۲۰ مهر ۱۳۹۹ - ۰۶:۵۴
مقصر گرانی ها سیاستگذاران اقتصادی هستند نه تولید کننده/ مسئولیت قدرت خرید با دولت است
جوابیه انجمن صنایع فرآورده های لبنی ایران به یادداشت خبرنگار بازار؛

مقصر گرانی ها سیاستگذاران اقتصادی هستند نه تولید کننده/ مسئولیت قدرت خرید با دولت است

یک کارشناس صنعت شیر و فرآورده های شیری ضمن انتقاد از یادداشت منتشر شده در خبرگزاری بازار مبنی بر تهدید سلامت مردم با افزایش قیمت لبنیات، گفت: «ماهیت بازار، مفهوم عرضه و تقاضا و هزینه های تولید» در این یادداشت نادیده گرفته شده است. در حالی که واقعیت این است که نه تنها محصولات لبنی که کلیه محصولات مرتبط با سبد خانوار در یک سال اخیر بشدت افزایش یافته است و این افزایش هزینه ها نه ناشی از طمع تولیدکنندگان بلکه فشاری است که سیاست گذاری های اقتصادی کلان کشور به بنگاه های تولید تحمیل کرده اند.

بازار؛ گروه کشاورزی: دریا جلینی، کارشناس صنعت شیر و فرآورده های شیری ضمن انتقاد از یادداشت منتشر شده در خبرگزاری بازار مبنی بر تهدید سلامت مردم با افزایش قیمت لبنیات،  جوابیه ای را از طریق روابط عمومی انجمن صنایع فرآورده های لبنی ایران به دفتر خبرگزاری ارسال و اظهار داشت:  این یاداشت که توسط  یک فعال رسانه ای نوشته و منتشر شده است واجد خطاهای فاحش و بدتر از آن پیشنهاداتی ناروا و غیر قابل اجرا و فاقد تاثیر است. خلاصه ادعای طرح شده در این یادداشت آن است که کاهش مصرف سرانه محصولات لبنی تاثیری جدی بر سلامت مردم دارد و عامل این کاهش مصرف افزایش قیمت محصولات لبنی است که اگرچه تولیدکنندگان دلایلی مانند افزایش هزینه های تولید را به عنوان دلیل افزایش قیمت ها عنوان می کنند اما این وظیفه دولت است که با افزایش نظارت ها جلوی افزایش قیمت ها را بگیرد!

از سوی دیگر پیشنهادی که در این یادداشت توصیه شده این است که: «مردم از مسئولان دولتی انتظار دارند افزایش قیمت لبنیات متوقف و با متخلفان، گران فروشان و محتکران این محصولات برخورد قانونی شود تا کسی جرات نکند با سلامت مردم بازی کند. بنابراین تشدید بازرسی ها و جریمه سنگین واحدهای تولیدی متخلف، مطالبه جدی مردم از سازمان حمایت از مصرف کننده است.»

این کارشناس صنعت شیر و فرآورده های شیری خاطرنشان می کند: در چند پاراگراف آتی تلاش می کنم آنچه در یادداشت مذکور منتشر شده بود را نقد کنم و امیدوارم این نقد مبنایی باشد برای اینکه محتوای منتشر شده در رسانه های اقتصادی بیش از تکیه بر کلیات و شعار،  بر عدد و رقم و استدلال اقتصادی متکی باشد.

درباره تاثیر مصرف لبنیات بر سلامت جامعه و کاهش هزینه های درمان جای هیچ شبهه ای نیست و این دغدغه ای است که به درستی در یادداشت مزبور مورد اشاره قرار گرفته است اما به نظر می رسد، مفاهیمی چون ماهیت «بازار»، مفهوم «عرضه و تقاضا» و همچنین «هزینه های تولید» در این یادداشت نادیده گرفته شده است.

واقعیت این است که نه تنها محصولات لبنی که کلیه محصولات مرتبط با سبد خانوار در یک سال اخیر بشدت افزایش یافته است و این افزایش هزینه ها نه ناشی از طمع تولیدکنندگان بلکه فشاری است که سیاست گذاری های اقتصادی کلان کشور به بنگاه های تولید تحمیل کرده اند

قبل از ورود به مباحث اقتصادی مرتبط با صنعت لبنیات لازم است به این نکته اشاره کنم که الزاما افزایش قیمت محصولات لبنی دلیل اصلی کاهش سرانه مصرف لبنیات در کشور نیست؛ بلکه به نظر بنده دلیل اصلی کاهش مصرف لبنیات نه گرانی محصولات لبنی که فقدان آگاهی خانوارها نسبت یه اهمیت مصرف لبنیات و وجود فرهنگ شیر گریزی در کشورمان است.

در واقع در سبد خانوارهای ما حتی با وجود گرانی و افزایش قیمت همچنان شاهد حضور نوشابه های گازدار، چیپس، پفک و روغن های مضر برای سلامت افراد، هستیم. این درحالی است که اولین کالایی که با گران شدن از سبد خانوار کنار گذاشته می شود شیر و محصولات لبنی است آن هم در شرایطی که همه می دانیم شیر و فرآورده های شیری جزو خوراکی های توصیه شده در هرم غذایی فرد هستند. نتیجه اینکه لازم است توجه بیشتری به فرهنگ سازی مصرف شیر و فرآورده های شیری از سوی نهادهای سیاست گذار کشور صورت پذیرد.

و اما درباره بازار محصولات لبنی و مدعاهایی که در یادداشت مورد نقد، باید بدان اشاره شود، واقعیت این است که نه تنها محصولات لبنی که کلیه محصولات مرتبط با سبد خانوار و به طور کلی هزینه های زندگی در یک سال اخیر بشدت افزایش یافته است و این افزایش هزینه ها نه ناشی از طمع تولیدکنندگان بلکه فشاری است که سیاست گذاری های اقتصادی کلان کشور به بنگاه های تولید تحمیل کرده اند.

در شرایطی که پیش بینی های دولت از تورم سال ۹۹ بر عدد حدود ۲۰ درصد تاکید داشت اما ظرف ۶ ماهه اول سال ۹۹ در خوشبینانه ترین حالت بنا بر گزارش ریئس اتاق بازرگانی تهران، حدود ۲۵ درصد تورم را شاهد بوده ایم و می توان انتظار داشت در ماه های آتی این عدد به ۴۰ درصد نیز برسد.

گفتنی است افزایش تورم یعنی افزایش هزینه های تولید و افزایش هزینه های تولید یعنی افزایش قیمت تمام شده کالا.

در سبد خانوارهای ما حتی با وجود گرانی و افزایش قیمت همچنان شاهد حضور نوشابه های گازدار، چیپس، پفک و روغن های مضر برای سلامت افراد، هستیم. این درحالی است که اولین کالایی که با گران شدن از سبد خانوار کنار گذاشته می شود شیر و محصولات لبنی است

توصیه به تعریز و جریمه برای کنترل بازار کارساز نیست
جلینی در بخش دیگری از جوابیه خود اظهار می دارد: حال سوالی که باید پرسید این است که آیا تولیدکننده مسئول این تورم و افزایش هزینه های تولید است و باید بخاطر آن مورد اتهام و مواخذه و تعزیر قرار گیرد؟ پاسخ حتما خیر است.

سوال مهمتر این است که آیا اصولا روشی که در یادداشت مزبور مبنی بر «تشدید بازرسی ها و جریمه سنگین واحدهای تولیدی متخلف» توصیه شده مگر در همه سالهای گذشته اعمال نشده است؟ آیا این روش منتج به نتیجه بوده؟ حتما خیر.

مگر در چند دهه گذشته سازمان تعزیرات، سازمان حمایت از مصرف کننده  و ستاد تنظیم بازار مشغول به فعالیت نبوده اند و از همین روش ها برای کنترل بازار استفاده نکرده اند؟ مگر این روشها در ۴۰ سال گذشته نتیجه بخش بوده است که یک فعال رسانه ای در رسانه ای اقتصادی که عنوان «تحلیل بازار» را دارد و علی الاصول باید به «منطق بازار» باور داشته باشد، توصیه به تعزیر و جریمه برای کنترل بازار می کند؟ وقتی می دانیم که این روشها هیچگاه کارگر و منتج به نتیجه نبوده، مشخص است که حتما جایی از کار و سیاست گذاری لنگ میزند.

از سوی دیگر در بازاری مانند لبنیات که بازاری رقابتی است و ۴۰۰ برند مختلف در آن حضور دارند، افزایش بی دلیل قیمت ها کاری پر ریسک برای بنگاه های تولیدی است. به این معنی که اگر بنگاهی کالای خود را بدون دلیل گران کند یا دست به گران فروشی بزند، آنقدر کالای مشابه از سوی دیگر تولیدکنندگان وجود دارد که به راحتی توسط مصرف کننده جایگزین شود. در واقع تولیدکنندگان به دلیل رقابتی که با هم بر سر سهم بازار دارند، نمی توانند ریسک افزایش بی دلیل قیمت ها را بپذیرند. از این نکته به این نتیجه می رسیم که زمانی که همه برندها مجبور به افزایش قیمت شده اند، حتما دلیل اقتصادی وجود دارد که در اختیار تولیدکننده نیست چون اگر چنین نبود، یک تولیدکننده می توانست نرخ بازار را با قیمت پایئن تر بشکند و سهم بازار سایر تولیدکنندگان را از آن خود کند.

همانطور که در یادداشت مورد نقد، اشاره شده، تولیدکنندگان محصولات لبنی درباره افزایش قیمت های خود به افزایش هزینه های تولید استناد می کنند. جای تعجب است که چرا نویسنده علی رغم اینکه به این موضوع به درستی اشاره کرده، نتیجه ای شعاری و غیر عملی گرفته است. برای اطلاع مخاطبان از میزان افزایش هزینه های تولید محصولات لبنی تنها ظرف ۶ ماه گذشته توجه به موارد ذیل مفید فایده خواهد بود.

در بازاری مانند لبنیات که بازاری رقابتی است و ۴۰۰ برند مختلف در آن حضور دارند، افزایش بی دلیل قیمت ها کاری پرریسک برای بنگاه های تولیدی است؛  به این معنی که اگر بنگاهی کالای خود را بدون دلیل گران کند یا دست به گران فروشی بزند، آنقدر کالای مشابه از سوی دیگر تولیدکنندگان وجود دارد که به راحتی توسط مصرف کننده جایگزین شود

-شیر خام به عنوان ماده اصلی صنعت لبنیات بنا بر مصوبه ستاد تنظیم بازار باید با قیمت حداکثر ۳۱۰۰ تومان به کارخانه ها فروخته شود اما در حال حاضر حداقل قیمت شیرخام درب گاوداری ها ۳۸۰۰ تومان است. این در حالی است که رئیس کانون گاوداران ایران اعلام کرده است حداقل قیمت برای شیر خام حدود ۵ هزار تومان است. در صورتی که این عدد مورد تائید ستاد تنظیم بازار قرار بگیرد، لاجرم با افزایش دوباره محصولات لبنی روبرو خواهیم بود.

-محصولات پتروشیمی به عنوان ماده اصلی بسته بندی محصولات لبنی تنها ظرف ۶ ماه گذشته افزایش ۲ برابری قیمت را تجربه می کند. این درحالی است که پتروشیمی ها قیمت پایه محصولات خود را بر اساس فوب خلیج فارس تعیین می کنند؛ یعنی در حالی که تولید کننده محصولات لبنی باید کالای خود را با قیمت مصوب دولت بفروشد، مجبور است ملزومات تولید خود را با نرخ فوب خلیج فارس تهیه نماید!

-حقوق و دستمزد بنا بر مصوبه اخیر دولت از ابتدای تیر ماه شامل ۲۰۰ هزار تومان افزایش شده است، این درحالی است که این مصوبه در پایان شهریور ابلاغ شده است. یعنی دولت هزینه ای را به بنگاه ها تحمیل کرده که پیشتر بنگاه ها نتوانسته اند ما به ازای آن را در کالایی که در تیرماه فروخته اند، محاسبه کنند!

-نرخ ارز برای تهیه استارترها، شکر، پودر کاکائو و... در صنعت لبنیات بسیار تاثیر گذار است و شرح اینکه نرخ ارز از ابتدای امسال تا کنون چقدر افزایش قیمت داشته و هم اکنون قیمت ۲۷ هزار تومان را تجربه می کند، برای مخاطبان روشن تر از روز است.  در واقع این ۴ عامل تنها بخشی از عوامل موثر بر هزینه های تولید در صنعت لبنیات هستند.

با افزایش هزینه های تولید نمی توان از تولیدکننده انتظار داشت کالای خود را با ضرر روانه بازار کند
نگارنده این یادداشت در ادامه می گوید: حرف ما این است که وقتی همه متغیرهای اقتصادی کشور حکایت از افزایش هزینه های تولید دارد نمی توان از تولیدکننده انتظار داشت کالای تولیدی خود را با ضرر به بازار روانه کند چون تبعات چنین تصمیم و اجباری، تعطیلی کارخانه و از دست رفتن فرصت های شغلی و نیاز کشور به واردات کالا خواهد بود.

حال چه باید کرد؟ بدون تردید مصرف کننده ایرانی شایسته چنین فشار هایی نیست اما آیا مسئول این فشارها تولید کننده است؟ آیا درست است که همواره تولیدکننده را طمع کار و شایسته داغ و درفش نشان دهیم؟ آیا چنین رویکردی مطابق با رویکردهای اعلامی کلان نظام مبنی بر حمایت از تولید داخلی و جهش تولید است؟

به جای توصیه به داغ و درفش در مقابل تولید کننده اولین توصیه همه اقتصاد دانان و همه کارشناسان آگاه و نیز تجربه حاصل از اقتصاد کشورهای توسعه یافته این است که منطق بازار و نظام عرضه و تقاضا را باید پذیرفت و از دخالت در بازار و نظام عرضه و تقاضا باید اجتناب کرد. یعنی باید اجازه داد که تولید کننده (به شرط رقابتی بودن بازار که در بازار صنعت لبنیات چنین است) کالای خود را با قیمت قابل رقابت (هزینه های تولید به علاوه سود مشروع مصوب در آیین نامه قیمت گذاری محصولات ساخت داخل) با سایر تولیدکنندگان عرضه کند و مصرف کننده نیز از میان قیمت ها و کیفیت های مختلف دست به انتخاب بزند. در واقع تولیدکننده متصدی تولید است نه متصدی و مسئول توان خرید مصرف کننده. چرا که مسئول توان خرید مصرف کننده و مردم، دولت و نظام سیاست گذاری است.

برای حمایت از مصرف کننده در شرایط کنونی یک راه حل بیشتر وجود ندارد و آن اینکه در کنار عدم دخالت دولت در بازار و اجتناب از قیمت گذاری دستوری، حمایت های دولت به جای اینکه معطوف به نهاده های دامی شود، معطوف به مصرف کننده گردد

برای حمایت از مصرف کننده در شرایط کنونی یک راه حل بیشتر وجود ندارد و آن اینکه در کنار عدم دخالت دولت در بازار و اجتناب از قیمت گذاری دستوری، حمایت های دولت به جای اینکه معطوف به نهاده های دامی شود، معطوف به مصرف کننده گردد.

احیای طرح شیر رایگان مدارس، اختصاص سبد خانوار به دهک های محروم، تخصیص یارانه مصرف شیر و لبنیات و مانند آن طرح هایی هستند که با هزینه ای به مراتب کمتر از هزینه اختصاص یارانه به تامین نهاده های دامی، قابل اجرا است و رضایت مصرف کننده را نیز در پی دارد.

در صورتی که نظام سیاست گذاری این منطق را بپذیرد و قیمت ها را سرکوب نکند و نظام عرضه و تقاضا را برهم نزند، تولید کننده نیز این آمادگی را دارد که برای دهک های محروم حتی با حاشیه سود صفر، دست به تولید و عرضه کالا بزند.

تنها در سال گذشته ۹۰۰ میلیون دلار ارز مرجع برای نهاده های دام های شیری اختصاص یافته که مابه التفاوت آن با نرخ ارز آزاد چیزی بالغ بر ۱۴ هزار میلیارد تومان است. چنین عددی واقعا هزینه شده اما نه منجر به رضایت دامداران شده و نه تولیدکنندگان و نه مصرف کنندگان! این درحالی است که بودجه شیر مدرسه برای ۸ استان کم برخوردار در سال گذشته ۴۵۰ میلیارد تومان بوده که دولت نتوانسته به دلیل کمبود منابع به درستی این عدد را تامین و این طرح را اجرا کند. به راستی چه کسی محق تر از دانش آموزان این کشور است که از شیر رایگان به عنوان غذایی کامل بهره مند باشد؟

نتیجه اینکه امروز زمانی برای تکرار توصیه های شعاری از جنس تعزیر و تشدید نظارت و اتهام تخلف نیست. اگر این دست توصیه ها نتیجه بخش بود در سالهای گذشته نیز تاثیر می گذاشت. باید منطق بازار را پذیرفت و به تولیدکننده اجازه داد با قیمت بهینه در بازاری رقابتی به عرضه کالا و خدمات خود بپردازد و همزمان در کالاهایی مانند شیر و لبنیات که نیازی مهم در سبد خانوار است، از سوی نهادهای سیاست گذار حمایت مالی از خانوار در قالب طرح هایی مثل شیر مدرسه صورت گیرد.

کد خبر: ۴۶٬۶۷۱

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha