۲۹ آذر ۱۳۹۹ - ۰۸:۴۷
تلاشی برای بیان دیدگاه هاوکینگ در اقتصاد!

تلاشی برای بیان دیدگاه هاوکینگ در اقتصاد!

به نظر مصداق نیروی دافعه گرانشی استیون هاوکینگ در علم اقتصاد، چیزی جزء حمایت در ماهیت درست و مصادیق متعدد که پیامد مشخصی را ایجاد کند، نباشد...

محمدشهاب بازار: استیون هاوکینگ نیروی دافعه انرژی گرانش بین سیارات را انرژی دافعه انرژی گرانشی بیان میکند و آن را عاملی برای حفظ جهان و انبساط کهکشان ها معرفی میکند. در علم شیمی نیروی دافعه با انرژی جاذبه بار های مخالف، عامل ایجاد مولکول و سپس ابر مولکول شده است. با این حال بنیان گذاران علم اقتصاد برای دست نامرئی اقتصاد(یا همان قانون بازار)، آنچنان اعتباری قائل شده اند که سیاست گذاری دولت به عنوان نیروی دافعه دست نامرئی، تعریف و معرفی نشده است.

بر اساس گفته های بنیان گذاران علم اقتصاد، برنده اقتصاد در حوزه مصرف کسی است که امکان خرید در بازار پیدا کند و آنهایی که توانایی برای خرید در قیمت های تعدیل شده را هم ندارند باید چشم به سیاست های توزیعی بدوزند تا مشکل آنها حل شود و قس علی هذا. اگر با الهام از طبیعت درباره علم اقتصاد بخواهیم سخن بگوییم باید گفت: قانون بازار یا همان دست نامرئی حداقل نیازش برای این که بتواند اقتصاد را در جهت تکامل یک جامعه انسانی پیش ببرد آن است که  یک نیروی دافعه و غالب علیه خود آن را همراهی کند. حمایت به شیوه درست و در مصادیق مختلف که عامل ایجاد اعتماد فعالان اقتصادی به دولت و حکومت باشد میتواند همان نیروی دافعه دست نامرئی یا همان نیروی دافعه علیه قانون بازار باشد. حمایت؛ جایگاه قانون بازار را به این شکل مشخص میکند که به محض آنکه علامتی برای یک افزایش قیمت توسط قانون بازار داده شد، عناصر حمایتی بیدار شده و بایسته های حمایتی انجام بگیرد.

نیروی دافعه دست نامرئی دنیای فیزیک (نیروی دافعه جاذبه گرانشی) به زبان استیون هاوکینگ:
جهان نمیتواند آن طور که پیش از آن همه انتظارتش را داشتند پایا باشد و اندازه آن تغییر نکند. جهان واقعاً در حال گسترش است و فاصله بین کهکشان ها ی مختلف همواره در حال افزایش است و دقیقاً این عامل پایداری جهان شده است. کشف اینکه جهان در حال انبساط است یکی از انقلابهای فکری بزرگ قرن بیستم بود. با نگاه به گذشته، تعجب آور است که هیچ کس آن را پیش از آن کشف نکرده بود. نیوتون و دیگران بایستی متوجه میشدند که یک جهان ایستا نمیتوانست پایدار بماند زیرا در این حالت، نیروهای دافعه ی قابل قیاسی وجود نداشت که جاذبه گرانشی کلیه ستاره ها و کهکشانها را که بر یکدیگر اعمال میشوند، متعادل کند. بنابراین حتی اگر جهان در زمانی در حال ایستا می بود، نمیتوانست در این حالت پایدار بماند زیرا کشش گرانی همه ستاره ها و کهکشانها موجب میشد که جهان به زودی فشرده شود. در واقع حتی اگر جهان به سرعت نسبتاً آهسته ای گسترش می یافت، نیروی گرانی موجب میشد که سرانجام این گسترش متوقف شده و جهان شروع به انقباض کند. اما از سوی دیگر اگر جهان سریعتر از یک آهنگ بحرانی توسعه می یافت، گرانی هیچگاه آن قدر قوی نبود که جهان را از گسترش باز دارد و جهان برای همیشه به گسترش خود ادامه میداد. این تقریباً شبیه آن است که شما یک موشک را در سطح زمین آتش کرده به فضا پرتاب کنید. اگر سرعت موشک نسبتاً کم باشد، گرانی سرانجام آن را متوقف خواهد کرد و موشک دوباره روی زمین خواهد افتاد. اما از سوی دیگر اگر سرعت موشک از یک اندازه بحرانی زیادتر باشد گرانی برای کشیدن آن به پایین کافی نخواهد بود و موشک برای همیشه از کره زمین دور خواهد شد. جهان نمیتواند آن طور که پیش از آن همه انتظارش را داشتند پایا باشد و اندازه آن تغییر نکند. جهان واقعاً در حال گسترش است و فاصله بین کهکشان های مختلف همواره در حال افزایش است و دقیقاً این عامل پایداری جهان شده است.

نیروی دافعه دست نامرئی دنیای شیمی(نیروی دافعه جاذبه بارهای مخالف):
در طبیعت اتم اکسیژن وجود دارد، این اتم انگیزه درونی به پایداری (دست نامرئی در دنیای شیمی) دارد؛ پایداری هم در برابر بودن، بار مثبت و بار منفی اتم تعریف می شود. درباره اتم ها این گونه بیان می شود که تمایل به برطرف کردن نیاز درمورد تکمیل تعداد الکترون های موجود در هر مدار، مقدم بر پایداری از جنبه خنثی بودن عمل می کند(نیروی دافعه دست نامرئی قدرت مند تر از دست نامرئی و خلاف جهت خواسته دست نامرئی عمل می کند)؛ بنابراین به عنوان مثال  اتم اکسیژن که شش الکترون در لایه آخر خود دارد، هرچند در شرایط خنثی قرار دارد، وارد یک واکنش شیمیایی به صورت یک پیوند دوگانه کووالانسی با اتم اکسیژن دیگر شده و تعداد الکترون های مدار آخر خود را تکمیل می کند. اتم اکسیژن می تواند دو پیوند یگانه با دو اتم هیدروژن به صورت مجزا نیز برقرار کند. مولکول آب ایجاد می شود، سپس چون این مولکول قطبی است بی نهایت مولکول آب می توانند در کنار یکدیگر قرار بگیرند.

دنیای ماده یک دافعه را معرفی و عامل حفظ حیات و زنده ماندن حیات معرفی کرده است. دافعه با دست نامرئی به این شکل که نیروی دافعه دست نامرئی قدرت مند تر از دست نامرئی و در خلاف جهت عمل کند. سوال این است که در علم اقتصاد این دافعه چیست و چرا در مرحله اول تعریف نشده است و یا اگر عده ای معتقد اند تعریف شده است چرا بر خلاف دست نامرئی و قدرتمند تر از آن تعریف نشده است؟

به نظر می رسد اقتصاد تابع انتظارات است و کسانی که تورم را ایجاد می کنند، از طریق انتظارات تورمی با لباس قانون بازار (عرضه و تقاضا) که مطابق با آن (قانون بازار) هم کار نمی کنند، قیمت ها را افزایش می دهند. انتظارات هم تابع ماهیت و اجرا شدن یا اجرا نشدن سیاست گذاری های حمایتی (یا همان نیروی دافعه قانون بازار) است.

کد خبر: ۶۱٬۴۴۲

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha