بازار؛ گروه بین الملل: اکنون بیش از نیمی از تولید مواد غذایی جهان از مناطقی حاصل میشود که با کاهش ذخایر آب شیرین مواجه هستند. دو سوم جمعیت جهان حداقل یک ماه در سال با کمبود آب مواجه هستند. به طور متوسط روزانه بیش از ۱۰۰۰ کودک زیر پنج سال بر اثر بیماریهای مرتبط با آب جان خود را از دست میدهند. و اگر روندهای فعلی ادامه یابد، کشورهای پردرآمد ممکن است تا سال ۲۰۵۰ شاهد کاهش ۸ درصدی تولید ناخالص داخلی خود باشند، در حالی که کشورهای کمدرآمد با ضررهایی تا ۱۵ درصد مواجه میشوند.
برخورد با آب به عنوان یک کالای مشترک جهانی و اتخاذ رویکردهای ماموریتمحور برای تبدیل بحران به یک فرصت، مستلزم آن است که سه واقعیت حیاتی را تشخیص دهیم. اول، آب همه ما را به هم متصل میکند - نه فقط از طریق رودخانهها و دریاچههای قابل مشاهده، بلکه از طریق جریانهای رطوبت جوی که در سراسر قارهها حرکت میکنند. دوم، بحران آب از تغییرات اقلیمی و از دست دادن تنوع زیستی جداییناپذیر است که هر یک از آنها در یک چرخه معیوب، دیگر پدیده ها را تسریع میکند. و سوم، آب در هر یک از اهداف توسعه پایدار، از امنیت غذایی و سلامت گرفته تا رشد اقتصادی، جریان دارد.
با این حال اغلب اوقات، سرمایهگذاریهای آب از دستورالعملهای شکستخورده تامین مالی آب و هوا و توسعه پیروی میکنند. متاسفانه تمایل به ریسکزدایی از سرمایه خصوصی بدون تضمین بازده عمومی، تأمین مالی پروژهها بدون جهتگیری استراتژیک و برخورد با آب به عنوان یک مشکل فنی به جای یک چالش سیستماتیک وجود دارد. چنین رویکردهایی، ایجاد زیرساختهای آبی را که بیشتر به سرمایهگذاران خدمت میکند تا جوامع به خطر میاندازد.
ما باید از تفکر کوتاهمدت به سمت ایجاد ارزش بلندمدت حرکت کنیم - و این امر مستلزم سرمایهگذاریهای ماموریتمحور است
این به هم پیوستگی نیازمند یک چارچوب اقتصادی جدید است که هدف آن شکلدهی فعالانه بازارهاست، نه اینکه صرفاً به دنبال رفع شکستها پس از وقوع باشد. ما باید از تفکر کوتاهمدت هزینه-فایده به سمت ایجاد ارزش بلندمدت حرکت کنیم - و این امر مستلزم سرمایهگذاریهای ماموریتمحور است که بازارها را برای خیر عمومی شکل میدهد.
ماموریتها نیازمند اهداف روشنی هستند، مانند اطمینان از اینکه هیچ کودکی تا سال ۲۰۳۰ از آب ناسالم نمیمیرد. پس از تعیین اهداف، میتوان تمام تأمین مالی را از طریق رویکردهای بینبخشی در حوزههای کشاورزی، انرژی، تولید و زیرساختهای دیجیتال با آنها همسو کرد. به جای انتخاب بخشها یا فناوریها، نکته این است که شرکای مشتاقی در تمام صنایع برای مقابله با چالشهای مشترک پیدا کنیم. چنین سرمایهگذاریهای ماموریتمحوری همچنین میتواند به تنوع اقتصادی، ایجاد فرصتهای جدید صادراتی و مسیرهای توسعه منجر شود.
رویکرد بولیوی به استخراج لیتیوم را در نظر بگیرید. این کشور به جای صادرات صرف مواد خام، با ایجاد قابلیتهای تولید باتری داخلی و مشارکت مستقیم در گذار انرژی، در حال تدوین استراتژیهایی برای جلوگیری از نفرین منابع سنتی است. با انجام این کار، ثروت منابع خود را به ظرفیت نوآوری تبدیل میکند، زنجیرههای ارزش را تقویت میکند و بازارهای صادراتی جدیدی را برای فعالیتهای با ارزش بالاتر ایجاد میکند.
در حال حاضر بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار در سال به یارانههای آب و کشاورزی اختصاص مییابد که اغلب باعث استفاده بیش از حد و آلودگی میشوند. با هدایت این منابع به سمت کشاورزی کممصرف و احیای اکوسیستم با شرایط مشخص، میتوانیم اقتصاد آب را یک شبه متحول کنیم. برای این منظور، بانکهای توسعه عمومی میتوانند سرمایه صبورانهای را برای زیرساختهای آب فراهم کنند، در حالی که شرکای خصوصی را ملزم میکنند تا سود حاصل را در حفاظت از حوزههای آبخیز سرمایهگذاری مجدد کنند.
آفریقا به طور منحصر به فردی در موقعیت رهبری این تحول قرار دارد. منابع عظیم آبهای زیرزمینی آن تا حد زیادی دست نخورده باقی مانده است و ۲۵۵ میلیون نفر از ساکنان شهری بالاتر از منابع شناخته شده زندگی میکنند. این منابع، همراه با انرژی خورشیدی مقرون به صرفه، فرصتی برای انقلابی در کشاورزی ارائه میدهند. با تمرکز بر بهرهوری و استفاده مجدد و همچنین بر ظرفیتسازی، به اشتراکگذاری دادهها و نظارت و ارزیابی، این منبع آب زیرزمینی نسبتاً پایدار که توسط پمپهای خورشیدی قابل دسترسی است، میتواند یک جایگزین غیرمتمرکز باشد که انتشار گازهای گلخانهای، ضایعات و سایر هزینههای زیستمحیطی ناشی از پروژههای زیرساختی بزرگتر که جریانهای طبیعی آب را مختل میکنند، به حداقل میرساند.
بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار در سال به یارانههای آب و کشاورزی اختصاص داده میشود که اغلب استفاده بیش از حد و آلودگی را تشویق میکنند
از طریق مشارکتهای عادلانه آب - چارچوبهای مشارکتی که چنین پروژههای آبهای زیرزمینی را برای افزایش قابلیت سرمایهگذاری جمعآوری میکنند و در عین حال مالکیت جامعه را تضمین میکنند - میتوان منابع مالی بینالمللی را به سمت زیرساختهای آبی هدایت کرد که هم در خدمت اهداف توسعه ملی و هم در خدمت منافع مشترک جهانی باشد.
ریاست جمهوری آفریقای جنوبی در گروه ۲۰ بستری تاریخی برای پیشبرد این دستور کار در سطح جهانی ارائه میدهد. همانطور که برزیل از رهبری گروه ۲۰ و نقش خود به عنوان میزبان کنفرانس آتی تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد (COP۳۰) برای پیشبرد اقدامات اقلیمی استفاده کرده است، آفریقای جنوبی نیز میتواند امنیت آب را در مرکز دستور کار اقتصاد جهانی قرار دهد. با نزدیک شدن به کنفرانس آب سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۶ و با توجه به اینکه جامعه بینالمللی اذعان دارد که بدون پرداختن به بحران آب نمیتوان با تغییرات اقلیمی مقابله کرد، زمان مناسبی برای رهبری جسورانه است.
امنیت آب، زیربنای آرمانهای مردم جهان برای سلامت، تابآوری اقلیمی، رفاه و صلح است. با توجه به اینکه جوانان تا سال ۲۰۳۰، درصد زیادی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند، سرمایهگذاری در آب معادل سرمایهگذاری در آینده جهان است. سوال این نیست که آیا میتوانیم اقدام کنیم، بلکه این است که آیا میتوانیم اقدام نکنیم؟
نظر شما