۲۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۰
آمریکااقتصاد جهانی را در هم می‌شکند|عصر عدم قطعیت اقتصادی برای جهان چه معنایی خواهد داشت؟
فارن افرز بررسی کرد:

آمریکااقتصاد جهانی را در هم می‌شکند|عصر عدم قطعیت اقتصادی برای جهان چه معنایی خواهد داشت؟

واشنگتن پایه‌های نظم جهانی را لرزانده است و هیچ رهبر قابل اعتمادی برای هدایت کشورها و شرکت‌ها در طول گذار وجود ندارد.

بازار؛ گروه بین الملل: «محمد ا. العریان» در مقاله ای که در سایت تحلیلی فارن افرز منتشر شد نوشت: اقتصاد جهانی در حال تغییر و تحول است. پیش از آخرین انتخابات ایالات متحده آمریکا، این اقتصاد تحت تأثیر شوک‌های ژئوپلیتیکی و چشم‌انداز نوآوری‌های فناوری متحول‌کننده قرار داشت. اما اکنون، باید میزان غیرمعمول و بالایی از نوسانات سیاسی را از قدرتمندترین کشور جهان نیز تحمل کند. نتیجه نه تنها برای اوراق قرضه و سهام، بلکه برای پیش‌بینی‌کنندگان و سیاست‌گذاران اقتصادی نیز یک ترن هوایی بوده است.
در سطحی عمیق‌تر، این آشفتگی روایت‌های اجماعی در مورد ایالات متحده را زیر سوال برده است. فرضیات دیرینه‌ای که زیربنای انتخاب‌های خانوارها، شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران بودند، از بین رفته‌اند. قوانین سرانگشتی بسیار کمتر مفید بوده‌اند. معیارهای اعتماد مصرف‌کننده و تولیدکننده از صخره سقوط کرده‌اند. در همین حال، انتظارات تورمی به سطوحی که آخرین بار در سال ۱۹۸۱ دیده شده بود، افزایش یافته است.
در بحبوحه این عدم قطعیت عمیق، پیش‌بینی‌کنندگان برای پیش‌بینی اینکه اقتصاد ایالات متحده در نهایت به کجا خواهد رسید، تلاش کرده‌اند. اما دو چشم‌انداز اصلی، مجموعه‌ای پراکنده و ناپایدار از پیش‌بینی‌های فردی را تکمیل می‌کنند. در سناریوی اول، ایالات متحده در سفری پر فراز و نشیب قرار دارد که به تجدید ساختار اقتصادی مشابه آنچه در دوران رونالد ریگان، رئیس جمهور ایالات متحده و مارگارت تاچر، نخست وزیر بریتانیا رخ داد، منجر خواهد شد. در سناریوی دوم، این کشور به آرامی در حال فرو رفتن در رکود تورمی است و همانطور که در دوران جیمی کارتر، رئیس جمهور ایالات متحده اتفاق افتاد، می‌تواند در نهایت به رکود عمیقی، شاید با بی‌ثباتی مالی قابل توجه دچار شود.

اگر ایالات متحده آمریکا به رکود تورمی دچار شود، سایر نقاط کره زمین نیز در معرض خطر ابتلا به آن قرار دارند

نتیجه هر چه که باشد، پیامدهای بین‌المللی خواهد داشت. از پایان جنگ جهانی دوم، اقتصاد و سیستم مالی ایالات متحده آمریکا در مرکز بازارهای جهانی قرار داشته است. واشنگتن نفوذ زیادی در نهادهای چندجانبه دارد. ایالات متحده مدت‌هاست که تنها محرک قابل اعتماد رشد اقتصادی جهان بوده است و در توسعه و پذیرش اکثر نوآوری‌های افزایش‌دهنده بهره‌وری، مانند هوش مصنوعی، علوم زیستی و رباتیک، پیشرو است. بسیاری از سرمایه‌گذاران خارجی، به لطف نقدینگی عمیق و معماری قوی بازارهای مالی آمریکا، مدیریت پس‌انداز و ثروت خود را به این بازارها واگذار کرده‌اند. دلار ارز ذخیره جهانی است. اگر ایالات متحده به رکود تورمی دچار شود، سایر نقاط کره زمین نیز در معرض خطر ابتلا به آن قرار دارند.
به نظر می‌رسد اکثر دولت‌ها این مهم را می‌دانند. به همین دلیل است که کشورهای سراسر جهان به دنبال مصون نگه داشتن خود از نوسانات سیاسی ناشی از واشنگتن هستند. به عنوان مثال، اروپا در تلاش است تا جایگاه منطقه‌ای خود را بهبود بخشد و در عین حال روابط اقتصادی جدید و قوی‌تری با آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین ایجاد کند. در همین حال، چین فرصتی را برای قرار دادن خود به عنوان ابرقدرت اقتصادی قابل اعتمادتر می‌بیند. با این حال تاکنون این تلاش‌ها با موانعی روبرو شده‌اند. به سادگی هیچ کشور دیگری وجود ندارد که به اندازه کافی ثروتمند یا قدرتمند باشد تا بتواند جای پای ایالات متحده آمریکا را بگیرد.
با توجه به چشم‌انداز اندک برای ثبات، دولت‌ها، شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران باید برای بیمه کردن خود در برابر آسیب‌های احتمالی، اقدامات بیشتری انجام دهند. آن‌ها باید چابک و انعطاف‌پذیر باشند. آن‌ها به سرمایه و انعطاف‌پذیری انسانی نیاز دارند تا بتوانند موانع را جذب کرده و ابتکارات جدید را تأمین مالی کنند. و آن‌ها باید پذیرای روش‌های جدید تفکر و رفتار باشند. اگر این بازیگران بتوانند چابک‌تر شوند، از نوسانات جان سالم به در خواهند برد - و شاید برای آن بهتر ظاهر شوند. اما اگر متوقف شوند، رفاه نسل‌های فعلی و آینده جهان را تضعیف خواهند کرد.

مکثی بر استثناگرایی
ایالات متحده هنوز قدرتمندترین و مرفه‌ترین کشور جهان است و نهادهای بالغی دارد. اما از نظر اقتصادی و مالی، این کشور گاهی اوقات شبیه یک کشور در حال توسعه است. واشنگتن مانند کشورهایی با سیستم‌های مالیاتی نابالغ که به شدت به درآمد نیاز دارند، تعرفه‌های ناگهانی و بالایی را برای اکثر کالاهای خارجی وضع کرد. این کشور این اقدام را در حالی انجام داد که کسری بودجه‌اش همچنان رو به افزایش بود. گاهی اوقات به نظر می‌رسد که مقامات آمریکایی رویکردی را در سیاست‌گذاری اتخاذ کرده‌اند که بیشتر شبیه به آنچه در بخش‌هایی از آمریکای لاتین اتفاق افتاده است تا آنچه از قدرتمندترین اقتصاد جهان انتظار می‌رود.
هر چه این رفتار بیشتر ادامه یابد، خطر اینکه اقتصاد آمریکا با مشکلاتی که برای کشورهای در حال توسعه رایج‌تر است، مواجه شود، بیشتر می‌شود. در حال حاضر، نشانه‌هایی از خروج سرمایه و تردید بیشتر سرمایه‌گذاران خارجی وجود دارد و نگرانی‌هایی در مورد استقلال بانک مرکزی وجود دارد. بازارهای ایالات متحده پس از دهه‌ها تسلط، در آغاز سال ۲۰۲۵ عملکرد ضعیفی داشتند. دلار که زمانی قدرتمند بود، ارزش خود را از دست می‌دهد، حتی با اینکه بازده حاصل از نگهداری آن افزایش یافته است. حتی کاهش شدیدی در بازدیدهای گردشگران مشاهده شده است.
و بعید است که این آشفتگی از بین برود. دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، در سال ۲۰۲۴ با وعده واژگون کردن اقتصاد ایالات متحده و جهان، عقب کشیدن چتر امنیتی واشنگتن و توزیع عادلانه‌تر هزینه تأمین کالاهای عمومی کلیدی جهانی مانند کمک و دفاع، برای ریاست جمهوری نامزد شد. ترامپ به این وعده‌ها عمل می‌کند و دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم او به زودی متوقف خواهد شد. در واقع، سوال این است که او تا کجا پیش خواهد رفت و با چه سرعتی حرکت خواهد کرد.

