زینب بنی شیخ الاسلامی*؛ بازار: پیوند استراتژیک بین سیاست گذاران بخش تولید و مردم منجر به خلق ارزش افزوده در فرایند تولید و در نهایت خلق ثروت خواهد شد. وجود هسته های تولیدی بر پایه مردم ایجاد زنجیره های تامین پیشینی و پسینی در روند تولید را منجر می شود که می تواند حمایت مالی مورد نیاز را فراهم آورد.
آنچه در این بین می تواند به هم افزایی محرک های اقتصادی کمک کند بکارگیری مفاهیم اقتصاد دانش بنیان و اقتصاد مردمی توامان است. لزوماً استفاده از اقتصاد دانش بنیان به منزله موفقیت در اقتصاد و رشد اقتصادی نیست و کماکان ما مشاهده می کنیم بدون حضور مردم و بخش عمومی عملاً این رویکرد ممکن است در دراز مدت به افول و کاهش بازدهی برسد.
لذا توجه به حضور فعال و مولد مردم در بخش تولید از یک رویکرد منجر به ایجاد حس مسئولیت پذیری در بین عامه مردم می گردد زیرا زمانی که مردم از وقت و انرژی و ثروت خود در امر تولید بهره گیرند نسبت به آن حساس شده و برایشان از اهمیت ویژه ای برخوردار می شود و مطمئناً در مکانیزم کنش و واکنش به هر گونه فعل و انفعالات اقتصادی قرار می گیرند و مطالبه گر و در بخشی پاسخ گو خواهند بود.
در رویکرد دیگر که تولید بر مدار مردم را مهم تر از قبل می داند، حمایت های قانونی و معنوی از تعاونی‌های تولیدی با اتصال به تعاونی‌ها و تشکل‌های فعال در حوزه‌های توزیع و بازاریابی کالای تولیدی و تأمین مواد اولیه مورد تاکید است، یا تشکیلات اتحادیه‌ای صنفی منطقه‌ای و ملّی که زنجیره‌های تأمین اصناف یا صنایع عضو خود را تقویت کنندو در مذاکرات ملّی در حوزه تولید نقش داشته باشند.
با عنایت به این موضوع محدودیت های منابع بانکی و سرمایه گذاری های خارجی به علت وجود تحریم ها تولید را دچار کمبود منابع مالی می کند. یکی از کلیدی ترین ابزارها و البته هوشمنداته ترین آن تامین منابع مالی با تبعات تورمی کمتر و استفاده از ظرفیت های بالای بازار سرمایه و تامین مالی خرد و کلان است.
یکی از کلیدی ترین ابزارها و البته هوشمنداته ترین آن تامین منابع مالی با تبعات تورمی کمتر و استفاده از ظرفیت های بالای بازار سرمایه و تامین مالی خرد و کلان است
با توسعه ابزارهای نوین تأمین مالی که در واقع روش‌های نوین مبتنی بر بازار سرمایه است می توان امید آن را داشت که توسعه زیرساخت های لازم و ساختاربخشی و ساماندهی مناسب و همچنین اعتماد بخشی توام با ضمانت‌های قانونی لازم برای مردم، بتوان از ظرفیت بازار سرمایه نسبت به تأمین منابع مالی بزرگ مقیاس، برای صنایع بزرگ و همچنین تأمین مالی جمعی برای صنایع متوسط و کوچک بهره برد.
کم رنگ کردن و حذف تدریجی کالای کم کیفیت خارجی و جایگزینی آن با محصولات داخلی شاید گزینه ای دست نیافتنی به نظر برسد، اما به علت اینکه یکی از آیتم های اساسی خرید، قیمت است و این کالاها به علت قیمت پایین در بازار مورد استقبال قرار می گیرند نیازمند عزم و همت ملی در مقابله با قاچاق کالا خواهد بود.
قاچاق و واردات بی رویه انگیزه و نوآوری را از بین می برد
نبود نظارت دقیق بر ورود کالاهای قاچاق و رشد بی‌رویه واردات کالاهای خارجی و عدم توان رقابت سالم برای تولیدکنندگان ایرانی طبیعتاً انگیزه و نوآوری را از بین خواهد برد. تصمیم قاطع و سرسختانه و برخوردهای سنگین قضایی و کیفری با عاملان قاچاق و ارتقای سامانه های هوشمند گمرگی و فرایند ترخیص کالا می‌تواند روند صعودی در رشد روز افزون این پدیده ناهنجار و مضر تولید و اقتصاد ملی را کاهش دهد.
آن سوی تولید، نیازمند به همگرایی و تقویت فرهنگ مصرف داخلی، ایجاد ضمانت های اجرایی و قانونی، کارآمدی و بروزرسانی مستمرشبکه توزیع، دیپلماسی اقتصادی و بالفعل کردن ظرفیت های قانونی در حمایت از تولید است.
در نهایت آنچه در ادامه تاکیدات و منویات رهبر معظم امری حیاتی تلقی می گردد ایجاد حس اعتماد، مسئولیت پذیری و دخیل کردن مردم در ساز و کارهای اقتصادی است که مردم و بخش عمومی بدانند که به قول معروف همگی سوار یک کشتی هستیم!
* مدرس دانشگاه
نظر شما