به گزارش بازار، سیدمحسن دهنوی، رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام در یادداشتی برای فرهیختگان نوشت:
ایران، ونزوئلا و روسیه سه کشور نفتی دنیا هستند که در بلوک غرب تعریف نشدهاند و تحت تحریم نفتی آمریکا و متحدانش قرار دارند. طبق گزارش شرکت Bp ونزوئلا با داشتن ۳۰۳ میلیارد بشکه ذخایر نفت، بزرگترین دارنده نفت دنیاست. ایران و روسیه نیز به ترتیب با حجم ذخایر ۱۵۸ و ۱۰۸ میلیارد بشکه، در جایگاه چهارم و ششم در بین کشورهای دارنده نفت دنیا قرار دارند. در ماه گذشته میلادی، تولید نفت سه کشور ایران، ونزوئلا و روسیه به ترتیب ۳.۶، ۱ و ۹.۹ میلیون بشکه در روز بوده که مجموعا رقمی معادل ۱۴.۵ میلیون بشکه است. در صورت نبود محدودیتهای تحریمی، با رساندن تولید نفت این سه کشور به پیک تولید خود، آنها میتوانند مجموعا ۱۷ میلیون بشکه در روز نفت تولید کنند؛ رقمی معادل ۱۷ درصد از عرضه نفت در دنیا. در ۲۰ سال گذشته تاکنون، تولید نفت آمریکا با انقلاب نفت شیل، بیش از ۸ میلیون بشکه در روز افزایش یافته و اکنون این کشور در ۷ سال متوالی بزرگترین تولیدکننده نفت دنیاست. طبیعتاً سیاست اصلی آمریکا، جایگزینی نفت خود بهجای نفت این سه کشور در بازار جهانی است؛ اقدامی که با اعمال تحریمهای نفتی آن را دنبال میکرد تا هم منافع اقتصادی خود را حداکثر کند و هم این سه کشور بهاصطلاح متخاصم را تضعیف.
چین در حال تأمین مالی کشورهای تحریمی با خرید نفت!
اما نکته مهم، ارتباط این سه کشور نفتی با تأمین انرژی چین بهعنوان اصلیترین رقیب و دشمن آمریکاست. در حال حاضر هیچ اولویتی بالاتر از مهار چین برای ایالات متحده وجود ندارد و تحریم نفتی ایران، ونزوئلا و روسیه نیز بخشی از پازل ضربه به چین از طریق بستن شریانهای تأمین انرژی این کشور است. تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران از سال ۲۰۱۲ آغاز شد؛ در دوره کوتاه برجام از سال ۲۰۱۶ تا اواسط سال ۲۰۱۸ به حالت تعلیق درآمد و پس از خروج آمریکا از برجام، وارد فاز جدیدی به نام سیاست فشار حداکثری در دوره ریاست جمهوری ترامپ شد. تحریمهای نفتی آمریکا علیه ونزوئلا نیز از سال ۲۰۱۹ و در دولت اول ترامپ آغاز شد. در دولت بایدن، در ژانویه سال ۲۰۲۳، شرکت آمریکایی شورون مجوزی برای خرید نفت از ونزوئلا دریافت کرد. سپس در اکتبر سال ۲۰۲۳ یک توافق موقت ۶ ماهه بین بایدن و مادورو برای تعلیق تحریمهای نفتی آمریکا به امضا رسید که البته تمدید نشد و درآوریل ۲۰۲۴ پایان یافت و مجدداً تحریمهای نفتی بازگشت. در دولت دوم ترامپ نیز آمریکا مجوز فعالیت شرکت شورون در ونزوئلا را باطل کرده و خرید نفت از این کشور را متوقف کرد. تحریمهای نفتی غرب علیه روسیه نیز بهصورت رسمی، بعد از آغاز جنگ اوکراین و در دسامبر سال ۲۰۲۲ و توسط اتحادیه اروپا آغاز شد و تاکنون ۱۸ بسته تحریمی علیه صادرات نفت روسیه اعمال شده است. البته آمریکا نیز پیش از دسامبر ۲۰۲۲ بهصورت مجزا در حال تحریم شبکه فروش و تسویه ارز نفتی روسیه بوده است. اما نکته مهم اینجاست که در دور زدن تحریمهای نفتی هر سه از این کشورها، ردپای چین کاملاً مشهود است. به بیان دیگر در حال حاضر چین خریدار اصلی نفت ایران، روسیه و ونزوئلاست و با این اقدام، مانع اثرگذاری تحریمهای آمریکا و متحدانش شده و از طرفی این کشورها را در تقابل با آمریکا تأمین مالی کرده است. در ادامه با استناد به آمار مؤسسه کپلر به نقش چین در خنثیسازی تحریمهای نفتی آمریکا علیه این سه کشور میپردازیم؛ موضوعی که بهخصوص بعد از وقوع جنگ اوکراین و تسریع گذار دنیا به نظم جدید، تشدید هم شده و چینیها در تحولات پرسرعت دنیا از سال ۲۰۲۲ تاکنون، خرید نفت از ایران، ونزوئلا و روسیه را افزایش دادهاند (برخلاف تصورات اشتباه که این سه کشور را رقیب یکدیگر در بازار نفت چین میدانند.)
توجه کنید که آمار ارائهشده در تصاویر این گزارش مستند به آمار مؤسسه ردیابی نفتکشها کپلر بوده و برای سال ۲۰۲۵ نیز آمار ۶ یا ۷ ماهه ابتدای سال مدنظر قرار گرفته است.
۲ میلیون بشکه نفت روسی به چین صادر میشود
تصویر شماره یک، سهم چین از کل صادرات نفت روسیه را نشان میدهد. هماکنون چینیها خریدار ۴۴.۶ درصد از نفت صادراتی روسها هستند و در دو سال ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ تقریباً روزانه ۲ میلیون بشکه از نفت روسیه از مسیر دریا و خط لوله به چین صادر شده که این رقم ۴۰۰ هزار بشکه بیشتر از قبل از وقوع جنگ اوکراین است. البته بعد از جنگ اوکراین، افزایش خرید نفت روسیه توسط هند به میزان ۱.۶ میلیون بشکه در روز افزایش یافت. اما اکنون بعد از اعمال تعرفه مازاد ۲۵ درصدی ترامپ بر هند، دوباره جریان صادرات نفت اورال روسیه از هند به سمت چین چرخش کرده است.
چین تنها خریدار نفت ایران در تحریم
طبق تصویر شماره ۲، میزان صادرات نفت ایران به چین از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۵ به میزان بیش از ۱.۲ میلیون بشکه در روز افزایش یافته است. اکنون چینیها تنها خریدار نفت ایران هستند که نفت کشور ما را با وجود انواع ریسکهای تحریمی خریداری میکنند. نکته جالب اینکه در دوره دوم ترامپ و با وجود بازگشت سیاست «فشار حداکثری» برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران، تاکنون رقم صادرات نفت کشور تنها ۸۰ هزار بشکه کاهش یافته که این موضوع نیز تحتتأثیر تحولات بازار نفت، موضوعی طبیعی است و تاکنون میتوان مدعی شد که فشار حداکثری با کمک چینیها خنثی شده است.
۴۰۰ هزار بشکه نفت کاراکاس در بازار چین
طبق تصویر شماره ۳، سهم چین از خرید نفت ونزوئلا در سال ۲۰۱۸ یعنی یک سال قبل از آغاز تحریمهای نفتی آمریکا، ۲۴.۲ درصد بود، اما این رقم در سال ۲۰۲۲ و اوج تحریمهای نفتی به ۶۸.۸ درصد رسید. در واقع با کمک چین، درآمدهای نفتی ونزوئلا احیا شد و با همکاری ایران نیز تولید نفت این کشور از کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه در روز، اکنون به بالای یک میلیون بشکه در روز افزایش یافته، در نتیجه دولت آمریکا با مشاهده کماثرشدن تحریمهای نفتی، خودش نیز اقدام به خرید نفت ونزوئلا کرد و در سال ۲۰۲۵ طبق آمار مؤسسه کپلر، ایالات متحده ۲۲.۴ درصد از صادرات نفت ونزوئلا سهم دارد. البته همچنان چین با سهمی نزدیک به ۵۶ درصدی، بزرگترین خریدار نفت ونزوئلا محسوب میشود که ارز موردنیاز این کشور را تأمین میکند، در نتیجه از موعد آغاز تحریمهای آمریکا علیه ونزوئلا، سهم چین از صادرات نفت این کشور بین ۲.۳ تا ۲.۸ برابر جهش یافته و چینیها روزانه بیش از ۴۰۰ هزار بشکه نفت ونزوئلا را خریداری میکنند که نشان میدهد پکن خواهان تقویت اقتصادی ونزوئلا برای مقابله با سیاستهای آمریکاست.
۳۳ درصد از بازار نفت چین در اختیار کشورهای تحریمی
در تصویر شماره ۴، سهم نفت کشورهای تحریمشده از کل واردات نفت چین آورده شده است. طبق آمار مؤسسه کپلر، قبل از وقوع جنگ اوکراین ۲۱.۸ درصد از نفت وارداتی چین از سه کشور ایران، ونزوئلا و روسیه بود که این سهم در سال ۲۰۲۴ به ۳۳.۶ درصد رسید و ۱۱.۸ درصد افزایش یافت. البته سهم نفتهای تحریمی از خرید چین در سال ۲۰۲۵ حدود ۲ درصد کاهش یافت که این موضوع را میتوان ناشی از تردید چین در خرید نفت روسیه با وجود احتمال توافق پوتین و ترامپ و همچنین اختلالات تحریمهای نفتی اعمالشده ذیل فشار حداکثری بر انتقال نفت ایران به بازار چین دانست.
در تصویر شماره ۵، تغییرات میزان واردات نفت توسط چین از کشورهای مختلف آورده شده است. طبق این تصویر، بعد از جنگ اوکراین، صادرات نفت ایران، روسیه و ونزوئلا به ترتیب ۸۳۰، ۳۷۸ و ۳۵ هزار بشکه به چین و مجموعاً یک میلیون و ۲۴۳ هزار بشکه در روز افزایش یافته است. نکته جالب اینکه افزایش صادرات نفت کشورهای تحریمی با کاهش خرید نفت چین از آمریکا و متحدانش همچون عربستان، انگلیس، نروژ و... همراه بوده است.
لزوم اهرم کردن نفت در همکاریهای راهبردی با چین
بهطورکلی، تغییر رفتار چین در تعیین سهم کشورها از بازار نفت خود با دو هدف صورتگرفته است؛ اولاً با وجود تشدید تنش بین این کشور و آمریکا، تأمین امنیت انرژی چین یکی از اصلیترین اولویتهای این کشور است که طبیعتاً این امنیت با خرید نفت از بلوک مقابل آمریکا از جمله کشورهای ایران، ونزوئلا و روسیه تأمین میشود نه کشورهای همسو با آمریکا. ثانیاً خرید نفت از کشورهای تحریمشده توسط آمریکا، منابع مالی مناسبی از سمت چین به آنها تزریق میکند که بتوانند با قدرت بیشتری به مقابله با آمریکا بپردازند و درنتیجه چین بهجای تقابل مستقیم با آمریکا به پشتیبانی از این کشورها میپردازد. بنابراین حال که منافع چین و ایران تحتتأثیر تحولات جهانی با یکدیگر همسو شده (و البته پیشتر نیز همسو بوده)، با توجه به پیوند نفتی دو کشور، ایران میتواند از اهرم نفت برای دریافت فاینانس از چین جهت تأمین مالی پروژههای کریدوری مشترک دو کشور در ایران استفاده کند، همچنین تأمین کالای اساسی و تسویه ارزی بر مبنای پولهای ملی ریال و یوآن از دیگر محورهای همکاری راهبردی این دو کشور است. زمینه دیگر همکاری نیز به توسعه انرژیهای سبز از جمله انرژی خورشیدی مربوط میشود که در این حوزه چینیها تحت تحریم آمریکا قرار گرفته و به کمک ایران نیاز دارند و از طرفی ایران نیز برای رفع ناترازی انرژی خود به انرژی سبز چین نیازمند است. درمجموع موارد قابلتعریف برای همکاری راهبردی ایران و چین بسیار است که پرداختن به آن نیازمند گزارش مجزایی است ولی آنچه بستر این همکاریها را شکل میدهد تجارت نفتی دو کشور است که فعلاً تحتتأثیر دشمن مشترک یعنی آمریکا در فضایی ایمن در حال انجام است.
نظر شما