همکاری ایران با آژانس دوباره از سر گرفته خواهد شد اما این بار خبری از حسن نیت و همکاری حداکثری برای اثبات صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران در کار نیست و سایه بدبینی به فعالیتهای آژانس بالای سر فعالیتهای نظارتیاش باقی خواهد ماند. علاوه بر در نظر گرفتن نگرانیها و نقصهای فنی باید به این موضوع توجه داشت که همچنان ابهامات و سؤالاتی از جانب افکار عمومی در مورد فعالسازی ماشه، وجود دارد.
در نقطه اول باید پذیرفت که افکار عمومی ابهاماتی در این مورد دارد و در نقطه بعد اجازه طرح این پرسشها داده شود. فراهم کردن فرصت برای بیان سؤالات و ابهامات، شنیدن آن و پاسخ دادن به ابهامات در قالب انتقادهای فنی، هم نقاط قوت و ضعف توافق را روشن میکند، هم دورنمای روشنی در اختیار ایران برای دور بعدی مذاکرات خواهد داد. از دل انتقادات متقن و فکتمحور است که میتوان نقاط قوت و ضعف توافق را برمبنای منافع ملی سنجید و به ایدهای کارآمدتر و تازهتر رسید.
البته تفاوتی جدی میان نقد فنی با دلیل و برهان و تسویه حسابهای سیاسی و رفتارهای رادیکال که به دنبال پاک کردن صورت مسئله هستند وجود دارد. تکیه به رفتارهای رادیکال، جز ملتهب کردن فضای سیاسی و تعمیم آن به طبقات دیگر جامعه، نتیجه دیگری به همراه نخواهد داشت. ایجاد مجالی برای طرح پرسشهای عالمانه ضمن آنکه به رسمیت شناختن نگرانی افکار عمومی با در نظرگرفتن سابقه تاریک آژانس است، هم فرصتی برای تضارب آرا ایجاد میکند، هم صداهای رادیکال و هزینهساز که بدون در نظر گرفتن منافع ملی، رفتارهایی سیاستزده دارند را به حاشیه میبرد و فضایی هم برای دوقطبیسازی در اختیار رادیکالها قرار نمیگیرد و جو غالب، به انتقادهای کارشناسانه اختصاص پیدا خواهد کرد.
نظر شما