بازار؛ گروه بورس: نااطمینانی در اقتصاد ایران و جهان در حال افزایش است و آرش حسنزاده، کارشناس بازار طلا در یادداشتی به پیش بینی این بازار پرداخته و تاکید کرده که نوسانان و ریسک سرمایه گذاری در بازارهای مختلف باعث شده تا طلا به عنوان یک دارایی امن مورد توجه سرمایه گذاران قرار بگیرد به همین دلیل روند صعودی بازار طلا احتمالا ادامه دار خواهد بود و انس به ۲ هزار دلار خواهد رسید.
در سال جاری بازار جهانی طلا تحت تاثیر جنگ اوکراین، تورم بالا و افزایش نرخ بهره توسط بانک های مرکزی جهان با نوسانات زیادی مواجه شد اما این مسأله منجر به خروج سرمایه از این بازار نشده و حتی به دلیل عدم اطمینان اقتصادی، طلا به عنوان یک دارایی امن بیشتر مورد توجه سرمایه گذاران قرار گرفته است. بر مبنای همین تقاضا در پایان سال جاری احتمالا قیمت طلا به بالای ۲۰۰۰ دلار در هر اونس می رسد.
قیمت طلا در بازار داخلی نیز با توجه به افزایش نرخ ارز و تورم بالا، روندی صعودی خواهد داشت زیرا همچنان سرمایهگذاری مناسبی در بلندمدت محسوب می شود با این حال، مهم است که قبل از هر گونه سرمایه گذاری، با ریسک های بازار آشنا شد.
از طرف دیگر باید توجه داشت که بازارهای مالی به تاریخچه خودشان واکنش نشان می دهند برای مثال در سال ۲۰۲۲، شاخص دلار آمریکا با افزایش شدید نرخ بهره توسط فدرال رزرو در تلاش برای مبارزه با تورم، به شدت افزایش یافت و منجر به کاهش قیمت طلا شد که از ۲۰۰۰ دلار در هر اونس به زیر ۱۶۰۰ دلار در هر اونس در شش ماه کاهش یافت و در سال ۲۰۲۰، با آسیب زدن کرونا به اقتصاد جهانی، دلار آمریکا به میزان قابل توجهی ضعیف شد در مقابل قیمت طلا تقویت شد که از حدود ۱۵۰۰ دلار در هر اونس به بیش از ۲۰۰۰ دلار در هر اونس در چند ماه رسید. بنابراین عوامل مانند خرید و فروش طلای بانک مرکزی می تواند بر قیمت طلا تأثیر بگذارد، اما گاهی هم عرض ارز نوسان پیدا می کند.
طلا دارایی بدون بهره است اما ...
به طور کلی باید توجه داشت که طلا دارایی بدون بهره است و وقتی نرخ بهره در اقتصاد بالا میرود، یعنی هزینه فرصت برای خریداران طلا هم افزایش مییابد. به همین دلیل قیمت اونس طلا رابطه معکوسی با نرخ بهره دارد و با بالا رفتن نرخ بهره قیمت اونس طلا کاهش می یابد.
همچنین باید توجه داشت که پنج عامل اساسی در رشد قیمت طلا اثر مستقیم دارند. یکی از این عوامل بحرانها و ریسکهای جهانی در دورانی است که از اعتماد عمومی به بازارهای مالی به دلیل عدم وجود ثبات سیاسی کاسته شده و قیمت جهانی طلا تمایل به رشد پیدا میکند. برای نمونه پس از تنش بین روسیه و اوکراین قیمت طلا ظرف چند روز ۴ درصد افزایش یافت چراکه سرمایهگذاران به ثبات ژئوپولوتیک منطقهای و جهانی نامطمئن بودند. همچنین وقتی سطح عمومی قیمتها بالا رفت، سرمایهگذاران پولهای خود را در بازار طلا ذخیره کردند و روی افزایش تقاضا تاثیر گذاشت.
به عبارت دیگر اگر تورم با رشد اقتصادی همراه باشد این تورم کمتر به ترس سرمایهگذاران از کاهش ارزش پولشان منجر خواهد شد و در این حالت قیمت طلا بهصورت یکنواخت و بدون روند باقی میماند؛ چراکه بازده بالاتر سهام، اوراق قرضه و کالاهای معاملاتی، سرمایهها را به سمت خود جلب کرده و تقاضای جدیدی برای بازار طلا ایجاد نمی شود.
نوسانات دلار هم از دیگر عوامل تاثیرگذار بر بازار طلا است و وقتی تقاضای دلار بیش از عرضه باشد ارزش برابری دلار در مقابل ارزهای دیگر با رشد مواجه خواهد شد. اما هرگاه تولید ناخالص داخلی (GDP) با افزایش روبرو شود این افزایش از یک طرف به صادرات بیشتر کالا و خدمات تولیدی آن کشور به کشورهای دیگر منتج و از سوی دیگر در داخل کشور موجب افزایش سطح اشتغال و درآمد اشخاص میگردد.
هنگامیکه نرخهای بهره بالا میرود ارزش اوراق قرضه و دلار آمریکا افزایش مییابد و مردم به فروش طلا اقدام میکنند تا با منابع حاصله، فرصت سرمایهگذاری در اوراق با بازده بالاتر را از دست ندهند. عکس این قضیه نیز صادق است. با سقوط نرخهای بهره، به دلیل هزینه فرصت پایینتر سرمایهگذاری در طلا، قیمت آن رشد خواهد کرد.
برای نمونه در پایان سال ۲۰۱۵ کل طلای موجود در جهان ۱۸۶۷۰۰ تن بوده است. چین با سهم ۱۴ درصدی از تولید طلا در سال ۲۰۱۵، بزرگترین تولیدکننده طلا در جهان است. قارۀ آسیا در مجموع ۲۳ درصد، آمریکای جنوبی و مرکزی ۱۷ درصد و آمریکای شمالی ۱۶ درصد کل تولید سال ۲۰۱۶ را به خود اختصاص داده اند. ۱۹ درصد تولید به آفریقا و ۱۴ درصد آن نیز به کشورهای متحد مشترکالمنافع مربوط میشود. اما در طرف تقاضا، صنعت جواهرسازی همواره مهمترین متقاضی طلا در طول تاریخ بوده است. به طوری که طی دوره ۵ سال جواهرسازی بیش از ۵۰ درصد کل تقاضای جهانی طلا را به خود اختصاص داده است. دو کشور چین و هند بهعنوان بزرگترین بازارهای جواهرات در جهان در مجموع بیش از نیمی از مصرف طلا را از آن خود کردهاند. بخش عمدهای از این اشتها به طلا به مسائل فرهنگی این کشورها بازمیگردد. تمایل به خرید و حفظ جواهرات به صورت موروثی در چین و هند به نسلهای بعدی نیز منتقل شده است. با بررسی این موضوعات در امور مسائل اجتماعی بخودی خود عرضه و تقاضا مشاهده می شود. این نشان میدهد که طلا تنها یک صندوق سرمایهگذاری امن و پناهگاه سرمایهگذاران نبوده و در صنعت نیز مصارف مهمی دارد.
نظر شما