۱۵ دی ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۹
ایران در نگاه سالیوان؛ مشاور امنیت ملی بایدن هم به اهرم فشار «تحریم» می‌اندیشد
بررسی ذهنیت آقای مشاور از ارتباط برجام با موشکی و سیاست منطقه‌ای

ایران در نگاه سالیوان؛ مشاور امنیت ملی بایدن هم به اهرم فشار «تحریم» می‌اندیشد

در اظهارات مشاور امنیت ملی آمریکا چگونگی پیوند خوردن برجام به مسائل منطقه ای و موضوع موشکی ایران نمودار شده است.

بازار؛ جواد حیران نیا: «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی در دولت آتی آمریکا روز یکشنبه در گفتگو با «فرید زکریا» خبرنگار سی ان ان گفت که در صورت انجام هرگونه مذاکره در مورد بازگشت احتمالی آمریکا به «برنامه جامع اقدام مشترک» موسوم به برجام، برنامه موشک بالستیک ایران «باید روی میز باشد.»

سالیوان در پاسخ به این پرسش فرید زکریا که تیم بایدن در مذاکرات هسته‌ای با ایران درصدد دستیابی به چه مواردی خواهد بود، گفت که «دیدگاه دولت جدید آمریکا این است که موشک‌های بالستیک ایران باید به عنوان بخشی از گفتگوهای مجدد روز میز باشند.»

وی در ادامه افزود که «تیم بایدن باور دارند [دامنه] این گفتگوها می‌تواند فراتر از پنج عضو دائم شورای امنیت باشند و شامل بازیگران منطقه‌ای نیز بشود. و اینکه در یک گفتگوی گسترده‌تر ما سرانجام می‌توانیم محدودیت‌ها بر فناوری موشک بالستیک ایران را حفظ کنیم.»

مشاور امنیت ملی آتی آمریکا با این ادعا که ایران «بیشتر از یک سال پیش به تسلیحات هسته‌ای نزدیک شده است» گفت که ترور قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط نیروهای آمریکا در سوم ژانویه ۲۰۲۰ نه تنها این کشور را امن تر نساخت، بلکه به منافع ایالات متحده در خاورمیانه نیز کمکی نکرد».

سالیوان ماه پیش نیز در اجلاس شورای مدیریت «وال استریت ژورنال» گفته بود: «در وضعیت خطرناکی قرار داریم. آن‌ها اورانیوم بیشتری غنی کرده‌اند. ما (از توافق) خارج شدیم و تنها هستیم. بازگشت به توافق که به معنای لغو تحریم‌های میلیارد دلاری برای تهران است، زمینه را برای مذاکرات بعدی درباره مسائل گسترده‌تر فراهم خواهد کرد.»

سخنان سالیوان موضوع جدیدی نیست و رد این سخنان در اظهارات شخص بایدن و وزیر خارجه منتخب او «تونی بلینکن» نیز قابل مشاهده است. چگونگی پیوند خوردن برجام به موضوعات موشکی و سیاست منطقه ای ایران در این میان از اهمیت برخوردار است.

مرور یادداشت مشترک سالیوان با «دانیل بنایم» که در «فارن پالیسی» منتشر شده است چگونگی پیوند خوردن برجام با موضوع موشکی و سیاست منطقه ای ایران را مشخص می سازد.

نظر به اهمیت این یادداشت در ادامه به بررسی این اظهارات که مبین رویکرد دولت بایدن در خصوص برجام، سیاست منطقه ایران و موضوع موشکی ایران است می پردازیم.

سالیوان معتقد است که واشنگتن باید حضور خود را در غرب آسیا کاهش داده و ردپای خود را در این منطقه کم‌رنگ کند. دیگر گذشت آن زمانی که ۱۸۰ هزار نیروی آمریکایی در عراق می‌جنگیدند یا زمانی که قیمت صعودی نفت، به اقتصاد آمریکا کمک می‌کرد. همه‌گیری جهانی هراس انگیز ویروس کرونا این نکته را یادآور شد که آمریکا باید بر روی اولویت‌بندی‌های خود درخصوص چالش‌های فعلی و پیش رو تمرکزی دوباره داشته باشد.

به اعتقاد او بیش از هر چیز کاهش حضور آمریکا در غرب آسیا نیازمند رسیدن به تعادلی حساس است و رد پای آمریکا در منطقه باید به نحوی کم رنگ شود که نا امنی جدیدی در پس آن ظاهر نشود و به‌طور همزمان بازدارندگی و تأثیرگذاری مورد نیاز برای حفظ منافع کلیدی آمریکا در منطقه حفظ شود. پاسخ دولت «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا به این چالش دچار نوعی ناهماهنگی است که ناشی از امیالی متناقض برای خروج از منطقه و در عین حال حفظ فشار بر ایران است. ترامپ از یک سو مکرراً از خروج نیروهای آمریکایی از غرب آسیا حرف می‌زند و از یک سو ۲۰ هزار نیرو به این منطقه اعزام می‌کند. نتیجه چنین رویکردی برای هر دو طرف بدترین وضع ممکن را رقم زده است. ترکیبی از فعال بودن از نظر نظامی و منفعل بودن از نظر دیپلماتیک، چک سفیدی در اختیار شرکای منطقه‌ای گذاشته است که موجب شده به رفتارهای ثبات‌زدا و نگه داشتن منطقه در آستانه یک درگیری وسیع‌تر ادامه دهند.

سالیوان: آمریکا باید در راستای برپایی مذاکرات منطقه‌ای نظام‌مند با حمایت اعضای شورای امنیت سازمان ملل تلاش کند تا راهی برای کاهش تنش و خروج از آن و رفع بی‌اعتمادی در منطقه ایجاد شود

برای حل چالشهای منطقه ای سالیوان پیشنهاد می کند: «راهبرد بهتر برای مواجهه با چالش‌های منطقه این است که آمریکا به طور همزمان از جاه‌طلبی‌های نظامی کاسته و از اهرم دیپلماسی برای تنش‌زدایی و ایجاد هم‌زیستی مسالمت‌آمیز میان بازیگران کلیدی منطقه استفاده کند. واشنگتن به دفعات تلاش کرده است از طریق نظامی خروجی‌هایی دست نیافتی ایجاد کند اما اکنون زمان آن رسیده که از دیپماسی فعال برای رسیدن به نتایجی پایدار بهره بگیرد. تا به اینجای کار گفت‌وگوهای انجام شده در راستای دیپلماسی منطقه‌ای بر این نکته تمرکز داشته است که چگونه ایران و یک دولت جدید دموکرات می‌توانند به توافق هسته‌ای بازگردند. خروج از مسیر رویارویی در زمینه مسائل هسته‌ای یک ضرورت واجب است اما این تنها زمینه دیپلماتیکی نیست که آمریکا باید در آن فعال باشد. آمریکا باید در راستای برپایی مذاکرات منطقه‌ای نظام‌مند با حمایت اعضای شورای امنیت سازمان ملل تلاش کند تا راهی برای کاهش تنش و خروج از آن و رفع بی‌اعتمادی در منطقه ایجاد شود.

ایران و عربستان سعودی به عنوان دو تصمیم‌گیر اصلی منطقه به احتمال زیاد در اوایل سال ۲۰۲۱ به‌دنبال ترمیم زخم‌های ناشی از کاهش بهای نفت و تأثیرات شیوع ویروس کرونا بر نظام سلامت و اقتصاد خود خواهند بود. بنابراین هردو خواستار احترام به حق حاکمیت یکدیگر خواهند بود و به چالش‌های داخلی خود خواهند پرداخت که می‌تواند پیشرفتی چشمگیر در روابط منطقه‌ای تلقی شود. اگر این شرایط با تشویق طرف‌های خارجی همسو شود می‌تواند فضایی قابل توجه برای مذاکره درباره یمن، سوریه و کشورهای حاشیه خلیج فارس نظیر بحرین و همچنین مسائل مهمی همچون امنیت ناوبری ایجاد کند.

برای ایجاد دیپلماسی در منطقه، واشنگتن با دو سوال دشوار درخصوص چگونگی در کنار هم قرار گرفتن اولویت‌ها و خروجی‌های مورد نظر آمریکا مواجه است. مورد اول این است که چگونه طرح‌های ابتکاری جدید در منطقه تا چه حد به توافق هسته‌ای با ایران گره خواهد خورد. آمریکا در پیش بردن همزمان جلوگیری از روند غنی‌سازی اورانیوم در ایران و قطع حضور این کشور در سوریه شکست خورده است. می‌توان با دستور العملی جدید از طریق پیشرفت گام به گام در زمینه مسائل هسته‌ای، به مرور جبهه‌ای برای مقابله با چالش‌های منطقه‌ای باز کرد.

تحت چنین رویکردی، آمریکا فوراً دیپلماسی هسته‌ای با ایران را برقرار ساخته و تا آنجا که می‌تواند توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ را احیا می‌کند. به‌طور همزمان آمریکا و شرکایش می‌توانند از ایجاد مسیری برای حل مسائل منطقه حمایت کنند. جلوگیری از پیشرفت هسته‌ای ایران که از منافع حیاتی آمریکا به شمار می‌رود نباید مشروط به موفقیت گفت‌وگوهای منطقه‌ای باشد. اما ارتباط کم‌رنگ این دو ساختاری تشویقی ایجاد خواهد کرد که در آن سرعت و مقدار کاهش تحریم‌ها به هردو مسیر مرتبط باشد.»

بر اساس دیدگاه سالیوان حل مسائل منطقه ای می تواند ذیل شورای امنیت سازمان ملل و وارد کردن این شورا به مسائل منطقه باشد: « آمریکا باید در راستای برپایی مذاکرات منطقه‌ای نظام‌مند با حمایت اعضای شورای امنیت سازمان ملل تلاش کند تا راهی برای کاهش تنش و خروج از آن و رفع بی‌اعتمادی در منطقه ایجاد شود.»

ایران نقش سازمان ملل یا عبارت بهتر نقش اعضای دائمی شورای امنیت را در طرح صلح هرمز به رسمیت شناخته است

این رویکرد به «ابتکار صلح هرمز» شباهت دارد که مبنای آن بند ۸ قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل است. نگاهی به طرح مذکور نشان از این دارد که ایران نقش سازمان ملل یا عبارت بهتر نقش اعضای دائمی شورای امنیت را در طرح صلح خود به رسمیت شناخته است. این موضوع در قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت مندرج است. بر اساس بند ۸ قطعنامه ۵۹۸ و به منظور مهار تنش‌های موجود در خلیج فارس، تامین امنیت انرژی و ممانعت از بروز حوادث اتفاقی زمینه‌ساز تقابلات نظامی، تشکیل «گروه تماس ۱۳» شامل هشت کشور حاشیه خلیج فارس و پنج قدرت جهانی عضو دائم شورای امنیت ضروری است.

«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران در نشست مجازی شورای امنیت سازمان ملل متحد در ماه اکتبر ۲۰۲۰ درباره اوضاع خلیج فارس با استناد به بندهای قطعنامه ۵۹۸ خواستار ایفای نقش دبیر کل سازمان ملل در طراحی نظم منطقه خلیج فارس شد. وی در این نشست گفت: «ایران معتقد است که «ابتکار صلح هرمز»، حد اعلای پیشنهادهای مختلف ایران برای ایجاد امنیت و اطمینان در منطقه خلیج فارس است. نخستین پیشنهاد ما در سال ۱۹۸۵ مبنای بند ۵ و ۸ قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت قرار گرفت که در آن آمده است:

۵. از دیگر کشورها می‌خواهد نهایت خویشتنداری و اجتناب از هرگونه اقدامی که ممکن است به افزایش بیشتر و گسترش منازعه منجر شوند را به کارگرفته و بنابراین اجرای قطعنامه کنونی را تسهیل نمایند....

۸. علاوه بر این از دبیرکل می‌خواهد که در مشورت با ایران و عراق و با دیگر کشورهای منطقه ترتیباتی را برای ارتقاء امنیت و ثبات در منطقه به آزمایش بگذارد.»

 حسین موسویان دیپلمات سابق ایرانی نیز اخیرا در مقاله ای اعلام کرده بود: «واقعیت این است که شورای امنیت سازمان ملل متحد نقشی در حفظ یا بازیابی صلح و امنیت بین المللی از جمله در منطقه خلیج فارس دارد. دبیرکل سازمان ملل همچنین وظیفه دارد دفاتر خود را برای حل منازعات در این منطقه فراهم کند. بنابراین، سازمان ملل مطمئناً می تواند گفتگو در خلیج فارس را تسهیل کند و عمل به آنچه در جریان بحث شورای امنیت سازمان ملل متحد از سوی نمایندگان ابراز شد ، بهترین نقطه شروع است. در حالی که اکثریت قریب به اتفاق جامعه بین المللی از این ایده حمایت می کنند ، موضع دولت بعدی ایالات متحده برای شروع چنین فرایند کلیدی است.»

نکته مهم در اظهارات سالیوان این است که اگرچه برجام به نتایج مذاکرات پیرامون مسائل منطقه ای پیوند نمی خورد اما رفع تحریمها به صورت گام به کام با این نتایج و چگونگی پیشرفت مسائل منطقه‌ای پیوند می خورد

اما نکته مهم در اظهارات سالیوان این است که اگرچه برجام به نتایج مذاکرات پیرامون مسائل منطقه ای پیوند نمی خورد اما رفع تحریمها به صورت گام به کام با این نتایج و چگونگی پیشرفت مسائل منطقه‌ای پیوند می خورد: « آمریکا فوراً دیپلماسی هسته‌ای با ایران را برقرار ساخته و تا آنجا که می‌تواند توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ را احیا می‌کند. به‌طور همزمان آمریکا و شرکایش می‌توانند از ایجاد مسیری برای حل مسائل منطقه حمایت کنند. جلوگیری از پیشرفت هسته‌ای ایران که از منافع حیاتی آمریکا به شمار می‌رود نباید مشروط به موفقیت گفت‌وگوهای منطقه‌ای باشد. اما ارتباط کم‌رنگ این دو ساختاری تشویقی ایجاد خواهد کرد که در آن سرعت و مقدار کاهش تحریم‌ها به هردو مسیر مرتبط باشد.»

از سوی دیگر عربستان-چه با تشویق و چه با فشار- به گفتگو با ایران سوق داده می شود تا مسائل دوجانبه که منطقه نیز متأثر از آن است مورد مذاکره و حل و فصل قرار گیرد. از جمله اهرمهای فشاری که «سالیوان» از آن نام می برد ارتباط ریاض و پکن است که واشنگتن تداوم آنرا به عنوان اهرم فشار مورد استفاده قرار می دهد.

موضوع مهم در رویکردی که سالیوان برای منطقه مطرح می کند ورود و حضور روسیه و چین به این مذاکرات است: «مذاکرات منطقه‌ای برای دستیابی به صلح و امنیت نیازی به تشکیل نهاد یا معاهده‌ای جدید ندارد بلکه شامل چارچوبی جامع با دستورکار و ساختاری منعطف خواهد بود که در آن در بدو امر طرف‌های درگیر نیات یکدیگر را می‌سنجند. بهتر است برخی از این گفت‌وگوها با حمایت آمریکا اما بدون حضور این کشور صورت گیرد تا این اطمینان حاصل شود که کشورهای حاشیه خلیج فارس دور میز مذاکره احساس برابری خواهند کرد. دیگر گفت‌وگوها نیز باید ماهیت دوجانبه داشته باشند. در برخی دیگر نیز بازیگران کلیدی خارج از منطقه نظیر روسیه و اروپا باید دخیل باشند. در نهایت دیپلماسی مستقیم آمریکا و گفت‌وگو میان کشورهای منطقه با ایران می‌تواند به ثمر برسد.»

خروج نیروهای آمریکایی نیز اگرچه از منطر سالیوان نباید به نتایج گفتگوهای منطقه ای گره بخورد ولی چگونگی موازنه مقابل ایران در این میان حائز اهمیت است: « یافتن رویکردی سازنده‌تر در مقابل ایران برای خروج نیروهای آمریکایی از منطقه ضروری است. بازدارندگی در برابر ایران و حفظ آمادگی برای تهدیدهای احتمالی ایران به انگیزه‌ای برای حضور نظامی آمریکایی‌ها در منطقه طی یک دهه گذشته تبدیل شده است. ترامپ با برهم زدن توافق توافق هسته‌ای و قرار دادن آمریکا در آستانه جنگ با ایران، هیچ اطمینانی برای اظهاراتش درخصوص خاتمه دادن به جنگ‌های بی‌پایان منطقه ایجاد نکرده و حتی حضور سنگین‌تر نظامی آمریکا را در پی خواهد داشت. به‌خصوص که این اقدامات با قطع کمک‌ها، خروج دیپلمات‌ها و ضعف وزارت امور خارجه همراه شده است.

دولت بعدی آمریکا باید عکس این رویه را دنبال کند و همزمان با احیای توافق هسته‌ای تنش‌های منطقه‌ای را کاهش دهد و چالش‌های موجود درخصوص ایران را با تعداد کمتر نیروهای نظامی مدیریت کند. اقدامات ترامپ نشان داد که حضور نظامی نمی‌تواند جای دیپلماسی را بگیرد.»

در راستای همین موازنه سازی است که سالیوان در گفتگو با «فرید زکریا» بار دیگر موضوع موشکی ایران را مطرح ساخته است. از سخنان سالیوان چنین بر می آید که او موضوع موشکی را در یک پکیج منطقه ای دنبال می کند. اگرچه در سخنان او و بایدن و «تونی بلینکن» سخنی از خلع سلاح همپیمانان آمریکا در منطقه نیامده است ولی بر موضوع موشکی ایران در یک پکیج منطقه ای تأکید شده است.

پیش از این بایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا نیز سیاست خارجی دولت آتی آمریکا در خصوص ایران را در سیاستی گام به کام و در قالب مقاله ای در «سی ان ان» تشریح کرده بود. این برنامه سه مرحله ای که تفکیک هر مرحله و بررسی اجزای آن برای فهم سیاست خارجی دولت او مقابل ایران در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حائز اهمیت است.

او در این مطلب با انتقاد از سیاست خارجی دولت ترامپ، مدعی شد کارزار فشار حداکثری یک موهبت برای ایران بوده است. به گفته بایدن، وعده ترامپ به حصول توافق بهتر با ایران، توخالی بود و آنچه که ماه میلادی گذشته روی داد، ثابت کرد که سیاست او در قبال ایران، یک شکست خطرناک است.

نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در این باره افزود: او حتی نتوانست نظر یکی از متحدان نزدیک واشنگتن را برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران جلب کند. سعی کرد به طور یکجانبه، تحریم‌های سازمان ملل علیه این کشور را احیاء کند حال آنکه اعضای شورای امنیت درخواستش را رد کردند و در حال حاضر هم گزارش‌ها حاکی از آن است که حجم ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران ۱۰ برابر مقدار آن در زمانی است که باراک اوباما کاخ سفید را ترک کرد.

بایدن در این یادداشت سه مرحله در خصوص مواجهه با ایران را بر می شمرد: «نخست اینکه متعهد می‌شود که ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا نکند. بعد، چنانچه ایران به تعهدات خود ذیل برجام بازگردد؛ آمریکا هم دیپلماسی پیشه کرده و به منزله نقطه آغاز مذاکرات، به توافق هسته‌ای بازمی‌گردد.

البته به بقیه موارد نظیر آزادی آمریکایی‌های بازداشت‌شده و مسائل حقوق بشری ایران هم رسیدگی می‌شود حال آنکه در همکاری با شرکای آمریکا از تنش‌ها و درگیری‌های منطقه‌ای نظیر جنگ یمن کاسته می‌شود.

در گام دوم، مواظب خواهد بود که تحریم‌های آمریکا، تلاش ایران در مبارزه با کرونا را تحت‌الشعاع قرار ندهد و تصمیم ناعادلانه ترامپ در لغو سفر اتباع شماری از کشورهای مسلمان به آمریکا را نیز لغو خواهد کرد.»

نامزد دموکرات انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا همچنین مدعی شد که در گام سوم، به مقابله با فعالیت‌های ثبات‌زدای ایران در سطح منطقه و همچنین حمایت از اسرائیل ادامه خواهد داد. تحریم‌های هدفمند علیه اقدامات حقوق بشری ایران و مقابله با برنامه موشک‌های بالستیک هم به قوت خود باقی است.

نهایت آنکه بایدن مدعی می‌شود که با بازگشت جامعه جهانی به سوی آمریکا، دولت او در پیش گرفتن سیاست درست در قبال ایران را اولویت خود قرار خواهد داد.

بر این اساس بایدن می گوید که در مرحله اول «چنانچه ایران به تعهدات خود ذیل برجام بازگردد؛ آمریکا هم دیپلماسی پیشه کرده و به منزله نقطه آغاز مذاکرات، به توافق هسته‌ای بازمی‌گردد. البته به بقیه موارد نظیر آزادی آمریکایی‌های بازداشت‌شده و مسائل حقوق بشری ایران هم رسیدگی می‌شود حال آنکه در همکاری با شرکای آمریکا از تنش‌ها و درگیری‌های منطقه‌ای نظیر جنگ یمن کاسته می‌شود.»

مطابق اظهارات سالیوان می توان چنین برداشت کرد که گام اول آمریکا بازگشت به برجام است و احتمالاً برخی تحریمها-و البته نه همه تحریمهایی که ترامپ با خروج از برجام وضع کرد-برداشته خواهد شد. رفع همه تحریمهای هسته ای و تحریمهایی که ذیل عناوین سلاحهای کشتار جمعی، تروریسم و ... برچسب گذاری شده است منوط به پیشرفت در مسائل منطقه ای خواهد شد. مسائل منطقه ای نیز ذیل شورای امنیت و با ایفای نقش این شورا حل و فصل می شود. ضمن اینکه همزمان مذاکرات دوجانبه برای نمونه میان ایران و عربستان نیز دنبال خواهد شد.

کد خبر: ۶۵٬۳۰۲

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha