بازار؛ گروه بینالملل: یکی از موضوعات مهم در توسعه تجارت خارجی ایران، توسعه بندر چابهار بعنوان تنها بندر اقیانوسی ایران است. با آغاز تحریمهای غرب علیه کشور نیز اهمیت آن افزایش یافته و توانسته کشورهای بزرگ دیگر مانند هند و روسیه را برای گسترش آن جذب کند. بطوریکه براساس توافق، دهلی موظف به توسعه این بندر است درحالیکه هنوز نتوانسته رضایت تهران را جلب کند. شاید این همکاری ریشه در نوع سیاست خارجی ایران یعنی مبتنی بر رویکرد دو وجهی دارد، در حالیکه به باور کارشناسان تهران باید سیاست چندوجهی مبتنی بر تشکیل کنسرسیوم را در پیش بگیرد تا فرصت ایران در تجارت خارجی از دست نرود. باید توجه داشت که اخیراً عراق بندر فاو را افتتاح کرده که هشداری برای تهران است.
مشارکت راهبردی ایران با روسیه و چین نشانه یک قدرت اصیل منطقهای با جهان بینی خاص خود است. اینجاست که فرصتهایی برای دیپلماسی هند وجود دارد و بویژه اینکه دهلی در رقابت با هیچ قدرت بزرگی بر سر ایران نیست. همچنین ایران زمینی برای رقابت هند با چین نیست. برعکس، هند باید از روسیه، چین و اتحادیه اروپا الگوبرداری کند – که همگی با موفقیت روابط خود را با بازیگران منطقهای در خلیج فارس متنوع کردهاند. در واقع، دیپلماسی هند باید احتمال تغییر سیاستهای ایالات متحده در خلیج فارس را پیش بینی کند، نه تنها در مورد ایران، بلکه در مورد عربستان سعودی یا امارات که روابط نزدیکتری دارد.
سرنوشت چابهار این بود که حتی بدون اعمال مجدد تحریمها، به بازیگری مهم در مانورهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی بین چین، هند، پاکستان، افغانستان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کشورهای آسیای مرکزی تبدیل شود. با این حال، تحریمها اهمیت آن را به طور قابل توجهی افزایش داده است
اهمیت ژئوپلیتیکی چابهار
بندر چابهار ایران که ماهها قبل از اعمال مجدد تحریمهای ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی افتتاح شد، شاهد تلاقی درگیریهای سیاسی متعدد و رقابت های تجاری است. سرنوشت چابهار این بود که حتی بدون اعمال مجدد تحریمها، به بازیگری مهم در مانورهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی بین چین، هند، پاکستان، افغانستان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کشورهای آسیای مرکزی تبدیل شود. با این حال، تحریمها اهمیت آن را به طور قابل توجهی افزایش داده است، چون ایران تلاش میکند تا تاثیر مجازاتآمیز احتمالی تلاشهای ایالات متحده برای وادار کردن جمهوری اسلامی به تغییر سیاست خارجی و دفاعی خود و یا دستیابی به تغییر رژیم را جبران کند.
ایران این بندر را همراه با منطقه آزاد تجاری چابهار که احتمالا میزبان کارخانه فولاد و مجتمع پتروشیمی باشد، موتور توسعه بخش ایرانی سواحل مکران میداند. استان سیستان و بلوچستان ایران با استان بلوچستان پاکستان که بندر رقیب گوادر مورد حمایت چین است، خط ساحلی مشترک دارد.
هند امیدوار است که سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیون دلاری خود در این بندر، دروازهای به افغانستان و آسیای مرکزی محصور در خشکی را به آن ارائه دهد که جایگزینی برای زیرساختهای مربوط به ابتکار کمربند و جاده چین، از جمله پروژه ۵۰ میلیارد دلاری کریدور اقتصادی پاکستان پاکستان (CPEC) است
گذشته از اهمیت اقتصادی بندر چابهار برای ایران، به احتمال زیاد به جمهوری اسلامی اجازه خواهد داد تا نفوذ خود را در افغانستان افزایش دهد چون ایالات متحده و عربستان سعودی در تلاش برای منزوی کردن ایران و طالبان و کاهش همکاری اقتصادی با کابل هستند. به نوبه خود، افغانستان این بندر را راهی برای کاهش وابستگی حمل و نقل خود به پاکستان میداند که روابط تیرهای با آن دارد.
همچنین، هند امیدوار است که سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیون دلاری خود در این بندر، دروازهای به افغانستان و آسیای مرکزی محصور در خشکی را به آن ارائه دهد که جایگزینی برای زیرساختهای مربوط به ابتکار کمربند و جاده چین، از جمله پروژه ۵۰ میلیارد دلاری کریدور اقتصادی پاکستان پاکستان (CPEC) است.
اگر مسائل ژئوپلیتیک نبود، چابهار احتمالاً بنادر عربستان سعودی، ابوظبی، عمان و قطر و سلطه دیرینه جبل علی دبی در اقیانوس هند را به چالش میکشید. در سالهای اخیر رقابت تجاری بین بنادر، با نبرد ایران و عربستان برای نفوذ در منطقه و همچنین اختلاف کشورهای خلیج فارس بین قطر و ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی و امارات متحده عربی که تحریم اقتصادی و دیپلماتیکی را بر کشورهای حاشیه خلیج فارس تحمیل کرد، تقویت شده است. در نتیجه، محرکهای تجاری، نظامی و ژئوپلیتیکی برای سرمایهگذاری بندری در منطقه، رقابتهای چندگانه را در شاخ آفریقا با امارات متحده عربی و سایرین، از جمله عربستان سعودی، ترکیه و قطر در سودان، سومالی، اتیوپی، یمن و جیبوتی را افزایش داده است.
البته شکاف سیاسی در شورای همکاری خلیج فارس و روابط ایران با عربستان، چشمانداز یکپارچگی اقتصادی و در نتیجه همکاری بین بنادر تجاری را تضعیف میکند. بحران قطر فصل جدیدی را در روابط درون شورای همکاری خلیج فارس گشود که نشان دهنده ظهور ناسیونالیسم نهفته در منطقه عربی خلیج فارس است، و اینکه ژئوپلیتیک فزاینده بنادر این روند را بیشتر آشکار خواهد کرد.
راهبرد شرق گرایانه ایران
ایران یکی از شرکای کلیدی طرح کمربند و جاده (BRI) برای پروژه زیرساختی بزرگ چین در راستای اتصالات اوراسیا از طریق جاده، دریا و قطار است. به موازات آن، کریدور چندوجهی شمال-جنوب INSTC به رهبری روسیه برای گسترش تجارت بین شبه قاره هند و آسیای مرکزی ضروری است، در عین حال حضور موقعیت روسیه در قفقاز جنوبی و منطقه دریای خزر را تقویت میکند. ایران و هند متعهد شدهاند که بندر چابهار را با دسترسی به مناطق انحصاری اقتصادی به کشورهای آسیای میانه آماده کنند.
در اجلاس اخیر سازمان همکاری شانگهای در سمرقند، روسیه و چین به وضوح بیان کردند که از ایران در برابر غرب حمایت میکنند. بنابراین جای تعجب نیست که ایران در حال ورود به یک دوره تجاری جدید با همه اعضای سازمان همکاری شانگهای در چارچوب نظم مالی نوظهور بوده که بیشتر توسط روسیه، چین و هند طراحی شده است. تا آنجا که این مشارکت استراتژیک پیش میرود، بطوریکه روابط بین روسیه و هند به اندازه روابط روسیه و چین استراتژیک است و این همان چیزی است که ایران به دنبال آن بود. باید توجه داشت که ایران به عنوان یک متحد نزدیک یک دارایی استراتژیک بینظیر برای روسیه در حرکت به سوی چندقطبی شدن است.
ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) هماکنون در حال تکمیل مذاکره درباره توافقنامه تجارت آزاد (FTA) و به موازات آن مبادلات مربوط به نفت روسیه هستند. اتکای غرب به سیستم پیامرسانی بانکی سوئیفت هیچ تفاوتی برای روسیه و ایران ایجاد نمیکند بطوریکه اخیرا دو کشور، سیستم پیام رسان بانکی داخلی خود را به یکدگر متصل کردند.
همه موارد فوق نشان میدهد که آینده ایران مستقیماً با موفقیت در همکاری با سه عضو بریکس یعنی روسیه، چین و هند مرتبط است. خود ایران نیز احتمالا به زودی عضو بریکس پلاس شود. موارد دیگر نیز وجود دارد که ایران را در حال تبدیل کردن به یک الگو برای خلیج فارس است، بطوریکه صف طولانی کشورهای منطقه که به دنبال عضویت در سازمان همکاری شانگهای و بریکس هستند، آن را تایید میکند.
