توحید ورستان؛ بازار: سازمان همکاری شانگهای از دل «شانگهای ۵» بیرون آمد که شامل گفتوگوهایی میان کشورهای چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان در سالهای ۱۹۹۷-۱۹۹۶ بود. پس از پیوستن ازبکستان در سال ۲۰۰۱، سازمان همکاری شانگهای با هدف همکاریهای امنیتی، اقتصادی و فرهنگی شکل گرفت؛ در حالیکه تاکیدش همواره بر «سه شرّ» تروریسم، جداییطلبی و افراطیگری بوده است.
در حال حاضر اعضای اصلی این سازمان عبارتند از چین، روسیه، هند، پاکستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و (اکنون) ایران. افغانستان، بلاروس و مغولستان نیز عضو ناظر سازمان هستند. در حالی که هند و پاکستان در سال ۲۰۱۷ به عضویت کامل سازمان در آمدند، ایران به همراه هند و پاکستان بهعنوان عضو ناظر سازمان همکاری شانگهای پذیرفته شد و تهران باید تا اجلاس سپتامبر سران در تاجیکستان برای عضویت کامل منتظر میماند. با وجود تایید عضویت کامل، اجرای آن مدتی طول خواهد کشید کما اینکه عضویت هند و پاکستان نیز دو سال به طول انجامید.
اهمیت شانگهای
سازمان همکاری شانگهای (SCO) به آرامی اما با سرعتی ثابت و با تمرکز بر اهداف خود در حال پیشرفت است. این سازمان از زمان آغاز به کار، مسیر طولانی را طی کرده و اکنون به یکی از قدرتمندترین سازمانهای منطقهای با اهمیت جهانی تبدیل شده است. در مقابل افزایش اهمیت و نفوذ آن، انتقاد مخالفان را نیز برانگیخته است. سازمان همکاری شانگهای اهمیت خود را با تحقق اهداف وعده داده شده مانند حل و فصل اختلافات مرزی، امنیت، افراط گرایی و جدایی طلبی ثابت کرده است، همچنین در طول همه گیری کووید-۱۹ نیز نقشی حیاتی ایفا کرده میکند.
اهمیت SCO در حال افزایش است زیرا اتحادهای موجود و نهادهای جهانی رو به زوال هستند. نمونههای بارز آن تضعیف نقش سازمانهای بهداشت جهانی (WHO) در طول کووید-۱۹ توسط برخی کشورهای غربی است. از سوی دیگر، شکافی بین اتحادهای غربی مانند جدال بین فرانسه و AUKUS (اتحاد ایالات متحده-بریتانیا-استرالیا) در حال افزایش است. بطوریکه آمریکا و انگلیس مخفیانه با استرالیا معامله و از دو جهت به فرانسه آسیب زدند.
نخست، فرانسه قرارداد ۶۶ میلیارد دلاری با استرالیا را از دست داد، چون استرالیا پیشتر برای خرید زیردریاییهای جدید با فرانسه قرارداد امضا کرده بود و فرانسه روی تولید این زیردریاییها کار میکرد، اما استرالیا به طور ناگهانی این توافق را کنار گذاشت. اکنون واشنگتن این معامله را تضمین و پول هنگفتی به دست خواهد آورد در حالیکه اقتصاد فرانسه در حال حاضر با مشکلاتی مواجه است و این حادثه آسیب بیشتری وارد خواهد کرد. دوم، فرانسه نمیتواند بپذیرد که متحدان نزدیکش در حال مذاکره برای یک اتحاد جدید برای کار در منطقه آسیا و اقیانوسیه هستند. آنها کاملاً فرانسه را در بیخبری نگه داشته و هیچ اطلاعاتی را با فرانسه در میان نگذاشتند و حالا فرانسه این تلاش را در راستای تضعیف منافع این کشور تفسیر میکند.
این مثال بالا، ساختار حاکمیت جهانی و اتحاد بر اساس اصل «منافع ملی» را نشان میدهد بطوریکه هر زمان اعضای یک اتحاد احساس کنند میتوانند حداکثر سهم را از کیک اقتصادی داشته باشند تردیدی در کنار گذاشتن دیگران ندارند.
در این زمینه، اهمیت سازمان همکاری شانگهای بیشتر افزایش یافته است. این سازمان در مقایسه با ساختارها و اتحادهای چندجانبه غربی، یک نهاد کاملا متفاوت بوده و بر سه اصل بنا شده است. نخست، اصل مشارکت و دوم، اصل رابطه، که اعضا را تشویق میکند که به منافع یکدیگر احترام بگذارند. سوم، همکاری برد-برد را به ویژه در زمینههای اقتصاد و تجارت مانند طرح کمربند و مسیر (BRI) چین را ترویج میکند. بنابراین، راهحلهایی را پیشنهاد میدهد که برای همه اعضا بدون خیانت، مانند آنچه برای فرانسه اتفاق افتاد، در دسترس باشد.
