توحید ورستان؛ بازار: در هفتههای اخیر اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه دهلی برای انتقال کالاهای خود به آسیای میانه گرجستان را جایگزین ایران کرده است، بطوریکه یک رسانه هندی نوشت طی هفته گذشته، دهها کانتینر مملو از برنج، چای، قهوه و غذاهای دریایی از مبدا هند و از طریق بنادر گرجستان به روسیه ارسال شدهاند و میتوان گفت که هندوستان مسیر دسترسی دریایی جایگزین برای ارسال محمولههای تجاری به سمت روسیه را پیدا کرده است. اما با این وجود حذف ایران از برنامه های راهبردی هند ناممکن است که دلایل آن تشریح میشود.
نقطه کانونی روابط اقتصادی هند و ایران در سالهای اخیر دستخوش یک تغییر اساسی شده است، حالا روابط دوجانبه از صادرات نفت ایران به چگونگی ادغام اقتصادی هند با آسیای میانه و فراتر از آن از طریق موقعیت سرزمینی ایران رسیده است.
هند در سالهای اخیر با ایران و تعدادی از شرکای منطقهای برای توسعه دو کریدور زیرساختی شمال به جنوب که برای گسترش تجارت و سرمایهگذاری هند در افغانستان، آسیای مرکزی، روسیه و اروپا طراحی شدهاند، تعامل داشته است. امروزه کالاهای هندی از طریق دریای عرب به بنادر جنوبی ایران یعنی بندرعباس و چابهار و از طریق جاده و ریل از طریق افغانستان و به جمهوریهای آسیای مرکزی، روسیه، ترکیه و اروپا ارسال میشود.
منافع استراتژیک کلیدی بلندمدت هند در آسیای مرکزی شامل دسترسی به منابع انرژی، گسترش نفوذ اقتصادی هند و تعمیق یکپارچگی منطقهای آن است. با این حال، توانایی هند برای تعقیب این اهداف در کوتاه مدت توسط سه عامل پیچیده محدود شده است: درگیری ایران با ایالات متحده، روابط اقتصادی عمیق ایران با چین، و نقش آینده طالبان در افغانستان.
تصویر کلان
در سالهای اخیر، توجه زیادی به ابتکار کمربند و جاده چین (BRI) شده است، یک ابتکار زیرساختی عظیم که به دنبال اتصال ساحل شرقی صنعتی چین به بازارهای اروپایی با عبور از آسیای مرکزی و روسیه است. اما توجه کمتری به برخی ابتکارات زیربنایی بزرگ هند و همچنین دهها پروژه حمل و نقل دوجانبه و چندجانبه دیگر در سراسر آسیا شده است.
در این راستا، روابط اقتصادی ایران با هند، چین، روسیه، ترکیه و سایرین را میتوان تنها بخشهایی از یک فرآیند بزرگتر همگرایی اقتصادی آسیایی دانست که در چند دهه اخیر در جریان بوده است. چالش کلیدی برای هند مدیریت جنبههای مختلف روابط خود با چین به عنوان یک رقیب استراتژیک و شریک اقتصادی مهم است زیرا هر دو اقتصاد به تعمیق یکپارچگی اقتصادی خود با ایران، آسیای مرکزی، روسیه، اروپا و یکدیگر ادامه می دهند. با نگاهی به این تصویر بزرگتر، روابط اقتصادی هند و ایران نقش حیاتیتری در قادر ساختن هند به دنبال منافع استراتژیک بلندمدت خود در منطقه ایفا می کند.
منافع هند در آسیای میانه
اهداف کلیدی هند در منطقه در سند سیاستی در سال ۲۰۱۲ "اتصال به آسیای مرکزی" بیان شد، اما در سالهای اخیر تلاشهای هند برای مشارکت در منطقه با افزایش نفوذ اقتصادی چین در منطقه، فوریت بیشتری پیدا کرده است. از جمله منافع کلیدی هند اینکه دهلی به عنوان بخشی از استراتژی امنیت انرژی خود به دنبال دسترسی به منابع اورانیوم، گاز طبیعی، نفت و زغال سنگ آسیای مرکزی است.
هدف از سیاست امنیت انرژی هند کاهش وابستگی بیش از حد خود به نفت خام منطقه بیثبات خلیج فارس از طریق تنوع بخشیدن به منابع نفت خام خود با خریدهای جدید از آفریقا، ایالات متحده و سایر منابع است. در این زمینه، هند دسترسی به منابع گاز طبیعی آسیای مرکزی را برای استراتژی امنیت انرژی خود مهم میداند. به همین ترتیب، دسترسی به منابع اورانیوم از ازبکستان و قزاقستان برای برنامه انرژی هستهای غیرنظامی هند اهمیت حیاتی دارد. این منطقه همچنین دارای ذخایر طلا، نقره، آلومینیوم و سایر مواد معدنی استراتژیک مورد علاقه تولیدکنندگان صنعتی هند است.
همچنین هند به دنبال تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی منطقهای در آسیای مرکزی، محدود کردن نفوذ پاکستان و رقابت موثرتر با نفوذ چین در منطقه است. هند این هدف را از طریق تعدادی رویکرد، از جمله از طریق افزایش تجارت و همکاری با روسیه، عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۱۷، مذاکره بر سر توافقنامه تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی اوراسیا به رهبری روسیه و با ایفای نقش فعال در بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیا از سال ۲۰۱۶ دنبال میکند.
برنامههای هند و نقش محوری ایران
هند با شرکای منطقهای برای ایجاد شورای تجاری هند و آسیای مرکزی کار کرده است، که اولین نشست خود را در فوریه ۲۰۲۰ برای تعمیق ارتباطات بین انجمنهای تجاری هند و اتاق های بازرگانی کشورهای منطقه برگزار کرد. طرفین همچنین در حال ایجاد یک گروه توسعه هند و آسیای مرکزی هستند که از طریق آن، هند بواسطه خطوط اعتباری بانک EXIM و تسهیلات اعتباری خریداران و ارائه تخصص فنی، تأمین مالی پروژههای توسعه در منطقه را ارائه میدهد. انتظار میرود چنین تجارت و سرمایه گذاری توسط سه طرح زیرساختی اصلی که هند به طور فعال در آنها مشارکت داشته است تسهیل شود که عبارتند از:
۱-کریدور شمال-جنوب: در حالی که BRI شرقی-غربی چین توجه زیادی را به خود جلب کرده است، هند با ایران و روسیه برای ایجاد کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب ( INSTC ) کار میکند که یک مسیر ۷۲۰۰ کیلومتری و چند وجهی است که کالاهای هندی را از طریق دریای عرب به بندرعباس در جنوب ایران میرساند، تا از طریق جاده و راه آهن به سمت شمال از طریق ایران و آذربایجان به روسیه و اروپا حرکت کند. در نهایت، INSTC هند را با ترکیه و جمهوریهای آسیای مرکزی و همچنین شبکه راهآهن ترانس سیبری شرق به غرب که امکان دسترسی به بازارهای اتحادیه اروپا و چین را فراهم میکند، متصل خواهد کرد.
۲-بندر چابهار: هند در حال همکاری با ایران و افغانستان برای توسعه بندر چابهار ایران و حمل کالاهای ارسالی از هند به شمال از طریق ایران به افغانستان و آسیای مرکزی از طریق راه آهن چابهار-زاهدان-مشهد است. در حالی که خصومتهای طولانی مدت بین پاکستان و هند از زمان تقسیم در سال ۱۹۴۷ از تجارت زمینی بین هند و افغانستان و آسیای مرکزی جلوگیری کرده است، این مسیر به کالاهای هندی اجازه میدهد تا به افغانستان و آسیای مرکزی دسترسی داشته باشند و در عین حال پاکستان را دور بزنند. از آنجایی که افغانستان از دیرباز برای دسترسی به اقیانوس هند به پاکستان وابسته بوده است، این مسیر اکنون یک مسیر تجارت جایگزین برای افغانستان از طریق ایران به اقیانوس هند ارائه میکند.
۳-قرارداد عشق آباد: توافقنامه عشق آباد یکی دیگر از کریدورهای حمل و نقل چندوجهی بین المللی است که برای تسهیل تجارت و سرمایه گذاری بین کشورهای آسیای مرکزی و خلیج فارس که هند در سال ۲۰۱۸ به آن ملحق شد، در حال توسعه است. این توافقنامه خط راه آهن ایران-ترکمنستان-قزاقستان را ایجاد کرد و چندین پروژه زیرساختی بزرگ دیگر را که در حال حاضر برای اتصال خلیج به آسیای مرکزی و اوراسیا و به ویژه با INSTC در دست اجرا است، هماهنگ میکند.
تعمیق روابط اقتصادی چین و ایران
زمانی که هند خرید نفت خود را حذف کرد، ایران سیگنالهایی ارسال کرد مبنی بر اینکه ممکن است به چین اجازه دهد نقش بسیار بیشتری در توسعه چابهار داشته باشد و حتی احتمالاً راهآهنی ایجاد کند که بندر چابهار را به بندر گوادر پاکستان متصل کند، که بخش کلیدی BRI چین است. چنین اقدامی به افزایش نفوذ اقتصادی چین حتی در کل منطقه ساحلی اقیانوس هند اجازه میدهد و در مقابل هدف هند را برای گسترش نفوذ اقتصادی خود در منطقه تضعیف می کند. هنوز مشخص نیست که ایران چقدر در انجام چنین اقداماتی جدی است، اما انجام این کار میتواند موانع بزرگی برای اهداف استراتژیک بلندمدت هند در منطقه ایجاد کند.
در حالی که بسیاری در غرب برنامه همکاری ۲۵ ساله چین و ایران را نتیجه معکوس تلاشهای ایالات متحده برای منزوی کردن ایران میدانند، اما میتوان آن را به عنوان تنبیه هند به دلیل ناامید کردن ایران در نظر گرفت. هر نتیجهای که نفوذ اقتصادی هند در ایران را کاهش دهد و در عین حال چین را گسترش دهد، مسلماً یک عقبگرد برای اهداف هند در آسیای مرکزی و فراتر از آن است.
نتیجه
در کوتاه مدت، ابتکارات استراتژیک هند در ایران و آسیای مرکزی به دلیل نیاز به عبور از عوامل پیچیدهای مانند درگیری آمریکا و ایران، روابط هند و طالبان و نفوذ اقتصادی فزاینده چین در ایران به چالش کشیده خواهد شد.
اما در درازمدت، این احتمال وجود دارد که هند، چین، روسیه، ایران، ترکیه و سایرین نقش مهمی در پیشبرد روند ادغام اقتصادی آسیا در دهههای آینده ایفا کنند و در این میان هند برای رسیدن به اهداف ترسیم شده خود ناگزیر به استفاده از موقعیت سرزمینی ایران دارد که آن نیز در گرو اتخاد سیاستهای مستقل از واشنگتن در قبال تهران دارد.
نظر شما