علیرضا مبصر؛ گروه بانک و بیمه: تورم، بهمثابه یکی از مهمترین نماگرهای اقتصاد کلان، نهتنها بازتابی از کارکرد نهادهای سیاستگذار است، بلکه مستقیماً بر معیشت خانوار، ثبات اجتماعی و رفتار سرمایهگذاران اثر میگذارد. اقتصاد ایران طی دهههای اخیر، بهویژه پس از سال ۱۳۹۷، با موجهای متوالی تورمی مواجه بوده که عمدتاً ناشی از ساختارهای معیوب مالی، وابستگی به درآمدهای ناپایدار ارزی، و سیاستگذاریهای کوتاهمدت بوده است. در چنین بستری، دادههای آماری فروردینماه ۱۴۰۴ که چند روز پیش از سوی مرکز آمار ایران، حاکی از بازگشت نرخهای تورم سهرقمی در برخی اقلام خوراکی است؛ پدیدهای که در صورت بیتوجهی، میتواند بهسرعت به بحران فراگیر اقتصادی بدل شود.
تحلیل وضعیت تورم فروردین ۱۴۰۴
براساس گزارش رسمی منتشرشده، در میان ۵۳ قلم کالای خوراکی بررسیشده در مناطق شهری، ۳۰ قلم رشد قیمتی بالاتر از نرخ تورم نقطهای کشور (۳۸.۵ درصد) را تجربه کردهاند. از این میان، شش کالای اساسی با تورمهای بالای ۱۰۰ درصد، به نماد بارز وخامت وضعیت معیشتی بدل شدهاند: سیبزمینی با افزایش قیمت ۱۹۳ درصدی، لوبیا چیتی ۱۶۶ درصد، لیمو ترش ۱۳۶ درصد، لپه ۱۲۶ درصد، لوبیا قرمز ۱۱۲ درصد و بادمجان با ۱۰۹ درصد رشد. چنین آماری مؤید آن است که در غیاب اصلاحات ساختاری، تورمهای مزمن به نقطه انفجار نزدیک شدهاند.

چرخه ناکارآمد سیاست گذاری و هشدار تکرار بحران
یکی از کارشناسان برجسته اقتصادی کشور، با بررسی این دادهها و مقایسه روندهای سالهای اخیر، تأکید کرده است که تکرار موجهای تورمی، نتیجهی مستقیم سیاستهایی نظیر ارزپاشی و کنترل مصنوعی نرخهاست؛ سیاستهایی که بهجای مقابله با علل ریشهای تورم، صرفاً برای تسکین موقتی اذهان عمومی و کنترل کوتاهمدت بازار طراحی شدهاند. از سال ۱۳۹۷ تاکنون، سه موج تورمی شکل گرفته که هر بار با کاهش مقطعی تورم، امیدواریهایی به بهبود وضعیت اقتصادی پدید آمده، اما با جهشی تازه، قلهای بالاتر از قبل را ثبت کرده است. اگر این چرخه تکرار شود، کشور در معرض خطر ورود به وضعیت ابرتورم قرار میگیرد؛ وضعیتی که خروج از آن نیازمند تحولی عمیق در نظام حکمرانی اقتصادی خواهد بود.
اگر به چرخه های تورمی بنگریم پی خواهیم برد؛ اقتصاد کشور در یک حلقه تکرار شونده بی پایان گیر کرده است
تورم و فرصت های سرمایه گذاری در بازار سرمایه؛ کدام صنایع، چرا و چگونه؟
در فضای اقتصادی کنونی که نرخ تورم در برخی اقلام خوراکی از مرز سهرقمی عبور کرده، نگاه سرمایهگذاران حرفهای از جنس واکنش هیجانی نیست، بلکه مبتنی بر تحلیل تطبیقی نسبت به متغیرهای کلان اقتصادی است. تورم، اگرچه برای مصرفکننده یک تهدید است، اما برای سرمایهگذار میتواند بهعنوان ابزاری برای جهتدهی به پرتفوی و افزایش بازدهی تلقی شود. بر پایه تجربیات داخلی و الگوهای شناختهشده جهانی، برخی گروههای بورسی بهطور تاریخی در دورههای تورمی عملکرد بهتری نسبت به سایر صنایع دارند. این گروهها عبارتند از:
صنایع کالامحور (کامودیتیمحور)
شامل شرکتهای فعال در حوزه فلزات اساسی (فولاد، مس، روی)، پتروشیمیها، فرآوردههای نفتی و معادن است. دلیل عملکرد مثبت این گروهها در دورههای تورمی، وابستگی قیمت محصولاتشان به نرخهای جهانی و نرخ ارز داخلی است.
در ایران، بخش بزرگی از این شرکتها صادراتمحورند و درآمد دلاری دارند. با افزایش نرخ ارز که غالباً همزمان با تورم اتفاق میافتد، سودآوری ریالی این شرکتها تقویت میشود. به بیان سادهتر، وقتی ریال بیارزش میشود، شرکتهایی که درآمدشان دلاری است، در ترازنامه به برندگان تورم تبدیل میشوند.
شرکتهای صادراتمحور
علاوه بر صنایع کامودیتی، شرکتهایی در بخش کشاورزی، صنایع غذایی، محصولات شیمیایی و حتی خدمات فناوری وجود دارند که بازار فروش آنها بینالمللی است. این شرکتها نیز از افزایش نرخ ارز سود میبرند و در شرایطی که بازار داخلی در رکود است، میتوانند به پشتوانه بازارهای خارجی سودآور باقی بمانند.
در دورههای تورمی، این شرکتها نهتنها از تورم ضربه نمیخورند، بلکه با تبدیل درآمد دلاری به ریال گرانتر، ارزش افزودهی قابلتوجهی در صورتهای مالیشان ثبت میکنند
داراییهای جایگزین پول نقد
در شرایط بیثباتی ریالی و افت مداوم ارزش پول ملی، نگهداری نقدینگی یا سرمایهگذاری در ابزارهای با سود ثابت (مثل اوراق یا سپرده) نهتنها بازدهی واقعی ندارد، بلکه موجب کاهش قدرت خرید سرمایهگذار میشود. در این وضعیت، بازارهایی نظیر طلا، زمین، مسکن و رمزارزها بهعنوان «پناهگاههای تورمی» مطرح میشوند. بازار طلا در ایران، چه بهصورت فیزیکی و چه از طریق صندوقهای سرمایهگذاری طلا، معمولاً همبستگی مثبتی با تورم و نرخ ارز دارد و یکی از ابزارهای کلاسیک پوشش ریسک تورم است.
غذایی ها پیشگام در تورم
در میان صنایع مختلف بورسی، گروه صنایع غذایی یکی از معدود حوزههایی است که در دورههای تورمی، نهتنها دچار افت عملکرد نمیشود، بلکه گاه به یکی از برندگان شرایط اقتصادی بدل میگردد. در واقع، ماهیت مصرفمحور این صنعت، آن را در برابر نوسانات اقتصادی مقاوم میسازد. حتی در زمانی که تقاضا برای کالاهای غیرضروری کاهش مییابد، مصرف اقلام خوراکی—هرچند با تعدیل در حجم یا برند—ادامه مییابد. این پایداری تقاضا موجب میشود شرکتهای فعال در این حوزه بتوانند با افزایش تدریجی قیمت محصولات خود، فشار ناشی از تورم ورودی و افت ارزش پول ملی را به مصرفکننده منتقل کنند، بیآنکه دچار کاهش جدی در فروش شوند.

از سوی دیگر، بسیاری از شرکتهای غذایی با تکیه بر منابع تولید داخلی و بومیسازی زنجیره تأمین، تا حد زیادی از نوسانات شدید ارزی مصون میمانند. آنها برخلاف صنایع وارداتمحور، کمتر وابسته به بازارهای خارجی برای تهیه مواد اولیه هستند، که این خود عاملی مهم در حفظ ثبات عملیاتی در شرایط تورمی است. افزون بر این، انعطافپذیری بالا در طراحی بستهبندیها، فرمولاسیون محصولات و سیاستهای قیمتگذاری، به این بنگاهها امکان میدهد حاشیه سود خود را مدیریت کرده و حتی در برخی موارد ارتقا دهند.
در همین راستا، تجربه بازار در سالهای اخیر نشان داده است که شرکتهای تولیدکننده اقلامی چون کنسرو، لبنیات، روغن، آرد، شیرینی و تنقلات پرمصرف، در دورههای جهش تورمی معمولاً عملکرد مالی قابل توجهی داشتهاند. این صنایع با تمرکز بر سبد مصرف روزمره خانوار، قادر به حفظ سهم بازار خود بوده و از طریق افزایش تدریجی قیمتها، تراز مالی متعادلی را در شرایط بحرانآلود اقتصادی ارائه دادهاند.
بر همین مبنا، میتوان گفت گروه غذایی، با اتکا به ماهیت بنیادین محصولاتش و قابلیت تطبیق با فضای تورمی، یکی از گزینههای مناسب برای سرمایهگذاری در دورههای بیثباتی قیمتی محسوب میشود
بهترین راه چه خواهد بود؟
در جمعبندی، باید گفت که تورم، اگرچه بر زندگی روزمره فشار میآورد، اما برای سرمایهگذاری، سیگنالی مهم و قابل تفسیر است. در چنین شرایطی، سرمایهگذارانی که صرفاً از تورم میترسند، دارایی خود را از دست خواهند داد. اما کسانی که رفتار هوشمندانه، تحلیلی و متنوعسازیشده در بازار سرمایه داشته باشند، میتوانند نهتنها ارزش دارایی خود را حفظ، بلکه در برخی موارد آن را افزایش دهند. انتخاب صنایع مقاوم در برابر تورم، بهویژه گروههای کامودیتی، صادراتمحور، داراییهای جایگزین پول، و گروه غذایی، نه یک توصیه مقطعی، بلکه راهبردی اساسی برای بقاء در اقتصاد تورمی است.
نظر شما