به گزارش بازار به نقل از پارسیس؛ نمودار نسبت ارزش بنگاه به سود عملیاتی (EV/EBIT)، به عنوان یکی از دقیقترین و خالصترین معیارهای سنجش ارزندگی بنیادی، تصویری تکاندهنده از وضعیت فعلی بازار سهام ایران ارائه میدهد. این نسبت، که تأثیر ساختارهای مالی و بدهی شرکتها را حذف کرده و مستقیماً ارزشگذاری بازار را با توانایی سودسازی عملیاتی خالص کسبوکارها مقایسه میکند، نشان میدهد که بورس ایران در یک نقطه عطف تاریخی قرار گرفته است.
روایت تاریخی: از ثبات تا حباب و سقوط
تحلیل روند ۱۶ ساله این نمودار، چرخههای کلان اقتصاد و هیجانات بازار را به خوبی به تصویر میکشد. برای یک دهه، از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۸، این نسبت در یک کانال باثبات و منطقی بین ۶.۸ تا ۱۰ در نوسان بود که بیانگر یک ارزیابی معقول از سودآوری شرکتها بود. اما دوره ۱۳۹۸ تا مرداد ۱۳۹۹، با یک صعود عمودی و خیرهکننده، این نسبت را به قله تاریخی و غیرقابل دفاع ۳۴.۸ رساند. این عدد به معنای یک حباب قیمتی عظیم بود؛ جایی که بازار با نادیده گرفتن کامل واقعیتهای بنیادی، حاضر بود به ازای هر ریال سود عملیاتی، نزدیک به ۳۵ ریال برای کل بنگاه بپردازد.
پس از آن، سقوط بازار و روند نزولی ۵ ساله اخیر، چیزی جز فرآیند دردناک بازگشت به واقعیت و تخلیه کامل آن خوشبینی افراطی نبوده است. این روند اصلاحی، نسبت EV/EBIT را به طور مداوم کاهش داده تا به امروز که در کمترین عدد تاریخی خود قرار گرفته است.
وضعیت فعلی: معنای کف تاریخی ۴.۸
رسیدن این نسبت به عدد ۴.۸، پایینترین سطح آن در تمام ۱۶ سال گذشته، یک سیگنال بنیادین بسیار قدرتمند است. این سطح از ارزانی شدید، نتیجه مستقیم سه نیروی قدرتمند و همزمان است که بر بازار فشار میآورند:
۱. سلطه نرخ بهره بالا: نرخ سود بدون ریسک بالای ۳۵ درصدی، هزینه فرصت سرمایهگذاری در داراییهای پرریسک مانند سهام را به شدت افزایش داده است. در حال حاضر، "بازده سود عملیاتی" بازار (EBIT/EV) حدود ۲۰.۸٪ است که به شکل معناداری پایینتر از بازدهی امن و تضمینشده اوراق و صندوقهاست. این شکاف، مهمترین عامل سرکوب قیمتها و خروج نقدینگی از بورس است.
۲. فرسایش سودآوری عملیاتی (EBIT): این ارزانی تنها به دلیل کاهش ارزشگذاری نیست، بلکه خود سودآوری نیز تحت فشار است. قیمتگذاری دستوری، تورم بالای هزینههای تولید و سیاستهای تثبیت نرخ ارز، حاشیه سود عملیاتی بسیاری از صنایع کلیدی را تضعیف کرده و چشمانداز رشد سود را محدود ساخته است.
۳. ریسک پریمیوم فزاینده: عدم قطعیتهای شدید سیاسی، بیثباتی قوانین و ریسکهای ژئوپلیتیکی، سرمایهگذاران را به شدت ریسکگریز کرده است. بازار برای جبران این ریسکها، تخفیف بسیار بالایی را در قیمتها لحاظ میکند که خود را در قالب نسبتهای ارزشگذاری پایینتر نشان میدهد.
جمعبندی و چشمانداز
بازار سهام ایران در یک "تله ارزندگی" (Valuation Trap) کلاسیک گرفتار شده است: داراییها به طور انکارناپذیری ارزان هستند، اما به دلایل کاملاً منطقی و بنیادین ارزان ماندهاند. وضعیت فعلی، یک فرصت استراتژیک بلندمدت با "حاشیه ایمنی" بسیار بالا برای سرمایهگذاران صبور است. با این حال، زمان دقیق آغاز روند صعودی و بازگشت این نسبت به میانگینهای تاریخی خود (محدوده ۸ تا ۱۰)، به طور کامل به بهبود محیط اقتصاد کلان، به ویژه کاهش نرخ بهره و ریسکهای سیستماتیک، گره خورده است.
نظر شما