علی میرزایی سیسان؛ بازار: سیاستگذاران غربی فشار فزایندهای بر ذینفعان صنعتی وارد میآورند تا پارادایمهای مسلط زنجیره تأمین جهانی را دستخوش تحولات بنیادین سازند. مفهوم جهانیسازی که سه دهه پیش مقبولیت عمومی داشت، اکنون مورد تردید واقع شده و «بومیسازی مجدد» به شعار اصلی حاکمان نوین غرب بدل گشته است. این رویکرد نوین در پی برچیدن سیستمهای زنجیره تأمین جهانی مستقر و جایگزینی آنها با معماریهای تولیدی متمرکز بر منافع غرب در قلمرو داخلی است.
این استراتژی جدید غرب که در پی تشدید تنشهای ژئوپلیتیک میان شرق و غرب، آشکارسازی آسیبپذیریهای سیستمیک زنجیره تأمین و تسریع پویاییهای ناهمگن بازار شکل گرفته، احتمالاً مهمترین تحول در صنعت و بازار بینالمللی خودرو از زمان بازسازی صنعتی پس از جنگ جهانی دوم محسوب میگردد. شواهد بازار فعلی حاکی از انتقال شتابان مرکز ثقل رشد صنعت خودرو به نفع شرق است، در حالی که ویژگیهای بازارهای منطقهای تمایز فزایندهای از خود بروز میدهند. اما آیا شکلگیری مجدد بومیسازی گسترده در غرب با زنجیره تأمین موجود امکانپذیر است؟
انگیزههای استراتژیک بومیسازی
تنشهای روزافزون میان بلوکهای اقتصادی شرق و غرب، ضرورت بررسی دقیق نحوه استقرار استراتژیهای قلمروی توسط تولیدکنندگان خودرو را برای تقویت تابآوری عملیاتی، بهرهبرداری از فرصتهای بازار و عبور از محیط نظارتی پیچیدهتر آشکار ساخته است. نگرانی از تقویت اقتصادی شرق، سیاستگذاران غربی را به دنبال تغییرات عمده در تجارت جهانی سوق داده است. هدف اصلی غربیان، مهاجرت معکوس بخش خودرو بهسوی شبکههای تولید محلی غرب است که سرعت بیسابقهای در پی تحولات فناوری و سیاسی به خود گرفته است. این اختلالات، آسیبپذیریهای حیاتی در معماریهای تأمین بینالمللی گسترده را عیان ساخته است که در کوتاه مدت غیر قابل ترمیم است. غربیان دیگر تولید ارزان در شرق را به نفع خود تلقی نمیکنند و خطرات ذاتی وابستگی مفرط به کانونهای تولید متمرکز در شرق، موجب بازتنظیم استراتژیک بهسوی پارادایمهای تولید مجدد در غرب گردیده است. از سوی دیگر، تعرفههای ناگهانی غربی، نظیر آنچه در ایالات متحده مشاهده میشود، تولیدکنندگان مستقر جغرافیایی را نیز دچار نگرانی کرده است. خودروسازان بین الملل اکنون در تلاش برای دور زدن قوانین و کاهش چارچوبهای پیچیده کاهش ریسک هستند که نزدیکی به بازار را بر روشهای سنتی بهینهسازی هزینه ترجیح میدهند.
تحلیل بخش خودروی اتحادیه اروپا، وابستگیهای ساختاری قابلتوجهی به شبکههای اقتصادی شرقی و آسیایی را آشکار میسازد. فرآیندهای تولید پیچیده در سراسر زنجیرههای ارزش جهانی پراکنده شده و نقاط آسیبپذیری متعدد ایجاد کردهاند. این شناخت، سرمایهگذاری در اکوسیستمهای تأمینکننده بومی اروپا را به صورت محدود تحریک کرده و تولیدکنندگان را به ایجاد ظرفیت اضافی در مناطق جغرافیایی متعدد برای تضمین تداوم عملیات سوق داده است.
این رویکرد نشاندهنده انکار بنیادین تئوری غربیان مبنی بر اینکه تولید باید با کمترین هزینه انجام شود و مکان آن اهمیتی ندارد. غرب اکنون باور دارد که «تولید» یک دارایی استراتژیکی بوده که سالهاست از دست داده است. در این آشفتگی، غرب نمیتواند به یکباره تولید را از چین بازگرداند. خودروسازان مدرن که اکثراً خصوصی هستند و دارای سهامداران میباشند، باید به فکر سود سهامداران خود باشند. با این حال، آنها به شدت درگیر آنچه تحلیلگران صنعت بهعنوان «کاهش ریسک زنجیره تأمین» توصیف میکنند، شدهاند که شامل تنوعبخشی منابع اجزای حیاتی در مناطق متعدد همراه با حفظ ذخایر استراتژیک اقلام ضروری و انطباق با قوانین سیاسی جدید میباشد.
پویاییهای تجاری معاصر، محاسبات استراتژیک
تولیدکنندگان خودرو را به چالش کشیده است. برای مثال، قوانین تنظیمگری جدید اروپایی چنان افزایش یافته که اخیراً رهبران آتلانتیس و رنو اعلام کردند نیروهای قابلتوجهی از سازمانشان صرفاً زمان خود را صرف تفسیر قوانین دستوپاگیر میکنند. سیاستهای حمایتگرا و واگرایی نظارتی، انگیزههای قانعکنندهای برای استراتژیهای تولید محلی ایجاد کردهاند، اما در اکثر موارد تولید در اروپا دیگر نه توجیه اقتصادی دارد و نه توجیه رقابتی.
تولیدکنندگان خودرو بینالمللی سردرگم شدهاند زیرا باید الزامات متفاوت را در حوزههای قضایی مختلف هدایت کنند و در عین حال کارایی عملیاتی و رقابتپذیری هزینه را حفظ نمایند. الزامات آمریکایی در مورد نهادهای خارجی مورد نگرانی، پیچیدگی اضافی معرفی کرده و سیستمهای ردیابی تفصیلی برای مواد معدنی حیاتی و اجزای باتری را برای تضمین انطباق با مقررات در حال تکامل ضروری ساخته است.
بازارهای نوظهور همزمان در مرکز پذیرش جهانی خودروی برقی قرار گرفتهاند؛ هشت بازار از ده بازار با سریعترین رشد خودروی برقی در سال ۲۰۲۵ در اقتصادهای نوظهور پیشبینی شده است
اثر ظهور خودرو برقی در بازارهای نوظهور؛
بازارهای نوظهور همزمان در مرکز پذیرش جهانی خودروی برقی قرار گرفتهاند؛ هشت بازار از ده بازار با سریعترین رشد خودروی برقی در سال ۲۰۲۵ در اقتصادهای نوظهور پیشبینی شده است. در این زمینه، غرب از چین بسیار عقبتر است و در واقع چین ابتکار عمل را به کار گرفته است. ویژگیهای بازار منطقهای بهطور فزایندهای در حال تمایز است و ترجیحات مصرفکننده، قدرت خرید و الگوهای پذیرش بهطور چشمگیری در سراسر قلمروهای جغرافیایی متفاوت است. نفوذ بازار خودروی برقی این واگرایی را بهطور واضح نشان میدهد. بدین ترتیب همگرایی استراتژیهای منطقهای و پیشرفت فناوری، پویاییهای رقابتی نوینی ایجاد کرده که شکاف بقیه جهان از چین را افزایش داده است. البته در خود چین نیز رقابت بسیار شدید است. حدود چهارصد استارتآپ خودروی برقی چین طی دهه گذشته ورشکست شدند که این امر نشانهای از پویایی رقابت در خود چین است، نه ضعف صنعتی در چین. تعداد استارتآپهای خودروی برقی چین از چهارصد مورد در ۲۰۱۸ به یکصد مورد کاهش یافته و پیشبینی میشود تا ۲۰۳۰ به کمتر از پنجاه شرکت برسد. فناوریهایی فراتر از برقیسازی نیز ظهور کردهاند که پویایی بازار را دوچندان کرده است؛ هوش مصنوعی نمونهای از این موارد است.
محدودیتها و چالشهای اجرایی
انتقال بهسوی اکوسیستمهای تولید بومی چالشهای اجرایی قابلتوجهی بوجود می اورد که سرمایهگذاری قابلملاحظه سرمایه، توسعه نیروی کار و تقویت زیرساخت را میطلبد. شرکتهای جهانی خودرو با وظیفه پیچیده متعادل کردن بومی سازی با یکپارچگی فعلی در عین حفظ ثبات برند و استانداردسازی فناوری در بازارهای متنوع مواجه هستند. ولی بومیسازی در مناطق جغرافیایی خاص به دلیل چندین مانع ساختاری از نظر فنی و اقتصادی، بسیار غیرقابل پیشبینی است و شاید غیرقابلاجرا باقی بماند. سرعت سریع پیشرفت فناوری و ماهیت مستقر زنجیرههای تأمین جهانی خودرو به این معنی است که هرگونه تغییر قابلتوجه مستلزم هزینههای ممنوعه خواهد بود.
مطرحشدن مجدد بومیسازی در غرب در حوزه صنعت خودرو نشاندهنده پاسخ استراتژیک سیاسی به محیط پیچیده سیاسی-اقتصادی جهانی است
چشمانداز آینده بومی سازی و ایران
مطرحشدن مجدد بومیسازی در غرب در حوزه صنعت خودرو نشاندهنده پاسخ استراتژیک سیاسی به محیط پیچیده سیاسی-اقتصادی جهانی است. اما عملی بودن آن، یعنی قطع وابستگی از زنجیره تأمین چین، تقریباً فعلا ناممکن مینماید. این تحول فراتر از کاهش ریسک سنتی، تغییرات بنیادین در تعامل بازار، استقرار فناوری و موقعیتیابی رقابتی را در بر میگیرد.
البته تولیدکنندگانی که با موفقیت استراتژیهای محلی را با نوآوری فناوری، انطباق نظارتی و توسعه محصول مصرفکنندهمحور یکپارچه کنند، مزیتهای رقابتی پایدار در بازار در حال تکامل ایجاد خواهند کرد. با این حال، مسیر بهسوی بومیسازی مؤثر سرمایهگذاری پایدار، انعطافپذیری عملیاتی و صبر استراتژیک را میطلبد.
موفقیت نهایی این استراتژیهای منطقهای به توانایی تولیدکنندگان در حفظ رهبری فناوری در عین تطبیق با شرایط متنوع بازار و الزامات نظارتی در سراسر چشمانداز جهانی خودرو فزاینده ناهمگن بستگی دارد. این تغییر پارادایمی نه مرگ جهانیسازی، بلکه تکامل آن به چارچوب پیچیدهتر و حساس به منطقه که کارایی جهانی را با انطباقپذیری محلی متعادل میکند، نشان میدهد.
کشورهای غربی که در زنجیره تأمین یا فناوری برتر حرفی برای گفتن دارند، شاید بتوانند بومیسازی را مجدداً در مناطق خود احیا کنند؛ در غیر این صورت، بومیسازی در این مناطق مفهومی منسوخ شده خواهد بود. در نهایت بازار حکم میکند و تجارت به صورت خودکار اجبار مینماید.
همانطور که گفته شد موفقیت آتی بومی سازی در گرو توانایی تولیدکنندگان (صرفنظر از جغرافیا) در همگرا ساختن نوآوری فناورانه با الزامات نظارتی و توسعه محصولات متمایز خواهد بود. ایران نیز برای پیشگیری از تکرار تجربه غرب (در از دست دادن توان تولید محلی) و حفظ پویایی صنعتی خود، نیازمند تداوم هوشمندانه راهبرد بومیسازی در چارچوب منافع اقتصادی-سیاسی و خلق مزیتهای رقابتی منحصر به فرد در عرصه تولید یا فناوری است تا از کهنگی و افول صنعت داخلی در این بازار پرشتاب ممانعت به عمل آورد، در غیر اینصورت ادعای بومیسازی در ایران نیز تبدیل به شعاری منسوخ شده خواهد شد.
نظر شما