شانگهای و افغانستان
سازمان همکاری شانگهای در تعقیب اهداف خود برای همزیستی مسالمت آمیز و توسعه سودمند متقابل، اکنون بر موضوع افغانستان تمرکز کرده است. بیست و یکمین اجلاس سازمان همکاری شانگهای در تاجیکستان به طور جامع در مورد آن بحث و بررسی کرد. سران کشورها همچنین در مورد موضوعات دیگری از جمله همکاری اقتصادی، اتصال، تجارت، تغییرات آب و هوایی بحث کردند، اما افغانستان یک موضوع کلیدی بود.
افغانستان مهمترین موضوع مورد بحث بود و رهبران کشورها تلاش کردند تا دریابند که سازمان همکاری شانگهای و کشورهای منطقه چگونه میتوانند به حل مسئله افغانستان کمک کنند. سازمان همکاری شانگهای تلاش کرد تا با محور نگه داشتن منافع مردم افغانستان راه حلی را بیابد که آن را از سایر ائتلافها یا سازمانها متمایز میکند. اول اینکه چگونه میتوان یک دولت فراگیر در افغانستان ایجاد کرد و بازیگران مختلف برای رفاه مردم دست به دست هم دهند. دوم، راههای احتمالی برای افزایش همکاری اقتصادی.
در پایان، افغانستان فرصتی را برای سازمان همکاری شانگهای فراهم میکند تا موقعیت خود را به عنوان یک سازمان مبتنی بر مشارکت با اصول روابط و همکاری برد-برد تقویت کند. همچنین فرصتی برای ارائه الگوی جایگزین به جهان برای سازمانهای مبتنی بر اتحاد مانند ناتو و G-۷ و غیره است. SCO همچنین میتواند فرصتی برای کشورهای کمتر توسعه یافته فراهم کند تا با کشورهای توسعه یافته به شیوهای محترمانه برخورد کنند.
دستاوردهای بزرگ پکن
هدف پکن از تاسیس سازمان همکاری شانگهای ایجاد یک سازمان منسجم با اعتماد متقابل عمیق بین کشورهای عضو است تا یک بازیگر فعال در امنیت منطقهای و پلتفرمی برای گسترش همکاریهای اقتصادی باشد. همچنین این سازمان میتواند بعنوان پلی بین ابتکار کمربند و جاده چین (BRI) با اتحادیه اقتصادی اوراسیا به رهبری روسیه باشد. در حال حاضر هم سازمان همکاری شانگهای گسترش یافته و فرصت خوبی برای ترویج اهداف پکن و مسکو در اقتصاد سیاسی بینالملل است.
در حالی که انگیزه اولیه پکن از تأسیس سازمان همکاری شانگهای مبارزه با «سه شر»؛ افراطگرایی مذهبی، جدایی طلبی قومی و تروریسم بود، اما تلاش کرده است تا با ایجاد شبکهای دوجانبه، نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را در آسیای میانه و اوراسیا از طریق این سازمان گسترش دهد.
روابط چندجانبه چین از طریق سازمان همکاری شانگهای با روسیه و سایر جمهوریهای آسیای میانه برای ترویج دیدگاهی جهانی که بر احترام به حاکمیت و عدم مداخله تاکید دارد، همکاری میکند. برای مثال، پکن و مسکو به طور مشترک علیه «انقلابهای رنگی» در آسیای میانه موضعگیری کرده و همچنین با استفاده از سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک پلت فرم، از نظم و مفهوم امنیت بین المللی جدید مبتنی بر اعتماد متقابل، همکاری و گفتگو حمایت کردهاند.
امنیت انرژی و پتانسیل بازار آسیای میانه نیز ملاحظات کلیدی برای چین بوده است. پکن قراردادهای مهم انرژی را با روسیه و کشورهای آسیای مرکزی منعقد کرده و خطوط لوله گستردهای برای انتقال نفت خام و گاز طبیعی به کشور ساخته است.
البته تلاشهای چین برای تبدیل آسیای میانه به یک بازار بزرگ برای سرمایهگذاری و بازرگانی موفقیتآمیز نبوده است. در واقع، تعدادی از پیشنهادات پکن از یک بانک توسعه سازمان همکاری شانگهای گرفته تا یک منطقه تجارت آزاد آسیای مرکزی، عمدتاً به دلیل عدم تمایل روسیه به آنها، هنوز عملیاتی نشده است. بطوریکه برخی از کارشناسان باور دارند که پیشرفت کند در پیشبرد برنامههای اقتصادی در سازمان همکاری شانگهای یکی از عواملی است که پکن را به راه اندازی BRI در سال ۲۰۱۳ سوق داد.
در سالهای اخیر، تحریمهای غرب مسکو را مجبور به پذیرش پیشنهادهای اقتصادی چین، از جمله موافقت با همکاری BRI و اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EEU) کرده است. بنابراین میتوان انتظار داشت که پکن به تلاش برای همکاری اقتصادی در چارچوب BRI–EEU–SCO ادامه دهد.
همچنین، سازمان همکاری شانگهای توسعه یافته چالشهایی را برای پکن به همراه دارد. به خوبی مشخص شده است که عضویت هند با لابیگری مسکو صورت گرفت، بنابراین چین تنها پس از اطمینان از پذیرش پاکستان رضایت خود را اعلام کرد.
علاوه بر اختلافات مرزی حلنشده با چین، هند تنها عضو سازمان همکاری شانگهای است که از تایید BRI خودداری میکند و از کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) بعنوان یکی از شش کریدور اقتصادی کلیدی این طرح، انتقاد کرده است. این امر میتواند استفاده پکن از سازمان همکاری شانگهای به عنوان بستری برای ارتقای BRI را دشوارتر کند.
یکی از موفقیتهای این سازمان طی سالهای اخیر، هماهنگی نزدیک کشورهای عضو در مقابله با تروریسم در منطقه بوده است. رزمایشهای دوسالانه ضد تروریسم سازمان همکاری شانگهای، یکی از فعالیتهای مشخصتر و برجستهای است که برای مقابله با «سه شر» انجام میشود. با گنجاندن هند و پاکستان، برنامه ضد تروریسم سازمان همکاری شانگهای در حال حاضر به جنوب آسیا گسترش یافته است.
در مجموع، پکن نقش مهمی در ایجاد و توسعه سازمان همکاری شانگهای در پاسخ به چالشهای امنیتی غیرسنتی در حال ظهور، به ویژه "سه شر" و امنیت انرژی ایفا کرده است. پکن همراه با مسکو، به تدریج سازمان همکاری شانگهای را به یک نهاد منطقهای تبدیل کرده که برای منافع رو به رشد چین در آسیای میانه حیاتی است.
مزایای پیوستن ایران
سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۰۱ با اهداف محدود، هرچند حیاتی برای اعضای خود تأسیس شد. این سازمان از آن زمان وظایف خود را گسترش داده تا شامل همکاریهای اقتصادی متوسط و توسعه انرژی، اما مهمتر از همه حفظ نظامهای سیاسی کشورهای عضو و حمایت از نوع جدیدی از روابط بین الملل بوده که عمدتاً به عنوان مخالفت با هژمونی و یکجانبه گرایی ایالات متحده است.
پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای پیامدهای مهمی برای این سازمانی دارد که عمدتاً متمرکز بر آسیای میانه است. در زمان تحریمهای اقتصادی، تهران امیدوار است که عضویتش فرصتهایی را برای گسترش روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با کشورهای منطقه را بگشاید. همچنین با داشتن دو عضو سازمان همکاری شانگهای در شورای امنیت سازمان ملل متحد، ایران امید دارد که در موضوعاتی مانند رفع تحریمها با همدلی بیشتری روبرو شود.
سازمان همکاری شانگهای هیچ تأثیری بر اینکه ایران بتواند از مزایای اقتصادی برای کاهش تحریمها در ازسرگیری مجدد صادرات نفت ندارد چون این موضوع با بازگشت ایالات متحده به توافق برجام و میزان لغو تحریمهای طرف ثالث توسط واشنگتن تعیین خواهد شد
با توجه به علاقه این سازمان برای حفظ خود، اهداف متوسط اقتصادی و ظرفیت محدود دولتی، عضویت ایران به قدرت سازمان همکاری شانگهای میافزاید. در آغوش گرفتن یک بازیگر اصلی در خاورمیانه نماد گستردگی جغرافیایی سازمان و ارتباط مستمر آن به عنوان مدافع اصولی مانند توسعه مشترک و امنیت تعاونی است.
باید دید که آیا این سازمان دستور کار خود را برای ایفای نقش برجستهتر در مسائل امنیتی و اقتصادی آینده که آسیای جنوبی، آسیای میانه و خاورمیانه را به هم متصل میکند، بازتعریف خواهد کرد یا خیر. این موارد شامل توسعه انرژی، ثبات افغانستان و ارتباطات زیرساختی است که اوراسیا، آسیای جنوبی و خاورمیانه را به هم پیوند میدهد.
در حالی که عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای فرصتی را برای این سازمان ایجاد میکند، اما سازمان همکاری شانگهای هیچ تأثیری بر اینکه ایران بتواند از مزایای اقتصادی برای کاهش تحریمها در ازسرگیری مجدد صادرات نفت ندارد چون این موضوع با بازگشت ایالات متحده به توافق برجام و میزان لغو تحریمهای طرف ثالث توسط واشنگتن تعیین خواهد شد.
نظر شما