بازار؛ گروه بین الملل: اندیشکده آمریکایی استیمسون در طی مقاله ای نوشت: دولت دوم ترامپ در مواجهه با موانع داخلی برای ساخت مراکز داده - تنگناهای نظارتی، محدودیتهای انرژی و سرمایه و مقاومت عمومی - استراتژی انتشار استراتژیک را اتخاذ کرده و کنترل صادرات تراشه را در نظر دارد تا به شرکتهای فناوری ایالات متحده اجازه دهد با متحدان خلیج فارس در ساخت این تأسیسات همکاری کنند. این رویکرد با هدف گسترش تسلط هوش مصنوعی آمریکا و متوقف کردن حرکت چین با پیوند دادن کشورهای خلیج فارس - یعنی امارات متحده عربی و عربستان سعودی - به اکوسیستم هوش مصنوعی ایالات متحده از طریق پلتفرمهای اختصاصی که قابلیت همکاری را محدود میکنند، انجام میشود. پیامدهای ژئوپلیتیکی این چرخش شامل ارتقای قدرتهای خلیج فارس به عنوان شرکای استراتژیک، کاهش نسبی بالقوه آسیا در تفکر استراتژیک آمریکا و ظهور زیرساختهای دیجیتال به عنوان پایه جدید قدرت جهانی است.
پروژه سلول قرمز
این پروژه با الهام از میراث سلول قرمز سیا - که پس از حملات ۱۱ سپتامبر برای جلوگیری از شکستهای تحلیلی مشابه در آینده تأسیس شد - برای به چالش کشیدن فرضیات، سوءتفاهمها و تفکر گروهی با هدف تشویق رویکردهای جایگزین برای چالشهای سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا تلاش میکند.
در سال ۲۰۲۹، پیشرفتهترین مرکز داده هوش مصنوعی (AI) جهان احتمالاً در ابوظبی خواهد بود - نه در سیلیکون ولی. «دونالد ترامپ» در حال ساختن ستون فقرات تسلط هوش مصنوعی آمریکا دور از خانه است، در یک بازی جسورانه با عواقب و خطرات ژئواستراتژیک عمیق. مراکز داده در رقابت برای تسلط هوش مصنوعی بسیار مهم هستند. آنها مانند کارخانهها، نیمههادیها (قطعات)، نرمافزارها (برنامهها) و متخصصان (مهندسان) را برای ساخت و اجرای سیستمهای هوش مصنوعی گرد هم میآورند. ایالات متحده به دلیل محدودیتهای منابع، مقررات و دلایل سیاسی نمیتواند مراکز داده را با سرعت کافی در داخل کشور بسازد. غلبه بر این تنگناها نیاز به زمان، پول و تعهد سیاسی دارد - بدون هیچ تضمینی برای موفقیت. در همین حال چین میتواند با فشار زیرساختی کاملاً تحت حمایت دولت خود، به این کشور برسد. بنابراین ترامپ تصمیم گرفته است که مراکز داده مستقر در ایالات متحده را در خارج از کشور، یعنی در امارات متحده عربی و عربستان سعودی، گسترش دهد. برای هموار کردن راه، دولت مجبور شد کنترلهای دوران بایدن بر صادرات تراشههای هوش مصنوعی را لغو کند که نشاندهنده چرخشی تعیینکننده در استراتژی ایالات متحده از مهار به انتشار استراتژیک است.
جزئیات توافقنامههای تراشه در ازای زیرساخت هنوز در حال بررسی است، اما شرایط از قبل مشخص است: طبق اعلام کاخ سفید، اماراتیها و سعودیها در ازای دریافت تراشههای پیشرفته، مراکز داده را در داخل و در ایالات متحده تأمین مالی خواهند کرد. شرکت تراشهسازی آمریکایی انویدیا در مجموع حدود یک میلیون تراشه هوش مصنوعی عمدتاً به امارات متحده عربی عرضه خواهد کرد که ۸۰ درصد آن برای شرکای آمریکایی در نظر گرفته شده است. شرکای آمریکایی - از جمله اوپن ای آی، آمازون و مایکروسافت - مراکز داده را با جی ۴۲ امارات و هیومین عربستان سعودی توسعه خواهند داد. این معاملات وابستگیهای نامتقارنی ایجاد میکنند. متحدان خلیج فارس منابعی را تأمین میکنند و سیاستهای خود را با اهداف هوش مصنوعی ایالات متحده هماهنگ میکنند - که ناشی از نیاز وجودی آنها به تنوعبخشی فراتر از سوختهای فسیلی است. ایالات متحده تراشههای با دقت بالا را تأمین میکند و اکوسیستم هوش مصنوعی خود را در منطقه مستقر میکند، با استفاده از نرمافزار و سختافزار اختصاصی که کشورهای خلیج فارس را در وابستگی بلندمدت به فناوری و نگهداری آمریکا محصور میکند.
این استراتژی در کوتاهمدت یک بازی برد-برد است: هر طرف یک مشکل وجودی را حل میکند و در عین حال قابلیتهای هوش مصنوعی و نفوذ ژئوپلیتیکی خود را گسترش میدهد. با این حال در درازمدت، شرکای خلیج فارس میتوانند به رقبای ایالات متحده تبدیل شوند، در حالی که واشنگتن ممکن است از وابستگی آنها به فناوری آمریکایی برای دنبال کردن اهداف استراتژیک نامرتبط استفاده کند - و به یک راهکار آشنا بازگردد.
بازی برد-برد
«مارک راسینوویچ»، مدیر ارشد فناوری مایکروسافت آزور سال گذشته هشدار داد که ایالات متحده آمریکا با موانع جدی در توسعه زیرساختهای هوش مصنوعی در داخل کشور مواجه است. مراکز داده به طرز سرسامآوری انرژیبر و پرهزینه هستند. اخذ مجوزها میتواند سالها طول بکشد و توافقنامههای عدم افشا، مذاکرات اولیه شرکت با مقامات محلی را پشت درهای بسته پنهان میکند و واکنش عمومی را به دنبال دارد.
پس از عملیاتی شدن، مراکز داده میتوانند شبکههای برق را تحت الشعاع قرار دهند، هزینههای آب و برق را افزایش دهند و خطر خاموشی را افزایش دهند. با این حال بدون آنها، تراشههای با دقت بالا مانند موتورهای رولز رویس در انبار بیکار ماندهاند و هیچ چیزی را به حرکت در نمیآورند. با توجه به پیشبینی رشد ۲۴۰۰ درصدی بازار جهانی هوش مصنوعی طبق گزارش سازمان ملل، ایالات متحده آمریکا برای پاسخگویی به تقاضا و پیشی گرفتن از چین به مراکز داده بیشتری نیاز دارد.
امارات متحده عربی و عربستان سعودی انرژی کمهزینه، انعطافپذیری نظارتی، جاهطلبی بیقید و شرط هوش مصنوعی و دسترسی به صندوقهای ثروت تریلیون دلاری خود را ارائه میدهند. این صندوقها میتوانند هزینههای اولیه هنگفت و بازدههای تأخیری که از ویژگیهای سرمایهگذاری هوش مصنوعی است را بر عهده بگیرند، زیرا طبق گفته صندوق بینالمللی پول، از بدهیهای کوتاهمدت معاف هستند. با بزرگتر و پرهزینهتر شدن پروژههای هوش مصنوعی، صنعت نیز میتواند در برابر بازارهای اعتباری سختتر بهتر مقاومت کند. علاوه بر این، این معاملات با کشورهای حوزه خلیج فارس درآمدی ایجاد میکند که ضررهای ناشی از جدایی اقتصادی با چین را جبران میکند.
برای کشورهای حوزه خلیج فارس، این معاملات یک جهش تکنولوژیکی را تسهیل میکند و استراتژی هوش مصنوعی امارات متحده عربی ۲۰۳۱ و چشمانداز عربستان سعودی ۲۰۳۰ را تسریع میکند. نکته قابل توجه این است که ابوظبی و ریاض خریداران منفعل تراشههای آمریکایی نخواهند بود، بلکه شرکای ضروری در ساخت زیرساخت برای نسل بعدی هوش مصنوعی آمریکایی خواهند بود. این معاملات جایگاه دو قدرت خلیج فارس را در سطح جهانی و در میان متحدان ایالات متحده آمریکا ارتقا میدهد.
نظر شما