۲۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۳
تأکید صرف بر رشد اقتصادی تبعات ناگواری دارد| «سازمان تجارت جهانی» را در بستر تاریخی باید مطالعه کرد
استاد دانشگاه هاروارد در گفتگو با بازار:

تأکید صرف بر رشد اقتصادی تبعات ناگواری دارد| «سازمان تجارت جهانی» را در بستر تاریخی باید مطالعه کرد

«کوین اسلوبودیان» معتقد است لیبرالیسم بر رشد اقتصادی صرف تأکید دارد و تبعات ناشی از این موضوع را در نظر نمی گیرد.

بازار؛ گروه بین الملل: «کوین اسلوبودیان» اخیرا کتاب «گلوبالیستها: پایان امپراتوری و تولد نئولیبرالیسم» که توسط دانشگاه هاروارد منتشر شده را به رشته تحریر درآورده است.

اکثر مردم ادعا می کنند که درک کلی از نئولیبرالیسم به عنوان جنبشی از اصول لسه فر با هدف تضمین بازارهای آزاد و اقتصاد بدون محدودیت دارند.
در کتاب «جهانیان: پایان امپراتوری و تولد نئولیبرالیسم»، «کوین اسلوبودیان» نشان می دهد که در آغاز ، نئولیبرالیسم در واقع محافظ دنیای اقتصاد در مقابل جهان سیاسی بود – یعنی محافظت از اقتصاد جهانی ، نه آزاد کردن آن.

از نظر اسلوبودیان، نئولیبرالیسم در نهایت بیشتر از آنچه یک نظریه بازار یا اقتصاد باشد؛ نظریه ای مربوط به قانون و دولت بوده و کار او درک واضح تری از اینکه چگونه دنیای قدیمی امپراتوری در قرن بیستم جای خود را به دنیای بازارهای شبه آزادیخواهانه نداد اما به نهادهای بین المللی که در تجویز سیاست ها و قوانین تجارت بسیار فعال بودند داد؛ می دهد.
در زیر، اسلوبودیان کتاب خود را معرفی می کند.

دکتر کوین اسلوبودیان استاد دانشگاه هاروارد و کالج ولسلی آمریکا در خصوص ضرورت نگارش کتاب «گلوبالیستها: پایان امپراتوری و تولد نئولیبرالیسم» به خبرنگار بازار گفت: تقریباً ۲۰ سال پیش، در جریان اعتراضات سال ۱۹۹۹ علیه نشست سازمان تجارت جهانی در سیاتل بود که من به فکر نوشتن این کتاب افتادم. هنگامی که سازمان تجارت جهانی (WTO) در ۳۰ نوامبر ۱۹۹۹ میزبان نشست خود در سیاتل آمریکا بود، حداقل بیش از ۴۰ هزار نفر در اعتراض به کنفرانس سازمان تجارت جهانی موسوم به «نشست هزاره» که در مورد آزادسازی بازار در بخش‌های سرمایه‌گذاری و خدمات عمومی بود گرد هم آمدند تا اعتراض خود را به روند جهانی‌سازی اعلام کنند. این اتفاقات چندروزه به نبرد در سیاتل شهرت یافت.

وی افزود: در میان گروه های خاص شرکت کننده، گروه های مردم‎نهاد ملی و بین المللی به خصوص آن ها که در رابطه با مشکلات کارگری، محیط زیست و حمایت از مصرف کننده فعال بودند، اتحادیه های کارگری، گروه های دانشجویی، گروه های مذهبی و آنارشیست ها حضور داشتند و البته همین گستردگی هماهنگی لازم را سخت می ساخت.

وی در ادامه افزود: بنابراین سوال اصلی کتاب «گلوبالیستها: پایان امپراتوری و تولد نئولیبرالیسم»، این است که چرا هیچ کس از اقتصاد جهان دفاع نمی کند -  قدرتی که دولتهای منتخب دموکراتیک را مجبور می کند و به طور ناشناس قوانین و سختگیری های جدیدی را اعمال می کند؟

استاد دانشگاه هاروارد در ادامه افزود: من می خواستم تا آنجا که می توانم به نوعی منطق عمیق نزدیک شوم و بدانم نئولیبرال ها چه می خواهند؟ اگر چه اصطلاح نئولیرالیسم توسط گروهی از روشنفکران در دهه ۱۹۳۰ برای توصیف خودشان ابداع شد؛ در دهه ۱۹۹۰ و پس از آن بیشتر توسط دشمنان آنها مورد استفاده قرار گرفت. همانطور که در مقدمه کتاب نوشته ام: به ما گفته شد که نئولیبرال ها به لسه فر جهانی؛ بازارهای خودتنظیم و کاهش انگیزه های انسانی به منافع شخصی عقلانی یک بعدی اقتصادی اعتقاد داشتند. ادعا شده بود که جهانگرایان نئولیبرال، سرمایه داری بازار آزاد را با دموکراسی درهم آمیخته و در مورد یک بازار جهانی بدون مرز خیال پردازی می کنند.

وی افزود: اما جهانگرایان نئولیبرال چرا چنین فلسفه ای را ترویج می کنند؟ باید گفت این امر باعث بالا رفتن ثروت کل و بهره وری بشریت به عنوان یک کل شد. تعداد افرادی که روزانه با یک دلار زندگی می کردند سال به سال کاهش می یافت.

وی یادآور شد: حتی اگر نابرابری در حال افزایش بود؛ روند صعودی رشد اقتصاد جهانی ادامه داشت. بنابراین هیچ چیز بدی در مورد صندوق بین المللی پول، بانک جهانی، حرفه اقتصاد و روزنامه «فایننشال تایمز» وجود نداشت. آنها به راحتی بزرگترین نمودار خطی رشد اقتصادی جهان را تماشا می کردند.

دکتر کوین اسلوبودیان در ادامه تأکید کرد: از طرف دیگر ما همه نوه های نوستالژیک جهان شمالی بوده و قادر به درک تصویر بزرگتر نبودیم. توضیح دوم اینکه جهانی سازی نئولیبرال تعداد کمی از مردم را بسیار ثروتمند کرد و به نفع این افراد بود که با استفاده از امکانات قابل توجه خود با تأمین بودجه اتاق های تحقیق و گروه های دانشگاهی، لابی کنگره، به مبارزه با آنچه که جنگ ایده ها نامیده می شود، بروند. بنابراین نئولیبرالیسم، بازسازی قدرت طبقاتی پس از وقفه عجیب و غیرمعمول دولت رفاه در اواسط قرن بود.

وی تصریح کرد: باید گفت هر دو پیش فرض نوعی تبیین مادی گرایانه از تاریخ است که من مشکلی با آن ندارم. گرچه در کتابم رویکرد دیگری دارم. آنچه من دریافتم این است که ما بدون در نظر گرفتن کل تاریخ قرن بیستم نمی توانستیم منطق درونی چیزی مانند WTO را درک کنیم.

استاد دانشگاه هاروارد در پایان گفت: آنچه که من کشف کردم این است که برخی از اعضای جنبش نئولیبرال از دهه ۱۹۳۰ به بعد، از جمله «فردریک هایک» و «لودویگ فون میزس»، از هیچ یک از توضیحاتی که ذکر کردم استفاده نکرده اند. آنها در واقع نگفتند که رشد اقتصادی همه چیز را بهانه می کند. یکی از نکات جالب در مورد هایک این است که او اعتقادی به استفاده از مصالحی مانند تولید ناخالص داخلی ندارد - همان اندازه گیری هایی که ما با استفاده از آنها می گوییم رشد چیست.

کد خبر: ۷۹٬۰۴۴

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha