بازار؛ گروه بورس: برخی تردیدرها توانستهاند با رعایت اصول معاملاتی به سودهای کلانی دست پیدا کنند. شروین شهریاری، تحلیلگر بازار سرمایه در یادداشتی اختصاصی برای بازار به بررسی عملکرد وارن بافت ثروتمندترین معاملهگر بورس پرداخته است. در ادامه یادداشت را بخوانید؛
معیارهای وارن بافت به عنوان ثروتمندترین سرمایهگذار جهان برای خرید و فروش سهم مصداق بارز «سهل و ممتنع» است. سهل از این جهت که توصیههایش عمدتا بر پایه اطلاعات عینی و قابل استخراج از صورتهای مالی قرار دارند و ممتنع به این دلیل که پایبندی به توصیهها و نگهداری بلندمدت سهام نیازمند انضباط خدشهناپذیری است که اکثر قریب به اتفاق سرمایهگذاران فاقد آن هستند.
نکته مهم از نظر وارن بافت پیوستگی یا همان Consistency است. یعنی معیارهای مورد اشاره باید برای مدت حداقل یک دهه در صورتهای مالی قابل تایید باشند؛ البته هر چه طولانیتر، بهتر
بافت معتقد است که صورتهای مالی زبان سرمایهگذاری هستند و کسی که این زبان را نداند در نهایت چیزی در بازارهای مالی دستگیرش نخواهد شد. در این نوشته به برخی معیارهای ساده خرید سهم بر پایه اجزای سه گانه صورتهای مالی میپردازیم که از نوشتههای او استخراج شده است. نکته مهم از نظر وارن بافت پیوستگی یا همان Consistency است. یعنی معیارهای مورد اشاره باید برای مدت حداقل یک دهه در صورتهای مالی قابل تایید باشند؛ البته هر چه طولانیتر، بهتر.
صورت سود و زیان
ابتدا از روند سود خالص شروع کنید. رشد پایدار و نه پرنوسان چیزی است که باید به دنبالش باشید، در ایران احتمالا بهتر است ارقام را دلاری ببینیم. دومین معیار حاشیه سود ناخالص است. بافت به عنوان یک قاعده کلی رقم حدود 40 درصد را پیشنهاد میدهد. توجیه او این است که حاشیه سود ناخالص بالا به شرکت اجازه میدهد که اولا توان رقابتی بالا داشته باشد و ثانیا دست مدیران برای توسعه را باز میگذارد زیرا فرصت زیادی برای رشد تولید و فروش و ابعاد بیزینس پیش پای شرکت قرار میگیرد. در بخش حاشیه سود خالص هم بهتر است شرکتی را در نظر بگیرید که در مقایسه با رقبا وضعیت مناسبی دارد.
بررسی ترازنامه
سود منتقل شده به حساب انباشته در طول زمان باید روند افزایشی داشته باشد. بافت این عامل را نشانهای از وجود فرصتهای سرمایهگذاری برای شرکت در آینده میداند. البته این نگهداری سود در شرکت باید برای سهامدار بهرهور باشد بدین معنا که منجر به خلق سود شود. از این رو نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) نیز از نظر وی بسیار مهم است. پایداری این نسبت و رشد آن نشانه مهمی از دوام و پایداری بیزینس مدل سودآور شرکت در طول زمان است. وارن بافت معیار دیگری تحت عنوان Return on net tangible assets را هم معرفی می کند که در ایران به دلیل تورمی بودن اقتصاد و عدم انعکاس دقیق رقم داراییهای ثابت چندان کارآمد نیست. سومین حوزه قابل تامل در ترازنامه مسالۀ بدهی است. از نگاه بافت، شرکتهای خوب برای توسعه خود بر بدهی متمرکز نیستند. او پیشنهاد میکند شرکتی را در نظر داشته باشید که نسبت سود خالص به هزینه بدهیهای بهرهدار آن به صورت مستمر بیش از 4 واحد باشد.
صورت جریان وجوه نقد
مهمترین ردیف در این جز از صورتهای مالی، مصارف سرمایهای یا همان CAPEX است یعنی پولی که صرف خرید زمین، ماشین آلات و تجهیزات میشود. وارن بافت میگوید اگر نسبت CAPEX به سود خالص شرکت را در طول زمان زیر 25 درصد باشد عالی است! البته استثنائاتی هم وجود دارد که شرکت در مرحله یک توسعه سریع است و نیاز به سرمایهگذاری بیشتر دارد. همچنین از نگاه بافت، نسبت پرداخت سود به سهامداران (چه در قالب مستقیم و چه باز خرید سهم) باید در مقایسه با رقبا در یک صنعت در جایگاه بهتری باشد.
از نظر وارن بافت اگر سهامی را با شرایط فوق پیدا کردید حتما بخرید و فقط در سه حالت به فروش آن فکر کنید؛ سهم بهتری با همین معیارها پیدا کنید، سهم خیلی گران شود P/E=40 در بازار آمریکا از نگاه او چنین است، شرکت مزیت رقابتی خود را به علت دگرگونی تکنولوژی از دست بدهد.
آیا با غربال وارنبافت در بورس تهران میتوان شرکتی برای سرمایهگذاری پیدا کرد؟
نظر شما