محمدشهاب؛ بازار: سیاست پولی تنها به میزانی که انجام شده موجب افزایش نقدینگی است چرا که بازار پول نمیتواند خلق نقدینگی کند. نهایت کار بازار پول،تغییر ترکیب نقدینگی جامعه به نفع سپرده گذاران، بانک ها، تولید کنندگان و بیشتر آنهایی که تولید کنندگان برای تولید از آنها خرید انجام می دهند است . تعداد دفعات تغییر ترکیب نقدینگی جامعه تا جایی است که در نهایت امر میزان ذخیره قانونی احتیاطی و غیره به صفر میل کند (تا آنجا که مقادیر قابل وام، سکه و اسکناس مربوط به آن و ذخایر قانونی و اضافی بسیار کوچک شود). لذا این تصور که افزایش پایه پولی از طریق ضریب فزاینده می تواند نقدینگی را بیشتر از آنچه افزایش پایه پولی افزایش داده است افزایش دهد؛ می تواند درست نباشد. چرا که نقدینگی تنها به میزان افزایش پایه پولی افزایش می یابد هر چند که تغییر ترکیب نقدینگی می تواند سرعت بیشتری در جهت هدایت نقدینگی جامعه به بانک هفا تولید کنندگان و سپرده گذاران پیدا کند.
خلق اعتبار در بازار پول به معنای افزایش سطح نقدینگی نیست
خلق اعتبار نظام بانکی پول جدید ایجاد نمی کند. بلکه ترکیب نقدینگی تغییر می کند تا این که در نهایت به صاحب سپرده گذاران داده شود و در تغییر ترکیب نقدینگی نیز بیشترین مالکیت نقدینگی به کسی که بیشترین نیاز تولید کننده را تامین کرده است، می رسد. سود سپرده گذاران این است که پول بیشتر به آنها برگشت داده می شود. در چرخش پول سپرده گذاران، تولید کنندگانی که از بانک آن وجوه را به صورت وام دریافت کرده اند محصولات خود را با قیمتی که اصل و فرع وام خود را بتوانند پرداخت کنند به فروش می رسانند و در نهایت بانک سود سپرده گذاران را به آنها برمی گرداند. اصل فرایند خلق اعتبار بر اساس سپرده گذاری موجب افزایش نقدینگی نمی شود بلکه موجب افزایش تولید و تغییر ترکیب نقدینگی جامعه به بانک ها، تولید کنندگان، سپرده گذاران و تامین کنندگان مواد اولیه تولید کنندگان می شود. بازار پول نقدینگی جدید ایجاد نمی کند.
خلق نقدینگی و خلق اعتبار به معنای افزایش تورم نیست
آنچه در مورد پیامد سیاست پولی مورد غفلت قرار گرفته این است که به درستی یادآوری نمی شود که اولین پیامد سیاست پولی مرتبط با بازار تولید افزایش تولید است. این مساله نشان می دهد که نباید نگران سیاست پولی انبساطی از محل نظام بانکی و خلق اعتباری بانک ها بود چرا که اولین پیامد سیاست پولی مرتبط با بازار تولید، افزایش تولید است. بنابراین اولین سوال در اقتصادی که تورم به سیاست پولی و خلق اعتبار بازار پول استناد می شود، این است که چرا سیاست پولی و خلق اعتبار در این کشورها علت و توام با تورم قرار گرفته است.
گزاره ناگفته در آنچه در اقتصاد کلان به نگارش آمده است وجوهی است که از جامعه توسط دریافت کنندگان وام گرفته میشود. یک تولید کننده معادل اصل و فرع وام نقدینگی جامعه را از محل فروش محصولات از جامعه را می گیرد. اگر این بعد دیده شود قابل فهم خواهد شد که خلق اعتبار سطح نقدینگی جامعه را افزایش نداده بلکه در عین برگشت پول به صاحب اصلی، تغییر ترکیب نقدینگی جامعه را دنبال کرده است
آنچه در متون علم اقتصاد در مورد خلق اعتبار بازار پول گفته شده است
اگر نسبت سکه و اسکناس در دست مردم به سپرده های دیداری برابر ۰.۱۲۵، نسبت ذخایر قانونی به سپرده های دیداری معادل ۰.۱ و نسبت ذخایر اضافی بانک ها معادل ۰.۰۲۵ در نظر گرفته شود ضریب فزاینده پولی برابر ۴.۵ خواهد بود. به بیان دیگر اگر ۱۰۰۰ تومان پایه پولی افزایش یابد، با ضریب فزاینده معادل ۴.۵ یک هزار تومان افزایش یافته پایه پولی، موجب ۴۵۰۰ تومان افزایش در حجم پول می شود. این ۴۵۰۰ تومان افزایش شامل ۱۰۰۰ تومان افزایش در پایه پولی و ۳۵۰۰ تومان افزایش در خلق اعتبار است. افزایش در مصارف پایه پولی معادل همان میزان افزایش پایه پولی است... گزاره ناگفته در آنچه در اقتصاد کلان به نگارش آمده است وجوهی است که از جامعه توسط دریافت کنندگان وام گرفته میشود. یک تولید کننده معادل آنچه وام دریافت کرده است به تولید کننده مواد اولیه آنچه قصد تولید آنرا دارد به طور مثال پرداخت میکند ولی این تمام جریان نیست چرا که تولید کننده پس از رسیدن به مرحله تولید، معادل اصل و فرع وام نقدینگی جامعه را از محل فروش محصولات از جامعه را میگیرد. اگر این بعد دیده شود قابل فهم خواهد شد که خلق اعتبار سطح نقدینگی جامعه را افزایش نداده بلکه در عین برگشت پول به صاحب اصلی، تغییر ترکیب نقدینگی جامعه را دنبال کرده است.
نتیجه گیری
در صورت انتخاب سیاست گذاری پولی لازم است بانک ها به صورت بلاعوض منابع سیاست پولی را در جهت تولید اختصاص دهند چرا که در غیر این صورت تغییر ترکیب نقدینگی جامعه ناعادلانه در اختیار بانک ها قرار می گیرد و موجبات کاهش قدرت خرید جامعه فراهم میشود. چرا که بانک ها معادل اصل و فرع با پرداختی که وام گیرندگان به آنها پرداخت می کنند صاحب سپرده ای نمی بینند که به آنها پرداخت کنند.
سیاست پولی در بازار پول منجر به افزایش تورم نمیشود چرا که اولین پیامد سیاست پولی مرتبط با بازار تولید، افزایش تولید است. تورم سیاست پولی در بازار پول به میزان نرخ بهره است. سیاست پولی تنها به میزان اولیه خود موجب افزایش نقدینگی است و خلق اعتبار افزایش بیشتر سطح نقدینگی را در پی ندارد و همان طور هم که گفته شد اولین پیامد سیاست پولی مرتبط با بازار پول یا سیاست پولی مرتبط با بازار تولید(یا همان افزایش نقدینگی) هم افزایش تولید است.
آنچه در علم اقتصاد پیرامون سیاست پولی مغفول مانده را به صورت خلاصه در دو امر می توان بیان کرد: یک آنکه در فرایند تعریف ماهیت خلق اعتبار دریافت وجوه از جامعه توسط وام گیرندگان بیان نشد که اگر آن در نظر گرفته می شد می توان دریافت که خلق اعتبار موجب افزایش نقدینگی نیست. و دو به عدم معرفی سیاست پولی بازار پول به عنوان یک سیاست پولی مرتبط با تولید به این صورت که در بیان پیامد سیاست پولی بازار پول خود را نشان دهد می توان اشاره کرد.
ضمیمه:
در اقتصاد ایران همراهی خلق پول بانک ها(افزایش بدهی بانک ها به بانک مرکزی) با افزایش اختلاف منفی پول از میزان پرداختی های دولت در جامعه نشان از آن دارد که بانک ها وجوه ناشی از سیاست پولی را به صورت وام در اختیار وام گیرندگان قرار داده اند این امر ترکیب نقدینگی جامعه (مالکیت نقدینگی) را به صورت ناعادلانه در اختیار بانک ها قرار داده و قدرت خرید جامعه را کاهش می دهد.
نظر شما