روابط تهران-دهلی
روابط اقتصادی دوجانبه تحت تاثیر شدید تحریم ها قرار دارد چون پیش از آن مبادلات نفتی موجب افزایش تجارت به ۱۷ میلیارد دلار نیز شده بود که اکنون به یک میلیارد دلار می رسد. اما اخیرا دهلی به دنبال میزبانی نشست کمیسیون مشترک هند و ایران برای یافتن راههای جدید همکاری اقتصادی دوجانبه و تهیه نقشه راه بود. نکته قابل توجه اینکه طرف هندی پیشنهاد ایجاد یک «کمیته استراتژیک» را برای گسترش روابط در همه زمینهها ارائه کرد.
هند یکی از سه کشوری بود که اخیرا و در جریان رای گیری در مورد قطعنامهای که توسط آمریکا و متحدان اروپایی آن در آژانس بین المللی انرژی اتمی در راستای انتقاد از ایران برگزار شد، رای ممتنع داد. این موضع هند، با الگوی رأی گیری علیه ایران در سالهای ۲۰۰۵، ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ مغایر بود، چون به باور آنها تهران را نمیتوان از دست داد. همچنین نشان دهنده استقلال استراتژیک هند است، همانطور که در امتناع این کشور از محکوم کردن عملیات نظامی روسیه در اوکراین یا اعمال تحریمها و لغو همکاری های دوجانبه مشهود بود و موجب رنجش دولت بایدن شد.
یکی از مواردی که میتواند موجب افزایش تجارت دو کشور شود همکاری مشترک با روسیه است. بطوریکه روسیه در حال حرکت به سمت استفاده بیشتر از ارزهای ملی با ایران و هند برای انجام معاملات تجاری و اقتصادی خود است. ایران، هند، روسیه و هند سابقه استفاده از ارزهای محلی در تجارت را دارند. این ماتریس ممکن است فرصت هایی برای همکاری سه جانبه مانند معاملات مبادله ایجاد کند. باید توجه داشت که ایران و هند هر دو به دنبال توافقنامه تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی اوراسیا هستند.
البته در این مسیر، نباید از نقش بندر چابهار و کریدور شمال-جنوب غافل شد. روسیه به شدت در حال تلاش برای ایجاد یک مسیر ترانزیتی به هند از طریق ایران است که به عنوان کریدور حمل و نقل بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) شناخته میشود. اولین محموله آزمایشی در مسیر ترانزیتی متشکل از دو کانتینر حامل لمینت چوبی به وزن ۴۱ تن بود که سال گذشته از سن پترزبورگ به بندر آستاراخان برای ورود به ایران از طریق دریای خزر و به مقصد بندر Nhava Sheva در بمبئی ارسال شد.
در سفر اخیر امیرعبداللهیان به هند نیز درباره INSTC و همچنین بندر چابهار در شرق ایران، بحث و تبادل نظر شد. طرفین توافق کردند که بندر چابهار دسترسی دریایی مورد نیاز را به افغانستان محصور در خشکی فراهم کرده و همچنین به عنوان یک مرکز ترانزیتی تجاری برای منطقه، از جمله آسیای مرکزی عمل کند.
بندر چابهار زیربنای تجارت هند با افغانستان و آسیای مرکزی است. وزارت خارجه هند و ازبکستان، توافق کردند که از پتانسیل کامل بندر چابهار برای تجارت دوجانبه خود استفاده کنند. ایران امیدوار است هند در ساخت یک خط راه آهن به طول ۶۰۰ کیلومتر سرمایه گذاری کند که هرات را در غرب افغانستان و هم مرز ایران با هیراتون/ترمز در مرز افغانستان و ازبکستان به هم متصل کند.
مطمئناً روابط هند و ایران در آستانه تغییر است. اساساً در آرمانهای ملی دو کشور اشتراکات زیادی وجود دارد؛ بطوریکه هم سیاستهای خارجی مستقل را دنبال میکنند و هم رویکردی عملگرایانه برای تنوع بخشیدن به روابط خارجی دارند که ریشه در منافع ملی دارد و در استراتژیهای ملی خود اولویت را به توسعه میدهند. اقتصاد آنها از درجه بالایی از مکمل برخوردار است و محیط منطقه ای هرگز به اندازه امروز برای تسریع همکاری مساعد نبوده که نمونه بارز آن توسعه بندر چابهار است.
نظر شما