واشنگتن پایه‌های نظم جهانی را لرزانده است و هیچ رهبر قابل اعتمادی برای هدایت کشورها و شرکت‌ها در طول گذاروجود ندارد

سایر کشورها ممکن است امیدوار باشند که در نهایت، رویکرد سیاست فعلی واشنگتن تنها اندکی نظم اقتصادی را متزلزل کند. اما تعرفه‌ها، تضعیف دلار، خطر بی‌ثباتی مالی و پیشنهادهایی مبنی بر اینکه ایالات متحده ممکن است سعی کند برخی از طلبکاران خارجی خود را مجبور به تمدید سررسید اوراق قرضه خزانه‌داری ایالات متحده کند، جهان را در وضعیت نگران‌کننده‌ای قرار داده است، به طوری که حتی ناظران باتجربه نیز برای درک آنچه در آینده به ارمغان خواهد آورد، دچار مشکل شده‌اند. به عبارت ساده، واشنگتن پایه‌های نظم جهانی را لرزانده است و هیچ رهبر قابل اعتمادی برای هدایت کشورها و شرکت‌ها در طول گذاروجود ندارد.
فهرست عدم قطعیت‌ها طولانی و دلهره‌آور است. به عنوان مثال، مشخص نیست که آیا واشنگتن می‌تواند تجارت جهانی را بدون برهم زدن جریان‌های سرمایه جهانی، دگرگون کند یا خیر. کارشناسان نمی‌دانند که آیا اثر قیمتی تعرفه‌ها یک امر یکباره خواهد بود یا به یک چرخه تورمی دامن خواهد زد. مشخص نیست که بانک‌های مرکزی، به ویژه فدرال رزرو ایالات متحده، چگونه تعادل ظریف بین مهار قیمت‌ها و جلوگیری از انقباض شدید اقتصادی را مدیریت خواهند کرد. هیچ کس نمی‌تواند عواقب بلندمدت اختلالات زنجیره تأمین ناشی از همه‌گیری را که تنش‌های ژئوپلیتیکی آن را تشدید کرده است، پیش‌بینی کند. و چندین کشور هنوز منتظرند تا دریابند که آیا با افزایش تنش‌ها در اقیانوس آرام، مجبور به انتخاب بین چین و ایالات متحده خواهند شد یا خیر.
این سؤالات بی‌پاسخ، آشکارا زندگی را برای دولت‌ها دشوار می‌کند و اوضاع را برای مشاغل و سرمایه‌گذاران پیچیده می‌کند. همبستگی‌های تاریخی دیرینه بین طبقات دارایی، که مهمترین آنها قیمت سهام و اوراق قرضه است، زمانی سنگ بنای استراتژی سرمایه‌گذاری بودند. اکنون این روابط غیرمعمول و ناپایدار هستند. در همین حال، پناهگاه‌های امن سنتی دیگر در واقع امن نیستند. ارکان اساسی هر رویکرد سرمایه‌گذاری - بازده مورد انتظار، نوسانات و همبستگی - به همان اندازه که در دهه‌های گذشته نامشخص بوده‌اند، نامشخص هستند. در نتیجه، سرمایه‌گذاران در مورد چگونگی تخصیص دارایی‌ها و چگونگی کاهش ریسک دچار مشکل هستند. آن‌ها می‌دانند که باید رویکرد خود را تکامل بخشند، اما مشخص نیست که به چه سمتی باید تکامل یابند.
در تلاش برای پیش‌بینی آنچه اتفاق خواهد افتاد، پیش‌بینی‌کنندگان اقتصادی عموماً به یکی از دو جهت افراطی کشیده شده‌اند. اولین جهت، خوش‌بینی در مورد مسیری است که مسیر پر فراز و نشیب فعلی به آن منتهی خواهد شد. طبق این چشم‌انداز، دولت ترامپ در کوچک کردن بوروکراسی، حذف مقررات غیرضروری و کاهش هزینه‌ها موفق خواهد شد - و در نتیجه دولتی کارآمدتر ایجاد خواهد کرد که با افزایش رشد، کمتر درگیر بدهی باشد. اقتصاد از آشفتگی فعلی با یک بخش خصوصی آزاد بیرون خواهد آمد که می‌تواند نوآوری‌های هیجان‌انگیز افزایش‌دهنده بهره‌وری را در حوزه‌هایی که ایالات متحده در حال حاضر در آن‌ها پیشرو است، مانند هوش مصنوعی، علوم زیستی، رباتیک و محاسبات کوانتومی بهتر به کار گیرد. واشنگتن ممکن است هنوز تعرفه‌های بالاتری نسبت به قبل از روی کار آمدن ترامپ داشته باشد. اما آن تعرفه‌ها می‌توانستند یک سیستم تجاری عادلانه‌تر ایجاد کنند که در آن سایر کشورها تعرفه‌های بالاتر و موانع غیرتعرفه‌ای طاقت‌فرسای خود را برچیده و در عین حال هزینه بیشتری را برای ارائه کالاهای عمومی جهانی متحمل شوند. این سناریو فقط یادآور اصلاحات اوایل دهه ۱۹۸۰ که توسط ریگان و تاچر دنبال می‌شد، نیست. بلکه فراتر از آن است. این امر مستلزم تنظیم مجدد نه تنها نظم اقتصادی داخلی، بلکه نظم جهانی نیز خواهد بود.

اگر نقش ایالات متحده آمریکا در سیستم‌های اقتصادی و مالی جهانی ذاتاً نامشخص‌تر و آشفته‌تر شده باشد، تصمیم‌گیرندگان باید برای جهانی تکه‌تکه‌تر با خطرات مکرر و خشونت‌آمیزتر آماده شوند

البته برای رسیدن به این نتیجه، بسیاری از مسیرها باید درست پیش بروند. مهم‌تر از همه، رشد بالاتر باید به سرعت محقق شود تا از حجم بدهی‌های در حال شکل‌گیری کاسته شود. بازارهای مالی باید صبر نشان دهند و عدم قطعیت‌ها در مورد دلار و اوراق قرضه دولتی ایالات متحده را جذب کنند. در سطح بین‌المللی، کشورها باید به واشنگتن اعتماد کنند که به هر آنچه در مورد تجارت و تعرفه‌ها توافق می‌کند، پایبند خواهد ماند و باید تنش‌های مداوم بین چین و ایالات متحده، دو ابرقدرت اقتصادی جهان، را مدیریت کنند.
و سپس فدرال رزرو وجود دارد. در جهانی با بهره‌وری بالاتر، تورم پایین‌تر و کسری و بدهی کمتر تهدیدآمیز، بانک مرکزی باید تمایل بیشتری داشته باشد و بتواند نرخ‌ها را به طور قابل توجهی کاهش دهد. اما برای رسیدن به آنجا، ترامپ و پاول باید اختلافات خود را حل کنند، یا پاول کناره‌گیری کند یا ترامپ تا ماه مه، زمانی که قرار است دوره پاول به پایان برسد، صبر بیشتری نشان دهد.
ترامپ همچنین ممکن است در یک سناریوی بدبینانه‌تر، نرخ بهره را کاهش دهد - اما نه به روشی که وی می‌خواهد. در این دنیا، واشنگتن نمی‌تواند کسری‌های فزاینده خود را مدیریت کند. اعتماد به نهادها همچنان در حال کاهش است، زیرا نگرانی‌ها در مورد حاکمیت قانون و زیاده‌روی‌های اجرایی افزایش می‌یابد. ایالات متحده علاقه کمتری به تعیین و رعایت استانداردها و مقررات جهانی نشان می‌دهد. سایر کشورها نقش خود را در نظم جهانی مورد بازنگری قرار می‌دهند. حداقل، آنها مجبور می‌شوند خود را بیشتر بیمه کنند و در مواجهه با دنیای در حال تغییر، به دنبال تاب‌آوری داخلی بیشتری باشند. آنها حتی می‌توانند در نهایت اتحادهای چند کشوری تشکیل دهند که ایالات متحده را نه تنها از نظر اقتصادی، بلکه از نظر امنیت ملی نیز نگران کند.
این سناریو عملاً بسیاری از آنچه جهان در دهه ۱۹۷۰ تجربه کرد را تکرار می‌کند، زمانی که اقتصاد جهانی نیز با شوک‌های عرضه، افزایش قیمت کالاها و اشتباهات سیاسی دست و پنجه نرم می‌کرد. این واقعیت برای همه افراد درگیر، ناگوار خواهد بود. شرکت‌ها باید با افزایش هزینه‌ها و کاهش تقاضا کنار بیایند. سرمایه‌گذاران برای کسب بازده در محیطی که هم اوراق قرضه و هم سهام آسیب‌پذیر بودند، تلاش خواهند کرد. و خانوارها قدرت خرید و امنیت شغلی کمتری خواهند داشت. در این صورت، کل جهان ممکن است وارد رکود اقتصادی شود و نسلی را که از قبل تاب‌آوری مالی و انسانی کمتری دارد، دچار آسیب کند. نسل‌های آینده، که قرار است جهانی با بدهی بالا، نابرابری و بحران‌های اقلیمی را به ارث ببرند، نیز رنج خواهند برد.
در حال حاضر، هر دو سناریوی خوب و بد محتمل هستند. در آغاز سال ۲۰۲۵، شاخص‌های مختلف قیمت بازار نشان می‌دادند که تقریباً ۸۰ درصد احتمال تغییر به سمت بهتر و ۲۰ درصد احتمال تغییر به سمت بدتر وجود دارد. چشم‌انداز سناریوی خوب در اوایل آوریل به زیر ۵۰ درصد کاهش یافت، زیرا ترامپ تعرفه‌های بسیار بالاتری را نسبت به آنچه بازارها پیش‌بینی کرده بودند، اعلام کرد. این چشم‌انداز تا پایان ماه مطلوب‌تر شد، زیرا معامله‌گران و سرمایه‌گذاران اطمینان بیشتری پیدا کردند که تأخیر ۹۰ روزه بعدی وی منجر به تعرفه‌های قابل مدیریت و عدم شوک عمده به سیستم تجارت جهانی خواهد شد.
تعداد بسیار کمی از بازیگران دولتی یا خصوصی وجود دارند که بتوانند به طور کامل از خود در برابر نوسانات اقتصادی جاری محافظت کنند، اگر اصلاً وجود داشته باشند. اما استراتژی‌هایی وجود دارد که می‌توانند برای هدایت خود در پیش بگیرند.
اگر نقش ایالات متحده آمریکا در سیستم‌های اقتصادی و مالی جهانی ذاتاً نامشخص‌تر و آشفته‌تر شده باشد، تصمیم‌گیرندگان باید برای جهانی تکه‌تکه‌تر با خطرات مکرر و خشونت‌آمیزتر آماده شوند. این جهانی است که در آن نوسانات ناشی از سیاست همچنان بالا، زنجیره‌های تأمین جهانی ناپایدار و بازارهای بدهی مالی نگران‌کننده هستند. کشورها می‌توانند برای کاهش ریسک بیشتر تلاش کنند و جدایی عمیق‌تری را آغاز کنند. رقابت بین پکن و واشنگتن شدیدتر خواهد شد. تعداد انگشت‌شماری از کشورهای مهم و تأثیرگذار، یعنی برزیل، هند، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، می‌توانند روابط خوبی با هر دو دولت حفظ کنند. اما اکثر کشورها باید بین آن دو یکی را انتخاب کنند.

کد خبر: ۳۵۳٬۱۱۴

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha