محسن عباسی: به نظر من با جلسه گذاشتن بورس و حقوقیها بازار رشد نمیکند، بازار و بازیگران آن هنوز به یک عقیدهی مشترک در خصوص ارزندگی بازار نرسیدهاند بنابراین واکنشهای آنان با بازیگران سایر بازارها منفاوت است.
در بازار خودرو پراید به بیش از ۱۰۰ میلیون تومان رسیده است چون بازیگرانش معتقد به افزایش قیمت و ارزندگی هستند، چون خریدارانش پراید را ۱۰۰ میلیون میخرند چون نهاد ناظر هم سکوت کرده و اجازه میدهد پراید این قیمت باشد و عرضه کننده هم که حرفی ندارد و میفروشد!
در بازار ارز هم عقیدهی بازیگران بر ارزنده بودن و رشد دلار است و اتفاقات را روی تابلو میبینیم.
مسکن هم ماهانه ۱۰ درصد رشد قیمتی ثبت میکند.
مردم در این سه بازار مشاور ندارند. به حرف هیچ اقتصاددانی هم در این خصوص گوش نمیدهند و راسا خودشان تصمیم میگیرند چون بازار را کاملا میشناسند.
فقط در بورس است که برعکس این بازارها مردم اقدام به حراج دارایی میکنند، فقط در این بازار است که اقتصاددانها نگران میشوند، فقط در این بازار است که بر عکس سایر بازارها قیمتها ارزان هم میشوند و همهی اینها به دلیل عدم آشنایی و آموزش مردم در خصوص بورس است. به دلیل عدم آگاهی مردم است. مردم ارزش واقعی داراییهای خود را نمیدانند و ترس و عدم اعتمادشان مجبورشان میکند سهام خود را بفروشند.
این ترس به مرور کمرنگ میشود حتی بدون دخالت بیرونی. با ثبات رویه شاهد تصمیمگیری خرد جمعی بازار خواهیم بود.
از طرفی دیگر، برای شناسایی کف بازار و شروع روند مثبت جدید، معمولا بازار نوساناتی را از خود نشان میدهد و بعد از شناسایی کف و دست به دست شدن سهام، روند صعودی بعدی ایجاد میشود.
از نظر من در گروه فلزات و بانکی و پالایشی این کف شناسایی شده و حدود ۷۰ الی ۸۰ درصد از معاملات لازم برای دست به دست شدن سهام انجام شده و از منظر تکنیکالی نمادهای این سه گروه به عنوان لیدر بازار آماده کِراس رو به بالا در اندیکاتورها هستند که به زودی اتفاق خواهد افتاد. در سایر نمادهای بازار نیز وضعیت مشابهی وجود دارد.
نظر شما