۱۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۵۸
تاثیر چین بر بازارهای مالی دنیا از فارکس تا رمزارزها و طلا | آیا بازار نفت رو به نابودی است؟
در گفتگو با بازار مطرح شد؛

تاثیر چین بر بازارهای مالی دنیا از فارکس تا رمزارزها و طلا | آیا بازار نفت رو به نابودی است؟

کارشناس بازارهای بین‌المللی می گوید: به دلیل اینکه چین و ارز این کشور به صورت مستقیم در بازار بین‌المللی مبادله نمی‌شود، کسانی که پیگیر این اقتصاد هستند دلار استرالیا معرف آن است.

بازار؛ گروه بورس: بازار در ادامه سلسله گفتگوهای بررسی بازارهای جهانی،رمزارز">رمزارز و فارکس با علی حیدری کارشناس اقتصادی به گفتگو پرداخته است:

*آیا چین به اولین قدرت اقتصادی جهان تبدیل خواهد شد؟
 خیلی از افراد معتقدند چین اقتصادی است که به زودی جایگاه اقتصادی ایالات متحده را خواهد گرفت، ولی من با این نظریه خیلی هم‌سو نیستم.

*بازار چین چه تأثیری بر بازار فارکس می‌گذارد؟
به دلیل اینکه چین و ارز این کشور به صورت مستقیم در بازار بین‌المللی مبادله نمی‌شود، کسانی که پیگیر این اقتصاد هستند، دلار استرالیا می‌تواند بهترین معرف اقتصاد چین باشد چون استرالیا بیشترین حجم معاملاتی را با بازار چین دارد و تا این لحظه هرگونه نوسان در اقتصاد چین مستقیم در بازار فارکس اولین تأثیر را بر دلار استرالیا خواهد داشت.

اقتصاد چین بر چه ارزهایی به صورت غیر مستقیم اثر می‌گذارد؟
 دومین ارزی که اقتصاد چین روی آن اثرگذار است، دلار نیوزلند است. البته، به شدت دلار استرالیا روی این ارز اثرگذار نیست و در بقیه نواحی در حیطه غیر ارزی هم اقتصاد چین بر میزان تقاضای نفت در بازار بین‌المللی اثرگذار است. هرگونه رشد اقتصاد چین سبب افزایش تقاضا برای نفت می‌شود و این یعنی رشد و خبرهای خوب مربوط به اقتصاد چین، رشد آرام نفت در حیطه بین‌المللی را به همراه دارد که می‌تواند کمی کندتر اتفاق بیفتد.

رفتن دنیا به سمت سوخت پاک چه تأثیری بر اقتصاد چین خواهد گذاشت؟
 همسو شدن با اقتصادهای پاک در بازارهای بین‌المللی خیلی خوب است به خصوص اینکه کشورهای اروپایی با سرعت بیشتری در این راه قدم برمی‌دارند و ایالات متحده هم با حضور بایدن به این قضیه سرعت می‌دهد، ولی اقتصادهایی مانند چین و هندوستان در آینده‌ای نزدیک در حیطه جهانی شناخته‌تر خواهند شد و چینی ها هنوز نیازمند مواد اولیه هستند و ممکن است این بازارها در جهت استفاده از سوخت‌های پاک حرکت کنند، اما نه با سرعتی که اروپا و آمریکا در حال حرکت هستند.

البته ناگفته پیداست که چین هم در حال رفتن به این سمت است که از استخراج نفت تا مراحل بعدی تهیه نفت را به صورت مستقیم در مرزهای جغرافیایی خودش انجام دهد و ممکن است هفت یا هشت سال بعد این موضوع تحقق پیدا کند.

در حال حاضر، چین تکنولوژی‌های لازم برای نفت را ندارد و برای این کشور مقرون به صرفه نیست که چنین کاری را انجام دهد چون از خاورمیانه راحت‌تر می‌تواند این ماده اولیه را تأمین کند بنابراین، فعلا نیازی ندارد که تکنولوژی خود را گسترش دهد تا از ذخایر و منابعی که دارد، استفاده کند.

* آیا بازار نفت سال به سال ضعیف‌تر می‌شود؟
نمی‌توان نتیجه گرفت که بازار نفت ضعیف می‌شود. ما در حال حاضر، شاهد رشد اقتصادی چین هستیم، اقتصاد بعدی که شتاب خواهد گرفت، هندوستان است که در یک پروسه زمانی ۲۰ ساله، پاکستان هم با گسترش جمعیت خودش می‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد و این شاید رویاپردازی باشد ولی اقتصادهای بعد از هندوستان و این کشورها می‌توانند از قاره آفریقا قوت بگیرند.

*اقتصاد کشورهایی مانند برزیل و ترکیه در آینده چه تغییراتی خواهند داشت؟
 این کشورها به صورت موقت اثرگذار هستند، ولی اصولا پیشرفت کشورها مدیون سبک سیاست‌گذاری مدیران آن‌هاست (دولت، حاکمیت، گروه‌ها و احزاب سیاسی) و سبک سیاست‌گذاری کشورها نوع پیشرفت و نوع رشد کشور را مشخص می‌کند و مردم به نوعی به نوع سیاست‌گذاری کشور بازخورد می‌دهند بنابراین می‌توان از کشورهایی نظر برزیل و ترکیه انتظار داشت که به صورت مقطعی حرکت کنند، اما با این سیاست‌گذاری که مخصوصا کشور ترکیه دارد، فعلا نمی‌توانند اثرگذاری سنگینی در بازارها داشته باشند.

*اقتصاد ترکیه ریتم بیشتری به خود گرفته و فعالان اقتصادی نگران سیاست‌گذاری‌ها هستند و در حال خروج از اقتصاد این کشور هستند؛ نظر شما در این باره چیست؟
دیدگاه غالبی که در سیستم سیاست‌گذاری ترکیه حاکم است، این است که پیرو سیاست پولی بانک مرکزی خود نیست و اردوغان سبک و سیاقی که در بانک مرکزی ترکیه است معادل سبک بانک‌های اروپایی می‌داند و این سبک مدیریتی بانکی را نوعی ربا در نظر می‌گیرد و تعصبی به این قضیه نگاه می‌کند به همین دلیل، ساختار بانک مرکزی خود را از حالت استقلال به حالت دستورپذیری برده است. با توجه به این سبک اردوغان که باعث کاهش ارزش پولی کشورش می‌شود، خود اردوغان به دلیل داشتن سبک دستوری و مدیریتی که دارد، مانعی برای رشد اقتصادی ترکیه است.

اگر به بانک مرکزی ترکیه اجازه داده شود که آزادانه و مستقل فعالیت خود را انجام دهد، رشد ترکیه دوباره به سمت توسعه بازمی‌گردد؛ در غیر این صورت، هیچ تغییری در اقتصاد این کشور ایجاد نمی‌شود.

دلار استرالیا می‌تواند بهترین معرف اقتصاد چین باشد چون استرالیا بیشترین حجم معاملاتی را با بازار چین دارد و تا این لحظه هرگونه نوسان در اقتصاد چین مستقیم در بازار فارکس اولین تأثیر را بر دلار استرالیا خواهد داشت

*تأثیر اقتصاد چین بر روی طلا چیست؟
زمانی که اقتصاد چین یا آمار، اخبار، احتمالات و پیش‌بینی‌ها در مورد چین نشان از کندی یا کاهش مقوله اقتصاد بود، عمده سرمایه‌گذاران به ویژه در بازار آسیا به سمت خرید انس طلا حرکت می‌کنند بنابراین، به هر طریقی، کاهش اقتصاد چین یعنی افزایش مقطعی انس در بازار آسیا.

*تأثیر اقتصاد چین بر بازار رمزارزها چیست؟
 در حال حاضر، با توجه به شرایط کرونا، رمزارزها قوت گرفتند و رمزارزها رشد خوبی داشتند و اقتصاد چین هم در این مقوله در زمان کرونا عملکرد ضعیفی از خودش نشان داد و همین مسئله باعث آشفتگی در سبک سرمایه‌گذاری شد و عمده سرمایه‌گذاران خرد به سمت رمزارزها روی آوردند.

با توجه به اینکه چین اولین گام‌ها را برداشته است تا به دوران قبل از بحران کرونا بازگردد، می‌توان انتظار داشت که رمزارزها در زمان بازار آسیا در بیشتر مواقع حالت خنثی و حتی نزولی هم داشته باشند که این مسئله بستگی به شرایط و موقعیت دارد که می‌توان این فرضیه را در کوتاه‌مدت در نظر گرفت.

در میان‌مدت و بلندمدت، دولت چین در صدد است تا بانک‌هایی تأسیس کند که امکان تبادل بین رمزارزها مانند سایر پول‌ها را داشته باشد. به عنوان مثال، اگر شما بیت‌کوین داشته باشید و قصد مبادله آن با اتریوم را داشته باشید، می‌توانید از طریق بانک‌هایی که در چین تأسیس شوند، چنین کاری را انجام دهید.

*رابطه بین طلا و نفت در بازارهای بین‌المللی چیست؟
 بسیاری معتقدند بین طلا و نفت رابطه است، اما هیچ همبستگی و ارتباطی بین این دو وجود ندارد. هر زمانی و به هر دلیلی که ابهامی در بازار وجود داشته باشد و یا به هر دلیلی که اقتصادها روند رشدی نداشته باشند، طلا پشتوانه سرمایه‌گذاری است و زمانی که تقاضا وجود داشته باشد، نفت رشد و زمانی که تقاضا وجود نداشته باشد، افت می‌کند بنابراین، ممکن است در برخی مقاطع زمانی این دو هم‌مسیر باشند، اما به طور کلی، نمی‌توان ارتباطی بین این دو ارتباطی برقرار کرد.

* آیا می‌توان مس را رقیبی برای بازار طلا دانست؟
 در مسیر پیش رو، احتما کاهش قیمت مس در بازارهای بین‌المللی وجود دارد چراکه دولت چین به این مرحله رسیده است که با گشترش کارخانه‌های خود بر شدت آلودگی هوای زیستی خود افزوده است و به همین دلیل، دولت چین به زودی قرانینی را تصویب خواهد کرد که میزان مصرف چنین موادی را کاهش دهد و قطعا این کار را از صنایع فلزی خود شروع خواهد کرد بنابراین، این احتمال وجود دارد که به خاطر کاهش تقاضا در چین، در زمینه بین‌المللی هم کاهش قیمت داشته باشیم.

به طور کلی، معتقد هستم که طلا جریانی متفاوت دارد و این کالا را با وجود ویژگی‌های خاص خودش یک ارز مستقل می‌دانم.

* آیا اورانیوم رقیبی برای نفت محسوب می‌شود؟
 در شرایط فعلی، انرژی‌های بهتر از اورانیوم وجود دارد و اورانیوم به دلیل شرایط نگهداری سخت‌تر، پرهزینه‌تر است و آلودگی زیست‌محیطی دارد، اما در حال حاضر سوختی که بتواند جایگزین نفت شود، غیر ممکن نیست. زمانی، زغال سنگ اولین محصولی بود که برای آغاز انرژی انجام کارها مورد استفاده قرار می‌گرفت، ولی نفت جایگزین آن شد و به لحاظ علمی هم این احتمال وجود دارد که در آینده نه چندان دور یک نوع سوخت دیگر جایگزین نفت خواهد شد که این انرژی می‌تواند آب، خورشید و یا هر چیز دیگری باشد، اما اورانیوم برای همه مقرون به صرفه نیست.

*انرژی‌های هیدروژنی در حال جانشینی انرژی‌های فسیلی هستند و اولین ماده‌ای که برای تولید هیدروژن می‌تواند مورد استاده قرار گیرد، آب است؛ آیا آب در آینده نزدیک حکم نفت را خواهد داشت؟
 با توجه به رشد علم در حال حاضر، هیچ چیزی غیر ممکن نیست و من از لحاظ تکنیکال پاسخ به این سؤال را نمی‌دانم، اما به آینده دنیا خوش‌بین هستم. به عنوان مثال، اینکه شنیده می‌شود یک کشور آب شور را به شیرین تبدیل می‌کند و یا امکان تبدیل مناطق غیر حاصل‌خیز به حاصل‌خیز وجود دارد، از یک خوش‌بینی رونمایی می‌کند بنابراین، نفت هم می‌تواند جایگزین داشته باشد و برای بحران آب هم می‌توان احتمالاتی را در نظر گرفت، اما همه این‌ها مستلزم داشتن یک سیاست‌گذاری هدفمند و درست در اقتصاد کلان است.

 چین هم در حال رفتن به این سمت است که از استخراج نفت تا مراحل بعدی تهیه نفت را به صورت مستقیم در مرزهای جغرافیایی خودش انجام دهد و ممکن است هفت یا هشت سال بعد این موضوع تحقق پیدا کند

*چشم‌انداز اقتصاد چین در بازه زمانی ۱۰ ساله و تأثیر آن بر بازار فارکس چیست؟ آیا چین می‌تواند خودش را غالب کند و ارزی مانند دلار باشد که در بازار فارکس قرار بگیرد؟
بازار فارکس یک بازار آزاد است و هر کشور و یا شخصی می‌تواند مبادلات مالی در آن داشته باشد،اقتصاد ایالات متحده سبکی پیشرو و آزاد است که همیشه نوآوری و خلاقیت از این منطقه آغاز می‌شود چون سبک مدیریتی در آمریکا بر مبنای انگیزشی است و برای ایجاد خلاقیت انگیزه می‌دهند و از همه نظر تأمین شده است. به همین دلیل است که می‌شنویم وقتی شخصی به این کشور می‌رود به یک نوآوری و سبک نوین دست می‌یابد چون ایالات متحده ساختار انگیزشی قوی به شخص می‌دهد و این مسئله باعث می‌شود که اقتصاد آمریکا به واسطه فردمحوری در راستای تعالی جامعه یک اقتصاد پویا باشد و رشد به نظر من به معنی است.

در مورد بازار چین اما که ساختاری دولت‌محور دارد، تا این لحظه بیشتر دنباله‌روی اقتصادهای دیگر به ویژه ایالات متحده آمریکا است و به عبارت دیگر، هر کارخانه و شرکتی که در این کشور شکل گرفته، یک نمونه از کشورهای دیگر بوده است که ایده در جای دیگر بوده و در چین، این کار را رشد و نمو داده‌اند.

اقتصاد چین هر چقدر هم رشد پیدا کند، به خاطر ساختار بسته سیاسی که در این کشور وجود دارد، این احتمال وجود دارد که در سال‌های پیش رو، مشکلاتی بین بطن جامعه و دولت وجود داشته باشد. در چین، همه از سرانه درآمد استفاده نمی‌کنند، اما در ایالات متحده، سرانه اقتصادی شامل حال همه می‌شود. در ایالات متحده شهروندان به راحتی می‌توانند حرف خودشان را بزنند، اما در چین، در هر شرایطی باید تابع مقررات بود؛ در حال حاضر هم تسلط چین بر یکی از استان‌های این کشور است که متأسفانه خبرهای خوبی هم از آن شنیده نمی‌شود.این مسائل سبب می‌شود تا اقتصاد چین شاید رشد داشته باشد ولی به آن حدی که نیاز است توسعه نخواهد یافت.

*برخی نظر مخالف دارند و چین را در بسیاری از زمینه‌ها پیشرو می‌دانند. نظر شما چیست؟
برای عمده سرمایه‌گذاران ایالات متحده، سرمایه‌گذاری کردن و بردن کارخانه به کشورهایی مانند چین، هندوستان و پاکستان خیلی به نفع این کشورها است چون نیروی کار ارزانی دارد، مواد اولیه را به سادگی می‌تواند تأمین کند بنابراین، حاشیه سود این کشورها هم بیشتر می‌شود بنابراین، غیر ممکن نیست که یک شرکت آمریکایی در این مناطق یک شرکت تأسیس کند و در نهایت، هر فعالیتی نیازمند یک نوع فناوری آمریکایی است و اگر دقیق نگاه کنیم، چینی‌های جریان کپی کردن از دیگر صنایع با کمی تغییرات را اجرا می‌کنند.

زمانی که اقتصاد چین یا آمار، اخبار، احتمالات و پیش‌بینی‌ها در مورد چین نشان از کندی یا کاهش مقوله اقتصاد بود، عمده سرمایه‌گذاران به ویژه در بازار آسیا به سمت خرید انس طلا حرکت می‌کنند بنابراین، به هر طریقی، کاهش اقتصاد چین یعنی افزایش مقطعی انس در بازار آسیا

این مسئله ناگفته نماند که در اقتصاد آمریکا، تا مادامی که یک کالا، شرکت یا صنعت رشد اقتصادی مطلوب و مورد پسندی داشته باشد و بتواند در اقتصاد تأییدیه لازم را بگیرد و به عبارتی سودمند باشد، آن صنعت در آمریکا ماندگار است و در غیر این صورت، صنعت به خارج از کشور انتقال داده می‌شود و یا همانجا به اتمام می‌رسد؛ همانگونه که بسیاری از صنایع زمانی در آمریکا بوده‌اند و حالا وجود خارجی ندارند و مرحله بعدی که در ایالات متحده وجود دارد، مرحله ایده‌پروری است. سیستم انگیزشی آمریکا به خصوص ساختار سیاست‌گذاری که به اشخاص می‌دهند خیلی سریع‌تر و بهتر است؛ به نحوی که به سادگی می‌توان در این کشور هر شرکت و هر ایده‌ای را تأسیس کرد و وارد رقابت شد، ولی همین مسئله در کشور چین به کندی صورت خواهد گرفت مگر اینکه دولت حمایت خاصی از آن صنعت داشته باشد.

کد خبر: ۹۱٬۹۵۷

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha