بازار؛ گروه بین الملل: پس از مدت ها جنجال بر سر ساخت کریدور موسوم به زنگزور که خاک اصلی کشور جمهوری آذربایجان را به نخجوان در بخش غربی استان سیونیک ارمنستان متصل می کند، دو طرف با میانجی گری دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا برای ساخت این راهگذر ترانزیتی به توافق رسیدند.
این در حالیست که تهران همچنان بر غیرمفید بودن این کریدور تاکید دارد و آن را تهدیدی علیه امنیت ملی خود قلمداد می کند. اما سوال اینجاست که چرا علیرغم توافق میان نیکل پاشینیان نخست وزیر ارمنستان با جمهوری اسلامی ایران بر سر ساخت این کریدور، ایروان به یکباره از تصویب طرح این کریدور جنجالی در پارلمان این کشور و سپس، امضای توافقنامه مربوط به آن با حضور دونالد ترامپ خبر داد؟
کریدور میانی و اشتباه استراتژیک ایران در خصوص ترانزیت شرق - غرب
کریدور میانی یکی از مسیرهای عبوری طرح بزرگ کمربند و جاده چین محسوب می شود. این کریدور به دلیل لزوم عبور از عرض دریای خزر، در قیاس با دو شاخه شمالی و جنوبی عبوری از روسیه و ایران، شانس چندانی برای عرض اندام نداشت. لزوم حمل ترکیبی بار به جای سیر تمام خشکی آن، موضوعی بود که هزینه و زمان حمل بار از چین به اروپا در کریدور میانی را دوچندان کرده و لذا، کسی تصور نمیکرد که چنین مسیر پر هزینه ای، حرفی برای گفتن در برابر دو شاخه دیگر به ویژه شاخه جنوبی عبوری از ایران داشته باشد.
بر خلاف کریدور شمالی که بخش مهمی از آن از منطقه سیبری عبور کرده نیز مسیر ایران، مسیری کاملا هموار، تمام خشکی، گرم، کوتاه و امن بود که بیشترین شانس را برای رونق بخشیدن به ترانزیت شرق - غرب داشت. اما وضع تحریم های اقتصادی آمریکا، خروج ایران از FATF و قطع دسترسی بانک های ایرانی به سامانه های تسویه حساب های بین المللی همچون سوئیفت، نهایتا منجر به حذف تدریجی ایران از مسیر ترانزیت شرق به غرب شد؛ به طوریکه تاکنون هیچ بار ریلی منظمی میان چین و غرب از مسیر ایران طی سال های اخیر حمل نشده که دلیل آن، نه مخالفت آمریکا بلکه تلاش چین برای کاهش تنش با واشنگتن بوده است. چینی ها حتی در واکنش به وضع تحریم های اقتصادی وضع شده علیه روسیه نیز به سرعت مسیر کریدور شمالی را تعطیل کرده و هیچ باری از آن جابجا نکردند.
ساده انگاری تحریم های اقتصادی وضع شده علیه ایران طی سال های اخیر و بی اهمیت جلوه دادن آنها، نهایتا منجر به ظهور قدرت های جدید منطقه ای همچون قزاقستان، ترکمنستان، ازبکستان و آذربایجان شده که به لطف همین تحریم ها، موفق به توسعه ترانزیت خود در مسیر کریدور میانی شده اند
این در حالیست که در تهران، تصور بر این بود که بهره برداری از کریدیور میانی اقدامی بسیار پر هزینه بوده که عملا این مسیر ترانزیتی را به رویا تبدیل خواهد کرد. لذا، چین و اروپا مجبور به استفاده از مسیر ترانزیتی ایران برای اتصال به یکدیگر هستند. این همان راهبرد اشتباهی بود که در جریان قطع صادرات گاز ایران به اروپا تحت عنوان «زمستان سخت» مطرح شد و عملا نه تنها هیچ گونه بحران جدی در تامین گاز اروپا نیز به وجود نیامد، بلکه کشورهای رقیب همچون جمهوری آذربایجان، خلاء گاز صادراتی ایران به قاره سبز را ترمیم کردند.
چرا ارمنستان زیر بار ساخت زنگزور رفت؟
سوای فشارهای سیاسی دولت ترامپ به ارمنستان برای توافق با باکو بر سر ساخت کریدور زنگزور که اکنون نام مسیر ترامپ را نیز به خود گرفته، باید شرایط ایروان را نیز از منظر منطقی مد نظر قرار داد. به نوشته نشریه «کالیفرنیا کوریِر»، برآوردهای اولیه نشان می دهند که ارزش بار مورد مبادله در این کریدور در صورت ساخت و تکمیل، رقمی بین ۵۰ الی ۱۰۰ میلیارد دلار خواهد بود. علاوه بر این، با ساخت این کریدور تزانیتی، ارمنستان از محاصره ژئوپولیتیکی خارج شده و به بخشی از کریدور باکو - تفلیص - کارص (BTK) به عنوان بخش غربی کریدور میانی تبدیل خواهد شد. دستیابی به مسیر BTK عملا دسترسی ایروان به دریاهای خزر و سیاه را فراهم خواهد کرد که می تواند تحولی بزرگ در زمینه رشد اقتصادی برای ارمنستان رقم بزند. توسعه گردشگری، همکاری های منطقه و خروج از انزوای اقتصادی نیز از دیگر مواهب کریدور زنگزور محسوب می شوند که از سوی نشریه های غربی و این کشور طی روزهای گذشته عنوان شده اند.
نکته مهم دیگر اینکه، از این پس ارمنستان به بخشی از مسیر بزرگ تجاری چین تبدیل شده که میلیون ها دلار آورده مالی برای این کشور محصور در خشکی به همراه خواهد داشت. توجه داشته باشید که اولویت های سیاست خارجی یک کشور را وضعیت کنونی، چشم انداز آینده و از همه مهمتر، درآمدهای آن کشور تعیین می کند. در خصوص ارمنستان باید گفت که این کشور طی سال های پس از فروپاشی شوروی، نه از درآمدهای نفتی و دسترسی به آب های دریای خزر همچون جمهوری آذربایجان، برخوردار و نه در بخش صنعت شاهد پیشرفت قابل توجهی بوده است. به نظر می رسد مجموع این شرایط، ارمنستان را مجاب کرد تا با طرح ساخت کریدور زنگزور و عبور آن از خاک خود موافقت کند.
لزوم سیطره رئالیسم بر حوزه سیاست خارجی ایران
نکته ای که در خصوص کریدور زنگزور باید به آن توجه داشت اینکه حتی پس از توافق بر سر ساخت این کریدور، بسیاری از مقام های ایرانی همچنان بر طبل مخالفت با ساخت این کریدور میکوبند. هرچند در تهدید قلمداد شدن این کریدور ترانزیتی برای منافع ایران شکی نبوده و کسی به دنبال تطهیر این مسیر ترانزیتی نیست؛ اما سوال اینجاست که ایران چگونه می تواند با ساخت یک مسیر ترانزیتی در خاک دو کشور مستقل که صرفا هم مرز با کشورمان هستند، مخالفت کند؟ آیا اساسا تهران ابزار حقوقی برای چنین مخالفتی در دست دارد؟
با توجه به اشتباه از آب در آمدن راهبردهای اشتباه در حوزه سیاست خارجی همچون موارد یاد شده و یا مخالفت با مواردی که حتی امکان مخالفت با آنها وجود ندارد، می باید شالوده های سیاست خارجی کشور مورد بازبینی قرار گرفته و به فضای واقعگرایی به جای رومانتیسم نزدیک شود. حقیقت امر این است که اگر تهران در زمان مطرح شدن ایده ساخت کریدور میانی، ساده انگارانه از کنار این طرح عبور نکرده و خطر آن را برای مسیرهای ترانزیتی عبوری از ایران جدی می گرفت، امروز لازم نبود نسبت به ساخت مسیر ترانزیتی در کشوری دیگر، ابراز نگرانی کنیم!
قدر مسلم اینکه ساده انگاری تحریم های اقتصادی وضع شده علیه ایران طی سال های اخیر و بی اهمیت جلوه دادن آنها، نهایتا منجر به ظهور قدرت های جدید منطقه ای همچون قزاقستان، ترکمنستان، ازبکستان و آذربایجان شده که به لطف همین تحریم ها، موفق به توسعه ترانزیت خود در مسیر کریدور میانی شده اند. در حقیقت، می توان گفت که بخش مهمی از توسعه اقتصادی کشورهای یاد شده طی سال های اخیر، به لطف تحریم های وضع شده علیه ترانزیت، گاز و نفت ایران بوده که این وضعیت متاسفانه همچنان ادامه دارد.
نظر شما