در اردن در برابر تأمین ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب نمکزداییشده برای اردن. این طرح در نشست COP۲۷ (سال ۲۰۲۲) با میانجیگری امارات پیش رفت. هرچند اجرای آن با چالشهایی همراه بوده، همین چهارچوب نشاندهنده عمق وابستگی متقابل دو کشور است.
گاز طبیعی، ستون دوم این رابطه است. وزارت انرژی اسرائیل گزارش داده که صادرات گاز به مصر و اردن در سال ۲۰۲۳ حدود ۲۵ درصد افزایش یافته و در ۲۰۲۴ نیز رشد ۱۳.۴ درصدی را تجربه کرده است. این روند، نقش انرژی را بهعنوان یک «دارایی ثباتساز» منطقهای برجسته میکند. در این میان، مقصد اصلی گاز صادراتی به اردن، شرکت ملی برق (NEPCO) است و میدان لویاتان منبع اصلی این گاز محسوب میشود. امنیت آبی داخلی اردن نیز بر پایه پروژه «آبشیرینکن و انتقال عقبه–امان» (AAWDC) تعریف شده است. این طرح با ظرفیت ۳۰۰ میلیون مترمکعب در سال، شامل خط لولهای به طول حدود ۴۵۰ کیلومتر و شش ایستگاه پمپاژ است و با اتکا به انرژی خورشیدی و مشارکت شرکای بینالمللی، «ستون امنیت آبی ملی اردن» به شمار میرود.
مسجدالاقصی تا اریحا، چالش ملی میاننسلی
اردن از ۱۹۴۸ میزبان جمعیت زیادی از فلسطینیهاست و هر بحران اسرائیل–فلسطین بهسرعت به تنشهای خیابانی و فشار سیاسی در این کشور تبدیل میشود. نقش ویژه اردن در اداره اوقاف مسجدالاقصی برایش جایگاه مهمی در قدس ایجاد کرده، اما این نقش در صورت ناکارآمدی میتواند مشروعیت حکومت هاشمی را تضعیف کند.
در چنین وضعیتی، اسرائیل میتواند راهبردی فعال و چندلایه برای تقویت ثبات اردن بر پایه تعمیق همکاریهای امنیتی، اقتصادی و درعینحال حفظ منافع حیاتی خود در پیش گیرد، اما مشروط به برخی سازوکارهای روشن و هدفمند:
۱. گسترش حمایتهای اقتصادی و امنیتی با هدف مهار رادیکالیسم حاشیهای: کمک به توسعه مناطق کمتربرخوردار اردن در قالب طرحهایی نظیر افزایش صادرات گاز و آب، احداث مناطق صنعتی مشترک (مثلاً در اریحا و دره اردن) و اجرای پروژههای زیرساختی توسط اسرائیل، در مقابل کاهش فعالیتهای ضداسرائیلی امان در نهادهایی چون سازمان ملل، اتحادیه عرب و یونسکو.
۲. علنیسازی همکاریهای امنیتی علیه ایران: انجام رزمایشهای مشترک، ایجاد سامانههای دفاع هوایی منطقهای و اشتراک اطلاعات امنیتی میان تلآویو و امان جهت فشار بر محور تهران-دمشق-حزبالله.
۳. نقشآفرینی اردن در بازسازی غزه: اسرائیل میتواند با سپردن بخشهایی از مأموریتهای آموزشی، بهداشتی و مذهبی در غزه به اردن – تحت نظارت غیرمستقیم خود – هم نفوذ حماس را تضعیف و هم نقش سازندهتری برای اردن در عرصه فلسطینی تعریف کند.
۴. تقویت نقش اردن در اماکن مقدس، بدون واگذاری حاکمیت: شناختن اردن بهعنوان شریک رسمی در مدیریت اماکن مقدس اورشلیم در قالب تقویت نقش اوقاف اسلامی اردن تحت حاکمیت کامل اسرائیل بر شهر در مقابل کاهش بهرهبرداریهای سیاسی امان علیه اسرائیل در مجامع جهانی.
۵. ایجاد طرحهای مشترک علمی و دانشگاهی: تأسیس مراکز تحقیقاتی اسرائیلی - اردنی با تمرکز بر چالشهای اقلیمی، مدیریت منابع آبی و انرژیهای تجدیدپذیر – با حمایت مالی اروپا – به منظور کاهش روایتهای ضداسرائیلی در میان نخبگان اردنی.
۶. همکاریهای بشردوستانه منطقهای با مدیریت اردن: مشارکت در پروژههای انساندوستانه در سوریه، غزه و حتی آفریقا با محوریت اردن و پشتیبانی پنهان اسرائیل.
۷. تقویت پیوندها با نیروهای وفادار به سلطنت: تحکیم روابط خود با قبایل بدوی و جریانهای وفادار به سلطنت هاشمی از طریق کمکهای منطقهای، پروژههای آبرسانی و ابتکارات اقتصادی.
۸. حمایت از روند نوسازی و اصلاحات داخلی اردن: تأمین منابع مالی بینالمللی، ارائه فناوریهای نوین در حوزههای آب، کشاورزی و زیستفناوری و مشارکت در آموزشهای تخصصی بهمنظور کاهش «تهدیدسازی خارجی» برای انسجام ملی.
۹. مهندسی تصویرسازی مثبت از همکاریها: انتشار گزارشهای نیمهرسمی درباره دستاوردهای مشترک در جهت اصلاح نقش اردن در قالب یک «دنبالرو» منفعل در معادلات اسرائیل.
سیاست واقعگرایانه در سایه رابطه سرد
رابطه شخصی عبدالله دوم و نتانیاهو سالهای اخیر «کمگفتوگو اما عملگرا» بوده است؛ کانالهای امنیتی–فنی فعال میمانند، درحالیکه انتقادهای علنی درباره قدس و رفتار شهرکنشینان ادامه دارد. دیدار سطحبالای ژانویه ۲۰۲۳ در امان، نمونهای از «مدیریت بحران» در لحظات لازم است.
دکتر احمد سلطان، تحلیلگر اردنی، وضعیت کشورش را چنین توصیف میکند: «پادشاهی ما مانند لانه پرندهای است بر لبه پرتگاه؛ همه بادهای خاورمیانه بر آن میوزند، اما همچنان شاخهبهشاخه میسازد، به این امید که توفان بعدی، بنیانش را فرونریزد.» اودد آیلام، رئیس سابق بخش ضدتروریسم موساد، معتقد است اسرائیل نباید اردن را به گوشه براند؛ بلکه باید برای این کشور مسیری آبرومندانه و آرام، اما قاطعانه، برای خروج از بحرانها طراحی کند، زیرا که اتحاد با اردن یک امتیاز بدیهی نیست، بلکه سرمایهای راهبردی است؛ هم در جغرافیا، هم در اطلاعات و هم در نبرد ادراکی که در منطقه جریان دارد.
کلام آخر
با وجود نارضایتی اردن از عملکرد اسرائیل درباره غزه و ناامنیهای مرزی، اسرائیل تلاش میکند ایران را بهعنوان بزرگترین تهدید منطقهای برای اردن نشان دهد. اما باتوجهبه میزان وابستگی امنیتی و اقتصادی اردن به اسرائیل، اگر همکاری این دو ادامه پیدا کند، احتمالاً در یک تا دو سال آینده تنشها قابلکنترل خواهند بود. در غیر این صورت، خطر رسیدن اردن به نقطه بحران بسیار جدی خواهد بود.
نظر شما