بازار؛ گروه بین الملل: «نیل فلیگشتاین» در کتاب «بانک ها این کار را کردند؛ آناتومی بحران مالی» به طور واضح و کاملاً روشن توصیف می کند که چگونه اقدامات دولت به طور ناخواسته به تغییر مدل تجارت بانک های آمریکایی از روابط طولانی مدت با مشتری به سمت فعالیت های مبتنی بر کارمزد کمک می کند.
در اواسط دهه ۲۰۰۰، هر بخشی از سازمانهای مالی ایالات متحده آمریکا به هزینه خطرپذیری قابل توجه و حتی کلاهبرداری متمرکز بودند. فلیگشتاین با ارائه یک دید طولانی مدت به بحران مالی ۲۰۰۸، دقیقاً نشان می دهد که بانک ها چگونه باعث ایجاد این بحران شدند.
در این کتاب، نیل فلیگشتاین به جای سوال چه کسی این کار را انجام داده است؟ به ما می گوید که بانک ها چگونه این کار را انجام داده اند و چرا آنها این کار را انجام داده اند و چگونه یک بحران جهانی در سال ۲۰۰۸ ایجاد شده است. چه کسی به وام گیرندگان وام می دهد کسانی که مطمئناً توانایی بازپرداخت آنها را ندارند؟ چرا وقتی مشخص شد که حباب در حال ترکیدن است، بانک ها تغییر مسیر ندادند؟ فلیگشتاین هنگام شناسایی نقاط عطف اصلی، شواهد ساده را رد می کند و روایتی منسجم و پیچیده از توالی وقایع را ارائه می دهد.
باید گفت فلیگشتاین تأثیرگذارترین جامعه شناس اقتصادی در دنیای امروز است. این کتاب فوق العاده خواندنی فراتر از جامعه شناسی، مورد توجه مورخان، دانشمندان علوم سیاسی و اقتصاددانان واقع خواهد شد.
جهت شناخت بیشتر کتاب خبرنگار بازار گفتگویی با نویسنده کتاب تنظیم نموده که در ادامه می آید. پروفسور «نیل فلیگشتاین» استاد دانشگاه کالیفرنیا برکلی است. وی عضو انجمن علوم امریکاست و از اساتید شناخته شده جامعه شناسی اقتصادی در سطح جهانی است.
*سوال اصلی شما در این کتاب چه بوده است؟
کتاب من تلاشی برای ارائه توضیحاتی درباره بحران مالی است که از سال ۲۰۰۸ در ایالات متحده آمریکا آغاز شد و تا سال ۲۰۰۹ در کشورهای توسعه یافته گسترش یافت. این کتاب نشان می دهد که گزارش های موجود از آنچه اتفاق افتاده یا ناقص هستند یا اشتباه.
آنچه تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته تمرکز بر کاری است که بانکها در واقع برای آسیب پذیرتر کردن خود انجام می دادند و این روند به بحران گسترده ای که منجر به ورشکستگی اکثر بانک ها در ایالات متحده آمریکا و اروپای غربی شد.
* برای پاسخ به این سوال از چه فرضیه ای استفاده کردید؟ بحث اصلی شما چیست؟
بحث اصلی من این است که بزرگترین بانکهای ایالات متحده آمریکا در یک صنعت واحد برای سود بیشتر خود درگیر شده اند - صنعت اوراق بهادار که وام مسکن در اختیار بانک ها قرار داد.
این کتاب تغییر تاریخی از مدل پس انداز و وام تأمین مالی که به موجب آن بانک های محلی به صاحبان خانه وام می دهند به مدل اوراق بهادار رهنی جایی که این وامها به ماده اولیه اوراق بهادار خریداری و فروخته شده در سراسر جهان تبدیل شدند را ثبت می کند. این کتاب نشان می دهد که تا سال ۲۰۰۸ ، بزرگترین بانک ها به صورت عمودی ادغام شده اند.
در ابتدا ارائه وام مسکن، تولید و فروش اوراق بهادار رهنی و خرید و فروش آن اوراق بهادار بر عهده بانک ها بود. در حالی که این امر سودآوری داشت، بانکها در هر بخش از این روند درآمد کسب می کردند - عمدتا با استفاده از پولی که به صورت کوتاه مدت وام گرفته بودند.
این کتاب نشان می دهد چگونه این گره گشایی در سال ۲۰۰۶ آغاز شد. این گره گشایی بانک ها را بسیار آسیب پذیر کرد زیرا وام گیرندگان نمی توانستند آنچه را که برای ایجاد تجارت وام گرفته بودند پس دهند. این کتاب نشان می دهد که بسیاری از ویژگی های آنچه اتفاق افتاده است تنها با درک مدل های تجاری بزرگترین بانک ها قابل درک است.
*ضرورت نگارش این کتاب چه بود؟
علل بحران هنوز به خوبی شناخته نشده است. نهادهای نظارتی به وضوح نمی فهمیدند که در آن زمان چه اتفاقی می افتد. دیدگاه فعلی آنها نسبت به آنچه اتفاق افتاده نسبتاً محدود است.
هدف این کتاب پیشنهاد این است که مقامات نظارتی نسبت به هر صنعتی که به نظر می رسد سود بیش از حد دارد، بدبین باشند. بانکها و سایر موسسات مالی به ویژه در معرض چنین مازاد سودی قرار دارند و مدلهای تجاری آنها برای جلوگیری از بلایایی مانند بحران مالی در سراسر جهان نیاز به درک و بررسی دقیق دارند. بانک ها به عنوان واسطه های مالی در جوامع مدرن به ویژه در معرض این نوع بحران ها هستند.
نظر شما