۲۹ آذر ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۱
چرا تورم ما بیشتر از  افغانستان جنگ زده است؟ | دولت می خواهد در سال آخر عزیز شود
گفتگوی «بازار» با ابراهیم رزاقی؛ اقتصاددان

چرا تورم ما بیشتر از افغانستان جنگ زده است؟ | دولت می خواهد در سال آخر عزیز شود

رزاقی، اقتصاددان و مولف کتاب اقتصاد ایران زمین، اعتقاد دارد که دولت تدابیر درستی برای کنترل تورم ندارد وگرنه تک رقمی شدن نرخ تورم در همین دولت نشان می دهد که دولت قادر به کنترل تورم بوده است.

بازار؛ گروه ایران: تورم، افزایش مستمر و بی رویّه سطح عمومی قیمت ها بوده و در نرخ تورمی که بانک مرکزی و مرکز آمار ایران محاسبه می کنند تغییرات قیمتی بیش از ۳۰۰ کالا و خدمت بررسی و این نرخ به دست می آید. بانک مرکزی، در ابتدای سال ۱۳۹۹ هدفگذاری کرد که نرخ تورم امسال حداکثر ۲۲ درصد باشد. همچنین بانک مرکزی وعده داد اعلام نرخ تورم را برای اطلاع مردم از سر می گیرد. در حالی نرخ تورم هدف ۲۲ درصد تعیین شده که دولت، موظف است بر اساس قانون برنامه ششم توسعه، نرخ تورم را به ۸ درصد برساند.

در گفتکوی «بازار» با دکتر ابراهیم رزاقی، اقتصاددان اوضاع تورم کشور بررسی شد. رزاقی، دکترای توسعه اقتصادی از دانشگاه سورین فرانسه دارد و مولف کتاب های «اقتصاد ایران زمین»، «آشنایی با اقتصاد ایران» و «الگویی برای توسعه اقتصادی ایران» است.

 از زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی که سیاست سرمایه داری در ایران پیاده شد، گویی یکی از ضوابط آن، کنترل یا تثبیت دستمزد و حقوق بوده. البته اروپایی ها نیز تثبیت دارند ولی نرخ تورم آنها ۳ درصد یا ۴ درصد است. بهترین ابزار کنترل تورم، وصول مالیات است. با وصول مالیات، قدرت تقاضاها را کم می کنند

*بیش ازهفت سال از دولت آقای روحانی گذشته و یکی از شعارهای اصلی انتخاباتی آقای روحانی در سال ۱۳۹۲، کنترل تورم بود. در نهایت در سال های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ نرخ تورم، تک رقمی و کمتر از ۱۰ درصد شد. اگر تحولات سال های اخیر را بازخوانی و بررسی کنیم، چه وضعیتی شکل گرفت که دولت آقای روحانی، توانست نرخ تورم را از بالای ۳۰ درصد به زیر ۱۰ درصد برساند؟
یکی از دلایل کاهش نرخ تورم این است که درآمد نفت خوب بوده و دولت، هزینه ها را خیلی بالا نبُرد یعنی درآمدها و هزینه ها تناسب داشته و برخلاف الان زیاده روی نکرده است. وقتی که این طور است، نشان می دهد که در دولت آقای روحانی هم، می شود تورم تک رقمی داشت. در ضمن به این نکته اشاره کنم که یکی از مشخصات دولت آقای روحانی، رقم سازی است چرا که می توانند نرخ تورم را به شکل های مختلف محاسبه کنند. محاسبه نرخ تورم، بستگی به کالاهایی دارد که قیمت آنها بررسی می شود. بانک مرکزی قیمت های بیش از ۳۰۰ کالا را بررسی کرده و معدل می گیرند و نرخ تورم را محاسبه می کنند.

ما می توانیم اقلام مورد محاسبه در شاخص تورم را تغییر بدهیم و مثلاً تعداد کالاهایی که قیمت آنها کمتر افزایش پیدا می کند، در سبد کالای مورد بررسی بیش تر کنیم. با این کار، می توان نرخ تورم را کمتر نشان داد. در ارتباط با تورم، یک بحث مهم این است که وقتی تورم به وجود آمده و قدرت خرید را کم کرده، به چه شکل برای طبقات پایین درآمدی جامعه مثل کارگران و کارمندان و افراد کم درآمد جبران می شود و آیا دولت متناسب با تورم، حقوق و دستمزد این اقشار را بالا برده یا نه.

 از زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی که سیاست سرمایه داری در ایران پیاده شد، گویی یکی از ضوابط آن، کنترل یا تثبیت دستمزد و حقوق بوده. البته اروپایی ها نیز تثبیت دارند ولی نرخ تورم آنها ۳ درصد یا ۴ درصد است. بهترین ابزار کنترل تورم، وصول مالیات است. با وصول مالیات، قدرت تقاضاها را کم می کنند و خود مالیات، هم می تواند درآمد بودجه را تامین کند و هم می تواند از این طریق شرایطی را به وجود بیاورد که فعالیت هایی که سودشان بالاتر از سود بخش تولید است، سودشان کم شود.

*در دو سالی که نرخ تورم تک رقمی شد، شخص آقای روحانی و همین طور اعضای دولت آقای روحانی، تاکید زیادی بر تک رقمی شدن تورم کرده و آن را به عنوان یک موفقیت بزرگ دانسته و بارها درباره آن صحبت کرده اند.  با این حال در این اواخر دولت آقای روحانی، یعنی سال ۱۳۹۹ آقای همتی رئیس بانک مرکزی اعلام کرد که نرخ تورم سال ۱۳۹۹ را به ۲۲ درصد می رسانیم. بعد از اظهار نظر آقای همتی، بانک مرکزی هم در اوایل خرداد امسال بیانیه ای صادر کرد و همین نرخ تورم را به عنوان نرخ تورم هدف دانست و اعلام کرد نرخ تورم را از این به بعد و هر ماه اعلام می کند.
با وجود این که بانک مرکزی وعده داد نرخ تورم را منتشر می کند ولی هنوز و بعد از چندین ماه این نرخ را اعلام نکرده است. این منتشر نکردن آمار چه معنایی دارد؟

این وضع نشان می دهد که هدف بانک مرکزی، تحقق پیدا نکرده است. البته مرکز آمار ایران هم، این شاخص ها را محاسبه می کند و الان نرخ تورم در حد بالایی است. مرکز آمار این نرخ را اعلام کرده ولی نکته مهم این است که آیا نرخ تورم را به درستی حساب کرده اند. به نظر می رسد محاسبات را به گونه ای انجام می دهند که نرخ تورم را کمتر نشان بدهند. ما وقتی این آمارها را می بینیم اکثراً احساس می کنیم که ساختگی بوده و در نتیجه ما نمی توانیم بر اساس آنها قضاوت و تحلیل کنیم.

*البته وقتی هم می خواهند قیمت کالاها را برای محاسبه نرخ تورم بررسی کنند قیمت های رسمی را در در نظر می گیرند و نه قیمت های رایج در مغازه های سطح شهرها که مردم عمدتاً از آنها خرید می کنند.
شیوه های مختلفی برای محاسبه نرخ تورم وجود دارد تا حقوق بگیران ندانند از کجا آسیب می بینند ولی واقعیت این است که حقوق بگیران و مردم وقتی به طور مرتب و روزانه خرید می کنند و کرایه خانه می دهند و به طور عینی با تورم در تماس هستند ولی مسئولان این طور نبوده و وقتی آقای روحانی صحبت می کند آدم تعجب می کند و گویی تمام اهداف محقق شده.

*بانک مرکزی برخلاف تعهدی که داده بود نرخ تورم را به صورت مستمر منتشر نمی کند. در حال حاضر که بانک مرکزی این نرخ را اعلام نمی کند آیا آسیبی وارد می کند یا این که منتشر نکردن آمار، می تواند باعث شود تورم انتظاری ایجاد نشود؟
همه این کارها برای این است که حتی المقدور کارشناسان اقتصادی و تحلیلگران، متوجه نشوند چه بلایی بر سر اقتصاد می آید. به هر حال، اقشار جامعه از جمله چند میلیون کارگر و کشاورز در کشور ما وجود دارند و می دانند چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. وقتی که بانک مرکزی نرخ تورم را منتشر نمی کند، یک دلیل این کار این است که معلوم نشود چه اتفاقی رخ داده است ولی از نظر عملی، اتفاق دیگری می افتد. وقتی بانک مرکزی نرخ تورم را اعلام نمی کند انتظارات تورمی شکل می گیرد و هرکس، خودش فکر می کند که چند درصد است. این ابهام، مدیریت را امکانپذیر نمی کند و نمی گذارد مدیریت درستی اِعمال شود.

*به اعتقاد شما، وقتی که نرخ تورم را اعلام نمی کنند مسئولان بانک مرکزی چه تصوری دارند؟
این کار عمدی است و می خواهند مخفی کاری کنند چون نرخ تورم، خیلی زیاد شده و نمی توانند آن را اعلام کنند. در ضمن، دروغ هم نمی خواهند بگویند و در نتیجه آن را اعلام نمی کنند.

*یعنی همان اعداد و ارقامی  را که خودشان محاسبه کرده و برخی از اقتصاددانان به آنها اطمینان ندارید، حاضر نیستند منتشر کنند.
بله. چون خیلی بالاتر از آن نرخ هدفی است که اعلام کرده اند.

*بانک مرکزی نرخ تورم را اعلام نمی کند ولی مرکز آمار ایران نرخ تورم آبان امسال را ۲۹ درصد اعلام کرده است.
همین نرخ تورم مرکز آمار ایران هم، معلوم نیست واقعی باشد چون ممکن است نرخ تورم واقعی خیلی بالاتر از این رقم باشد. در یک سال اخیر، قیمت ها به شدت افزایش پیدا کرده و برخی کالاها ۱۰۰ درصد افزایش قیمت داشته اند.

کار درست این است که تورم بر اساس شغل محاسبه و بررسی شود که یک فرد چقدر حقوق می گیرد و چقدر قیمت کالاها بالا رفته است ولی وقتی تعداد کالاهای مورد بررسی زیاد باشد، نرخ تورم کمتر خواهد بود

*اگر فرضاً تعداد اقلام مصرفی خانوارها در حد ۵۰ کالا باشد و این کالاها پُر مصرف باشند و نرخ تورم آنها محاسبه شود، شما فکر می کنید که چنین نرخ تورمی واقعی تر است تا این که قیمت ۴۰۰ نوع کالا برای محاسبه نرخ تورم بررسی شود؟
من فکر می کنم که اگر ما بخواهیم عدالت را در نظر بگیریم، راهش این است. کسانی که مالک واحد مسکونی هستند کرایه نمی دهند ولی کسانی که مالک خانه نیستند بخش زیادی از درآمدشان صرف اجاره می شود.

کار درست این است که تورم بر اساس شغل محاسبه و بررسی شود که یک فرد چقدر حقوق می گیرد و چقدر قیمت کالاها بالا رفته است ولی وقتی تعداد کالاهای مورد بررسی زیاد باشد، نرخ تورم کمتر خواهد بود. اگر نرخ تورم خانوارهای دارای واحد مسکونی و فاقد واحد مسکونی را جداگانه محاسبه کنیم، می توان متوجه شد که چقدر هزینه اجاره خانوارهای فاقد واحد مسکونی بالا رفته است.

*آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور اعلام کرد که میزان افزایش اجاره بها در سال ۱۳۹۹ بیش از ۲۵ درصد افزایش پیدا نکند و افزایش بیش از این مقدار ممنوع اعلام شد. ایا جنابعالی از این نوع ورود کردن دولت به اجاره بها، دفاع می کنید؟
بحث این است که وقتی که می گوید ۲۵ درصد یعنی این که می خواهد یک چیزی را توجیه کند.

به رقم کسب درآمد بیش از ۱۵۰۰ میلیارد دلار درآمد در مجموع و در این  سالها   ۱۲ میلیون شغل جدید ایجاد شده که  اکثر آنها هم، دلالی و کارهای واسطه گری است

*یعنی این که ۲۵ درصد تورم وجود دارد و اگر این مقدار وجود نداشت حتماً آقای روحانی مقدار کمتری اعلام می کرد.
پس یک نکته این است که ۲۵ درصد تورم وجود دارد. دوم این که می گوید کسانی که صاحبخانه هستند، می توانند این مقدار رقم اجاره را بالا برند. در نتیجه این ۲۵ درصد، یک نرخ پایه می شود. از آن طرف هم،  رقم اجاره ۲۵ درصد افزایش پیدا می کند ولی آیا مزد و حقوق به اندازه ۲۵ درصد افزایش پیدا کرد.

*افزایش حقوق برای کارگرانی که حداقل حقوق می گیرند ۲۱ درصد و برای سایر سطوح درآمدی ۱۵ درصد تعیین شد و برای کارکنان دولت ۱۵ درصد افزایش حقوق توسط دولت تصویب شد. برای سال ۱۴۰۰ دولت در لایحه بودجه پیشنهاد داده که حقوق کارکنان دولت ۲۵ درصد افزایش پیدا کند.
آقای احمدی نژاد هم در سال های اخر ریاست جمهوری، همین کار را انجام داد. افزایش حقوق اتفاق می افتد ولی قطعاً تورم افزایش پیدا می کند. میزان حقوق را بالا برده و ظاهراً آدم هایی را که حقوق شان بالا رفته، شاد می کند ولی تورم هم ایجاد می شود چون تدابیری که برای کنترل تورم می اندیشند، موثر نیست.

خیّرین به افراد و خانوارهای مختلف کمک می کنند ولی این کمک ها نیز حدی دارد و محدودیت دارد. الان دولت می خواهد یک دفعه، خودش را عزیز کند یا می خواهد شرایط مناسبی را برای فرد نزدیک به این دولت فراهم کند تا کاندیدای ریاست جمهوری شود

*یعنی اگر همین نرخ تورم رسمی و اعلامی را در نظر بگیریم، هیچ افزایش واقعی در حقوق و دستمزد نیفتاده است.
بله و یک موضوع دیگر این است که چند سال نرخ تورم ۳۰ درصد و ۴۰ درصد بوده ولی به اندازه ۲۰ درصد یا ۱۵ درصد مزد و حقوق را بالا می برند. این وضع، شرایطی را به وجود آورده که امکان زندگی برای طبقات پایین درآمدی وجود ندارد.

در این اوضاع و احوال، خیّرین به افراد و خانوارهای مختلف کمک می کنند ولی این کمک ها نیز حدی دارد و محدودیت دارد. الان دولت می خواهد یک دفعه، خودش را عزیز کند یا می خواهد شرایط مناسبی را برای فرد نزدیک به این دولت فراهم کند تا کاندیدای ریاست جمهوری شود.  البته سازمان تامین اجتماعی هم، نمی تواند همین مقدار افزایش حقوق بدهد چون از دولت، طلب دارد ولی دولت بدهی خود را پرداخت نمی کند و سازمان تامین اجتماعی نیزهم نمی تواند پول چاپ کند.

در مجموع، افرادی که حقوق شان ۲۵ درصد بالا می رود، موقتاً خوشحال می شوند ولی نرخ تورم هم بالای ۳۰ درصد بوده. این وضع نشان می دهد که میزان افزایش حقوق و دستمزد، بیش از نرخ تورم نیست. در محاسبه نرخ تورم، بررسی قیمت کالاهایی که اقشار فقیر و کم درآمد مصرف می کنند، باید اهمیت داشته باشد. برای مثال، این اقشار تخم مرغ مصرف می کنند و فرض می کنیم که گوشت قرمز مصرف نکنند. قیمت حبوبات هم افزایش پیدا کرده و نمی توانند حبوبات مصرف کنند.

وقتی که این اقشار نمی توانند این کالاها را مصرف کنند و کرایه خانه هم افزایش پیدا کرده است، شرایطی به وجود می آید که افراد نمی توانند زندگی کنند و به همین دلیل ناراحت می شوند. یکی از کارهایی که آقای روحانی انجام می دهد و به طور جدی آن را ادامه داده، این است که می خواهد مردم را به جایی برساند که مردم، کُل نظام را زیر سوال ببرند.

به طور مکرر، آقای روحانی می گوید که اختیار ندارد و نمی گذارند. در این حالت، این سوال ایجاد می شود که چه کسانی نمی گذارند. البته مردم معمولی هم، قدرت تحلیل ندارند و فقط می بینند بلایی بر سرشان آمده و کار می کنند ولی نمی توانند زندگی کنند.

در حالت کنونی، مردم نمی توانند حداقل های زندگی خودشان را تامین کرده و نمی توانند میوه و سبزی و شیر بخورند. گوشت قرمز هم امکان ندارد مصرف کنند و گوشت مرغ هم افزایش قیمت داشته است. در چنین وضعی، مردم از کُل نظام ناراحت می شوند. ما امیدواریم این نارضایتی ها رشد نکند.

*بانک مرکزی نرخ تورم سال ۱۳۹۸ را ۴۱ درصد محاسبه کرده بود. در سال ۱۳۹۹ هم نرخ تورم هدف را ۲۲ درصد تعیین کرده و الان هم نرخ تورم ماه های مختلف را اعلام نمی کند. از طرفی مرکز آمار ایران، نرخ آبان ۱۳۹۹ را ۲۹ درصد اعلام کرده است.
بعضی از کارشناسان می گویند وضعیت فعلی اَبَرتورم است و برخی هم می گویند هنوز وارد اَبَرتورم نشده ایم. به نظر شما، چه عنوانی می شود به وضعیت فعلی تورم داد؟

تورم به دید افراد بستگی دارد یعنی ابرتورم در برخی کالاها اتفاق افتاده و مثلاً قیمت این اقلام ۱۰۰ درصد افزایش پیدا می کند. این وضع، به نحوی باعث گسیختگی اقتصادی می شود. در این حالت، معلوم است که مردم در چه شرایطی قرار می گیرند. البته برخی کالاها نیز در حد ۵۰ درصد افزایش قیمت داشته است.

تورم به دید افراد بستگی دارد یعنی ابرتورم در برخی کالاها اتفاق افتاده و مثلاً قیمت این اقلام ۱۰۰ درصد افزایش پیدا می کند. این وضع، به نحوی باعث گسیختگی اقتصادی می شود. در این حالت، معلوم است که مردم در چه شرایطی قرار می گیرند

*در حوزه تورم این نظر وجود دارد که اگر به مدت سه سال نرخ تورم ۱۰۰ درصد باشد ابرتورم اتفاق افتاده است. اگر در وضعیت فعلی، مبنا همان نرخ تورم ۴۱ درصدی سال ۱۳۹۸ بانک مرکزی باشد و تورم کل یک سال در نظر گرفته شود، آیا ما هنوز با اَبَرتورم فاصله داریم و هنوز دچار آن حالت تورمی نشده ایم؟
از نظر تئوری می شود این طور گفت ولی معنی این حرف این است که مردم هنوز تحت فشار نیستند نسبت به وضعی که اَبَرتورم است. یک ایرانی یا یک ونزوئلایی یا یک فرد از کشورهای آفریقایی و خیلی فقیر، چه دیدی نسبت به دولت دارند؟

ایرانی وقتی فکر می کند تجربه انقلاب و دفاع مقدس را به یاد می آورد. امام خمینی، همیشه می گفتند مسئولان خدمتگزار مردم هستند و باید مثل مردم زندگی کنند. این نکته در ذهن مردم هست و وقتی امام خمینی می گوید صاحبان مملکت مردم هستند، این یک واقعیت است. وقتی مردم می بینند یک عده ثروت زیادی جمع کرده و امکانات زیادی دارند و تعداد زیادی از مردم بیکار هستند، حالت خاصی پیدا می کنند. این حالت، این است که احساس می کنند به آنها ظلم شده.

کنترل تورم بستگی به این دارد که مدیران و مسئولان، هر کاری انجام ندهند و باید یک چارچوب ملی، چارچوب دینی و چارچوب اخلاقی را رعایت کند. از زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، هیچکدام از این چارچوب ها در مسئولان رعایت نشده

*نرخ تورم کشوری مثل افغانستان که درگیر ناامنی و جنگ است، زیر ۵ درصد است و نرخ تورمی شبیه آمریکا، فرانسه و آلمان دارد. افغانستان چطور تا این حد در این زمینه موفق بوده است که ما نتوانسته ایم؟
یک راه این است که هزینه ای که دولت برای جامعه انجام می دهد با مالیات تامین شود. مالیات هم در حدی باشد که به بخش تولید صدمه نزند. از همه مهمتر، نباید اشرافیتی در ایران به وجود بیاید که تصمیم بگیرد چقدر ثروت جمع کند و بتواند به این ثروت از راه فعالیت های غیر تولیدی برسد. کنترل تورم بستگی به این دارد که مدیران و مسئولان، هر کاری انجام ندهند و باید یک چارچوب ملی، چارچوب دینی و چارچوب اخلاقی را رعایت کند. از زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، هیچکدام از این چارچوب ها در مسئولان رعایت نشده.

من نمی گویم همه مسئولان، این طور بوده اند ولی در حوزه اداره کشور، به نحو مطلوب عمل نشده. برای مثال، در مدت چند دهه اخیر ۱۵۰۰ میلیارد دلار، درآمد ارزی داشته ایم. قبلاً گفته می شد با هر ۱۰ هزار دلار یک شغل پایدار ایجاد می شود. ما می توانستیم با این پول ۷۵ میلیون تا ۱۵۰ میلیون شغل ایجاد کنیم ولی در ابتدای انقلاب، تعداد افراد شاغل ۱۲ میلیون بوده و در سال ۱۳۹۸ و بنا به اعلام مرکز آمار ایران ۲۴ میلیون شاغل وجود داشته است.

در مجموع و در این چند دهه ۱۲ میلیون شغل جدید ایجاد شده ولی اکثر آنها هم، دلالی و کارهای واسطه گری است. در دوره آقای روحانی ۳۰۰ میلیارد دلار درآمد داشته ایم و باید ۱۵ تا ۳۰ میلیون شغل ایجاد کرده باشیم ولی تعداد مشاغلی که ایجاد شده، کمتر از بیکارانی بوده که در اثر ورشکستگی کارخانه ها، کارگران بیکار شده اند. در این حالت، مسئول ما چگونه فکر می کند و البته مسئولان ما هم مجازات نمی شوند ولی ما دیدیم که رئیس جمهور کره جنوبی به خاطر تخلفاتی که انجام داده بود محاکمه و زندانی شد.  

کد خبر: ۶۱٬۳۵۳

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha