بازار؛ گروه بین الملل: روابط خارجی کره جنوبی با خلیج فارس در طول سال ها از غیرفعال به گسترده و بسیار گسترده تغییر کرده است. باید گفت منافع اقتصادی سئول در منطقه افزایش یافته و این کشور تلاش کرده است به دقت سیاست های خود را بین اقتصاد و سیاست و همچنین ملاحظات منطقه ای و جهانی متعادل کند. با این حال، این کشور به دلیل مسائل سیاسی و امنیتی در منطقه به طور فزاینده ای به سمت تصمیم گیری های سخت کشیده می شود.
باید گفت ایران به یکی از شرکای تجاری مهم کره جنوبی در خلیج فارس تبدیل شده است. در سال ۲۰۱۰، کل تجارت بین دو کشور ۱۱.۵ میلیارد دلار بود. یک سال بعد، این رقم به ۱۸.۴ میلیارد دلار رسید.
شرکتهای کرهجنوبی پروژههایی به ارزش میلیونها دلار را در ایران برنده شدند و سئول فرصتهایی را برای افزایش حجم تجارت آینده در ایران دید، اما موضوع هستهای ایران فرصتها را محدود کرد تا جایی که تجارت بین دو کشور در سال ۲۰۲۰ به ۸.۸ میلیارد دلار کاهش یافت که در نتیجه خروج ایالات متحده از برجام و به دنبال آن اجرای تحریم ها بود.
منافع کره جنوبی در خلیج فارس
سیاست اساسی کره جنوبی در خلیج فارس بر لزوم تفکیک همراه با ملاحظات سیاسی و اقتصادی با حفظ موضع بی طرفانه و پرهیز از تصمیمات یا اقدامات مغرضانه ای که می تواند منافع عظیم اقتصادی آنها را تحت تأثیر قرار دهد، تأکید می کند.
با این حال در طول سالها، سئول مجبور بوده با معضلات مکرری مواجه شود، بهویژه زمانی که سیاستاش در تضاد با منافع ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه بود. اخیراً جاه طلبی های آن به عنوان یک قدرت متوسط در نظر گرفته می شود، به این معنی که نفوذ آن به اندازه قدرت های ابرقدرت قابل توجه نیست. با این حال، تأثیر آن بر امور منطقه ای و جهانی به اندازه ای بزرگ است که در هر دو عرصه مورد توجه قرار گیرد.
مطالعات موردی در مورد تعامل سیاسی کره جنوبی در خلیج فارس
*جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸)
کره جنوبی در طول جنگ ایران و عراق با اولین معضل سیاسی-اقتصادی خود مواجه شد. در این مدت، تجارت بین کره جنوبی و عراق و ایران کاهش یافت، اما سئول در مورد اینکه از کدام طرف حمایت کند، با دوراهی مواجه شد.
در نهایت، سئول تصمیم گرفت بی طرفی خود را در طول جنگ حفظ کند و حمایت عمومی را از هیچ یک از طرفین ابراز نکرد. این سیاست به آن اجازه داد تا بدون متهم شدن به جانبداری یا اظهارات سیاسی که می تواند تجارتش با سایر کشورهای عربی را به خطر بیندازد، به تجارت با هر دو طرف ادامه دهد.
*جنگ اول خلیج فارس (۱۹۹۱)
در طول جنگ اول خلیج فارس، واشنگتن از کره جنوبی خواسته بود تا نیروهای نظامی را برای کمک به رهایی کویت از تجاوز عراق بفرستد. در پایان، سئول تنها ۳۱۴ نظامی را فرستاد که در وظایف اصلی لجستیکی کمک کردند و در هیچ عملیات جنگی شرکت نکردند. بنابراین سئول توانست بدون درهم شکستن موقعیت نسبتاً بی طرف خود و بدون درگیری با واشنگتن در عملیات نظامی در عراق شرکت کند.
*عملیات آزادی عراق (۲۰۰۳)
عملیات آزادی عراق داستانی کاملا متفاوت بود. این بار واشنگتن نتوانست از حمایت جهانی برای مشروعیت بخشیدن به عملیات نظامی خود برخوردار شود. این عدم حمایت باعث شد واشنگتن فشار بر کره جنوبی و ژاپن برای اعزام نیروهای نظامی به عراق را افزایش دهد.
این فشار منجر به مناظره سیاسی در کره جنوبی بین حامیان و مخالفان اعزام نیروهای نظامی کره جنوبی به عراق شد. سئول کاملاً آگاه بود که امتناع دیگر از مشارکت نیروها به روابط آن با واشنگتن آسیب می رساند.
در پایان سئول با اعزام نیرو به عراق موافقت کرد، اما از انجام تمام درخواستهای واشنگتن، از جمله اعزام نیرو به منطقه جنگی خودداری کرد. در سال ۲۰۰۴، کره جنوبی ۳۵۰۰ سرباز را به عراق اعزام کرد تا عمدتاً بر روی وظایف غیرنظامی کار کنند. دولت کره جنوبی در تلاش برای جلوگیری از برچسب زدن در جهان عرب به عنوان یک قدرت ضد مسلمانان تأکید کرد.
*موضوع هسته ای ایران
پس از سالها جداسازی سیاست از منافع اقتصادی، از جمله حفظ روابط با ایران در طول جنگ ایران و عراق و حتی در زمان بحران هستهای ایران، نیاز به موضعگیری در مورد موضوع هستهای ایران به تدریج برای کره جنوبی افزایش یافته است.
کره در دو دهه گذشته زمانی که موضوع هسته ای ایران برای واشنگتن و همچنین شورای امنیت سازمان ملل به اولویت بالایی تبدیل شد، متوجه شد که نمی تواند به نشستن و تماشا کردن ادامه دهد. در ابتدا سئول قطعنامه ۱۹۲۹ را به گونه ای تفسیر کرد که به کره جنوبی اجازه داد به تجارت خود با ایران ادامه دهد، با این وجود، درخواست واشنگتن در سال ۲۰۱۰ برای اجرای تحریم های ملموس اندکی بعد دنبال شد.
سیاست تحریمهای انتخابی اولیه سئول با مخالفت شدید واشنگتن مواجه شد و کره جنوبی در نهایت تحت فشار قرار گرفت تا تجارت خود با ایران را محدود کند. این امر تأثیر اقتصادی منفی بر حدود ۳۰۰۰ تجار کره جنوبی داشت که در ایران فعالیت می کردند و همچنین منجر به از دست دادن یک معامله تجاری میلیارد دلاری شد و روابط بین سئول و تهران تیره شد و کره جنوبی نگران بود که استراتژی بلندمدت بی طرفی سیاسی اش ممکن است از بین برود.
توافق هسته ای با ایران در سال ۲۰۱۵ یک بار دیگر سیاست کره جنوبی را در قبال ایران تغییر داد. توافق ۱+۵ بر سر برنامه جامع اقدام مشترک - توافق ایران و روسیه، فرانسه، چین، انگلیس و آمریکا - منجر به تغییر جهانی رویکردهای سیاستی در قبال ایران شد.
پس از امضای توافق برجام، هیئت های تجاری از سراسر جهان به سرعت به این کشور رفتند تا به دنبال معاملات اقتصادی بالقوه باشند. کره جنوبی نمی توانست بیش از این فرصت های تجاری در ایران را از دست بدهد. بنابراین رئیس جمهور کره جنوبی در ماه می ۲۰۱۶ با همراهی یک هیئت تجاری بزرگ از ایران بازدید کرد.
سئول امیدوار است که دولت بایدن بتواند دوباره برجام را امضا کند و بازار ایران را برای شرکت های کره جنوبی بازگشایی کند
تصمیم دونالد ترامپ برای خروج از برجام باعث ایجاد نگرانی در کره جنوبی در مورد فرصت های تجاری در ایران شد. کره جنوبی از این فرصت استفاده کرد و بدهی خود به ایران را بلوکه کرد.
سئول امیدوار است که دولت بایدن بتواند دوباره توافقنامه را امضا کند و بازار ایران را برای شرکت های کره جنوبی بازگشایی کند.
اهمیت خلیج فارس برای منافع کره جنوبی به احتمال زیاد در کنار اقتصاد در حال توسعه و نیاز فزاینده به نفت، گاز و بازارهای خارجی برای محصولات و خدمات کره ای، همچنان در حال رشد است. وابستگی کره به نفت و گاز عمدتاً از خلیج فارس، همچنان بر سیاست سئول در قبال منطقه خلیج فارس تأثیر خواهد گذاشت.
اما در سالهای آینده، سئول باید وضعیت قدرت متوسط خود را ثابت کند و احتمالاً فعالتر شود، حتی گاهی اوقات سیاستهایی را دنبال کند که ممکن است با منافعش در منطقه تضاد داشته باشد. در غیر این صورت، همانطور که رئیس جمهور فعلی مون جائه این در برخی از سخنرانی ها گفته است، تنها در مورد مسائل اقتصادی به عنوان یک کشور قدرت متوسط تلقی می شود.
سئول سیاست خارجی خود را در خلیج فارس با ایجاد توازن بین منافع محلی و جهانی خود ادامه خواهد داد و در نتیجه احتمال درگیری با کشورهای منطقه یا منافع ابرقدرت ها را به حداقل می رساند.
نظر شما