بازار؛ گروه بین الملل: رقابت بر سر مواد معدنی نادر (عناصر خاکی کمیاب و سایر مواد معدنی بحرانی) یکی از محورهای ژئوپلیتیک قرن ۲۱ است. این مواد (مثل نئودیمیوم، دیسپروزیوم، لیتیم، کبالت) برای انقلاب صنعتی سبز حیاتی هستند: توربینهای بادی، خودروهای برقی، باتریها و سلولهای خورشیدی. همچنین در فناوریهای دفاعی (سامانههای هدایت، رادارها)، الکترونیک پیشرفته (تراشهها، نمایشگرها) و هوش مصنوعی کاربرد دارند. از این رو رقابت گسترده ای میان قدرت های بزرگ جهان برای تسلط بر این منابع شکل گرفته است.
راهبردهای قدرت های بزرگ برای تامین مواد معدنی نادر
چین حدود 60 تا 70 درصد از تولید جهانی عناصر خاکی کمیاب را در اختیار دارد و در پردازش این مواد تسلطی حدود ۹۰ درصد دارد. منابع سایر مواد بحرانی مثل کبالت در کنگو و لیتیم در مثلث لیتیم (یعنی شیلی، آرژانتین و بولیوی) متمرکز هستند. این تمرکز، ریسک زنجیره تأمین را برای آمریکا، اتحادیه اروپا و ژاپن افزایش داده و انگیزهای برای کاهش وابستگی ایجاد کرده است.
چین از مزیت خود در حوزه مواد معدنی نادر به عنوان ابزار ژئوپلیتیک استفاده میکند (مانند محدودیتهای صادراتی گذشته) و سعی دارد با سرمایهگذاری در معادن خارجی (مثل آفریقا) و توسعه فناوری پردازش، تسلط خود را حفظ کند. آمریکا و متحدانش نیز با برنامههایی مانند مشارکت امنیت مواد معدنی و سرمایهگذاری در معادن داخلی (مانند کوهستان مولی در کالیفرنیا) و همکاری با کشورهایی مانند استرالیا، کانادا و ژاپن، به دنبال تنوعبخشی زنجیره تأمین هستند. اتحادیه اروپا هم قوانینی برای تأمین مواد معدنی بحرانی از منابع پایدار و بازیافت تدوین کرده است؛ هرچند استخراج و پردازش این مواد آلاینده است و با مقاومت محلی و استانداردهای سختتر زیستمحیطی در اروپا روبروست. در کنار این ها تسلط چین بر فناوری جداسازی و پردازش، چالشی بزرگ برای همه رقباست.
این وضعیت موجب افزایش رقابت چین و غرب برای دسترسی به معادن در آفریقا و آمریکای لاتین شده که تشدید آن ممکن است منجر به رقابت ژئوپلیتیک و بیثباتی منطقهای شود.
ایران دارای ذخایر قابل توجهی از برخی مواد معدنی مانند فلوریت، مس، روی و لیتیم است اما در زمینه عناصر خاکی کمیاب نقش چشمگیری در بازار جهانی ندارد. از سوی دیگر تحریمها و محدودیتهای فناوری، توسعه این بخش را با چالش مواجه کرده است، اما در صورت بهبود روابط بینالمللی، میتواند به عنوان یک منبع بالقوه برای تنوعبخشی بازار مطرح شود.
روندهای آتی محتمل
با توجه به نقشه توزیع مواد معدنی نادر در جهان و رقایت های شکل گرفته می توان روندهای زیر را محتمل دانست:
1. تشکیل بلوکهای تأمینی: شکلگیری زنجیرههای تأمین «متحدمحور» (مثل اتحاد آمریکا-استرالیا-کانادا) در مقابل زنجیره تحت نفوذ چین.
2. شتاب در بازیافت و نوآوری: سرمایهگذاری بیشتر در اقتصاد چرخهای (بازیافت مواد از محصولات دورریز) و جستجوی جایگزینهای با مواد کمنیازتر.
3. افزایش نقش دیپلماسی منابع: مواد معدنی به یکی از محورهای توافقنامههای تجاری و امنیتی دوجانبه و چندجانبه تبدیل خواهد شد.
در پایان باید گفت رقابت بر سر مواد معدنی نادر، تنها یک رقابت اقتصادی نیست، بلکه نبردی برای تسلط بر صنایع آینده و امنیت ملی است. احتمالاً در دهه پیش رو، شاهد تشدید رقابتها، افزایش سرمایهگذاری در تنوعبخشی و نوآوری برای کاهش وابستگی، و نیز افزایش نقش این مواد در مناسبات ژئوپلیتیک خواهیم بود. موفقیت در این رقابت، به ترکیبی از دسترسی به منابع، فناوری پردازش، دیپلماسی مؤثر و پایداری زیستمحیطی وابسته خواهد بود.




نظر شما