وحید بلالی؛ بازار: این که بورس بازان در چنگ وقایع بازار سرمایه اسیرند نکته کاملا درستی است، ممکن است ساعت ها صورت های مالی و تحلیل بنیادی را در یک نماد بررسی کنید، سپس به تکنیکال آن مراجعه کرده و در مرحله آخر پول هوشمند را هم رصد کرده باشید اما به یک باره توسط یک یا چند کدحقوقی غافلگیر شده و سهم شما راهی دیگر را برود، حتی اگر بهترین سهام بنیادی را داشته باشید نیز هر لحظه ممکن است توسط عده ای فروشنده حقیقی یا حقوقی غافلگیر شوید.
برخی مواقع تحلیل هیچ کمکی به ما نمی کند
از برترین تحلیلگران تکنیکال که تسلط زیادی بر مفاهیم الیوت و کوپسی دارند نیز در این گونه مواقع کاری ساخته نیست و باید ناگزیر ضرر کنید، اما بسیاری از معامله گران آمادگی هضم چنین زیانی را نداشته و شروع به استناد کردن به نمودارهای تکنیکال و وضعیت بنیادی شرکت می کنند، در صورتی که در بورس در برخی از موارد به هیچ چیز نمی شود استناد کرد و به همین علت بورس را دنیای موازی واقعیت اقتصادی خوانده اند.
هیچ یک از ما معامله گران خرد، به جز معامله گرانی که پول های کلان داشته و می توانند شناور سهام را جابجا کنند، نمی توانیم بر بازار و شرایط فعلی آن تاثیر مثبت یا منفی بگذاریم، گاهی احساس می کنیم که اصلا هیچ کاری از ما ساخته نیست و فقط می توانیم به عنوان تماشاگر، از بیرون گود بازی را تماشا کنیم ولی نکته مهم اینجاست که ما خود بخشی از این بازی هستیم و بالاخره باید روزی نقش خود را بپذیریم و پیامدهای اعمال خود را مورد بازبینی قرار دهیم، اما این باورهای لعنتی که ما با خود حمل می کنیم هیچ کمکی به ما نخواهند کرد از این ها جز نمک پاشیدن بر روز زخم کاری ساخته نیست، اما خبر خوب این است که این باورها ساخته و پرداخته ذهن خودمان است و می توانیم آن ها را عوض کنیم و نیازی هم به مراجعه به روانشناس نیست، کافی است خودمان باورهایمان را آنالیز و مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم مانند تیم آنالیزور در لیگ برتر که همه تحرکات تیم مقابل و سیستم ها و رفتار بازیکنان را مورد بررسی قرار می دهد و مانند خودمان زمانی که سهم را در نمودارهای مخصوص مورد بررسی قرار داده و مقاومت ها و حمایت های آن را بررسی می کنیم، ما نیز باید مقاومت ها و حمایت ها روان خود را شناخته و هدف ها را در ذهن خود بارور کرده و برای آن تارگت زمانی مشخص کنیم.
نقش جهان بینی در ساختن واقعیت
داشتن حق انتخاب چیزی است که اغلب مردم آن را دست کم می گیرند، البته فقط وقتی فعالانه انتخاب می کنیم حق انتخاب معنی دارد، اما وقتی خود را به تصمیمات دیگران وابسته می کنیم یا اراده خود را به دست بازار می سپاریم بسیاری از انتخاب ها و اختیارهای خود را از دست می دهیم. مجموعه انتخاب هایی که بر اساس جهان بینی خود انتخاب می کنیم طرز فکر نامیده می شود، جهان بینی اندیشه را ایجاد کرده و اندیشه احساسات را فرمان می دهد و احساسات رفتار را ایجاد کرده و رفتار عکس العمل بیرونی طرز فکر ما لقب می گیرد، این چرخه می تواند بسیار مثبت بوده و باعث موفقیت های بسیاری در زندگی ما شود به شرطی که آن را درست انتخاب کنیم.
تصمیم های فعال بازار سرمایه باید بر مبنای یک چارچوب مشخص باشد و با احساسات تغییری نکند، در این چارچوب دقت نقش به سزایی داشته و می تواند ما را هدف خود نزدیک کند، نکته دیگر تمرکز و اجرا کردن متدهایی است که آن ها را آموخته و بسیار تمرین کرده ایم، مطمئن باشید بازار دقیقا راهی را خواهد رفت که در تحلیل های بنیادی و تکنیکال و رصد پول هوشمند آن را بررسی کرده اید ممکن است سهم بی بنیادی رشد کند اما چون اصالت ندارد به محدوده منفی و صف فروش گرفتار خواهد شد در نتیجه به سراغ سهم هایی باید برویم که هم بنیاد خوبی دارند و هم تکنیکال قوی و هم پول هوشمندی که قابلیت تبدیل شدن به پول قدرتمند و عامه را دارد.
در معامله گری اصولگرا باشید(البته اصولگرایی مفهوم رایج سیاسی آن نیست) اصولگرایی در معاملات یعنی پایبند بودن به تحلیل بنیادی و تکنیکال، بهترین سهام را در بهترین زمان شکار کنید و در بهترین زمان بفروشید این گونه شما همیشه برنده خواهید بود حتی زمانی که بازار ریزش دارد سودهای شما کم خواهد شد و به استرسی به شما وارد نمی شود زیرا سهامی را خریداری کردید که ارزش ذاتی بالایی داشته و یک روز به ارزش ذاتی خود بازخواهند گشت.
نظر شما