۲۵ دی ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۳
ارتباط ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خزر و دریای سیاه؛ تأثیر بر قفقاز| دسترسی ایران به بازارهای اروپا
بازار گزارش می‌دهد؛

ارتباط ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خزر و دریای سیاه؛ تأثیر بر قفقاز| دسترسی ایران به بازارهای اروپا

از آن جایی جنگ روسیه علیه اوکراین اهمیت دریای سیاه را افزایش داده، زمان آن فرا رسیده است که اتحادیه اروپا یک استراتژی بلندپروازانه و جامع در این باره ایجاد کند.

تهمینه غمخوار؛ بازار: منطقه بزرگتر اطراف دریای سیاه و دریای خزر، تاکنون دارای نقش محدودی به عنوان کریدوری برای تجارت، حمل و نقل و مسیرهای انرژی بین آسیا و اروپا بوده است. اما، با جنگ روسیه و اوکراین و محاصره بنادر اوکراین در دریای سیاه، این منطقه اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی پیدا کرده است.

روسیه پیش از این، با الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ و کنترل دریای آزوف، تعادل امنیتی در دریای سیاه را به نفع خود تغییر داده بود. بر همین اساس، جنگ اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، دریای سیاه را به نقطه اشتعال تبدیل کرد در حالی که این سیاست اروپا را برای سال‌های آینده به خود مشغول خواهد کرد. روند جدا کردن آلمان و دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا از گاز طبیعی و نفت روسیه و همچنین تحریم‌های غرب علیه مسکو، اهمیت «کریدور میانی» را افزایش داده است که اروپای شرقی و چین را از طریق قفقاز و آسیای مرکزی به هم متصل می‌کند.

از طرفی، مسیر جنوبی از طریق ترکیه نیز برای روسیه به عنوان راهی برای دور زدن تحریم های غرب اهمیت بیشتری پیدا می کند. در عین حال، روسیه به دلیل جنگ علیه اوکراین ضعیف شده و به طور فزاینده ای قادر به کنترل و شکل دادن به درگیری ها در قفقاز جنوبی مانند جنگ بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان نیست. همه اینها به معنای بازگشت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک در نظر گرفته می شود که نیازمند یک استراتژی امنیتی جدید و ارتقا یافته توسط اتحادیه اروپا و ناتو است.

ارتباط ژئواستراتژیک

محدود کردن بحث ژئوپلیتیکی به دریای سیاه به تنهایی ارتباط این منطقه را با رویکرد استراتژیک بسیار گسترده‌تر پنهان می‌کند. روسیه و ترکیه نقش اصلی را در تغییر مختصات ژئوپلیتیک ایفا می کنند. بنابراین، از دیدگاه روسیه، دریای سیاه سکوی پرشی برای طرح قدرت و نفوذ در مدیترانه، خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب اروپا محسوب می شود. همچنین، دریای سیاه به مناطق کلیدی و مهم مانند سوریه، ایران، عراق، لیبی و همچنین مناطقی با منابع انرژی قابل توجه مانند خاورمیانه، دریای خزر و شمال آفریقا، برای ارتباط با بازارهای جهانی دسترسی می دهد.

ترکیه مهمترین بازیگر ناتو در دریای سیاه است و آنکارا خود را پلی برای تجارت بین آسیا و اروپا می بیند. یکی از اهداف اصلی ترکیه تبدیل شدن به هاب انرژی از منطقه خزر و همچنین از خاورمیانه به اروپا است، در حالی که با جنگ در اوکراین، این کشور به یک میانجی کلیدی بین اوکراین و روسیه تبدیل شده است. از دیدگاه اتحادیه اروپا، دریای سیاه تاکنون عمدتاً منطقه ای برای تجارت، توسعه اقتصادی و ترانزیت مواد خام بوده است. تمرکز سیاست اتحادیه اروپا هم افزایی دریای سیاه بوده است که به عنوان یک پلتفرم همکاری منطقه ای با الحاق بلغارستان و رومانی به اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۷ راه اندازی شد.

با این حال، این رویکرد هرگز برای اینکه واقعاً در زمینه ژئوپلیتیک وسیع‌تر مرتبط شود، کافی نبوده است. فقدان جاه طلبی کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای ایفای نقش مرتبط تر در منطقه تنها بر این مشکل افزوده و با جنگ روسیه و اوکراین چالش های مرکزی در منطقه دریای سیاه جنبه امنیتی بیشتری پیدا کرده است. بر همین اساس، ایمن سازی مسیرهای ترانزیتی و همچنین توسعه منابع و مسیرهای جایگزین گاز طبیعی به دلیل جدا شدن اروپا از گاز روسیه،جمهوری آذربایجان و دریای خزر را بار دیگر به کانونی برای سیاست اروپا تبدیل کرده است.

پس از شکست خط لوله نابوکو در سال ۲۰۱۳ و بندر اعماق دریا در آناکلیای گرجستان، اتحادیه اروپا، باید از خود بپرسد که چرا به حمایت از زیرساخت‌ها و اصلاحات در منطقه بدون توسعه رویکرد استراتژیک برای پیوند و ادغام بیشتر آن با اتحادیه اروپا ادامه می دهد.

چالش های استراتژیک

جنگ اوکراین و تلاش روسیه برای قطع کامل ارتباط این کشور با بنادر و امکانات ترانزیتی خود در دریای سیاه، ایفای نقش بیشتر اتحادیه اروپا و ناتو را به عنوان شریک امنیتی مهم اروپا در دریای سیاه ضروری می کند. نقش ترکیه در این زمینه کلیدی است؛ همانطور که در توافقنامه صادرات غلات که توسط رجب طیب اردوغان مذاکراتی صورت گرفت، نشان داده شد. در عین حال، مسکو با پروژه های انرژی و پیشنهادات همکاری اقتصادی با آنکارا آشنا شده است زیرا از نظر مسکو، ترکیه باید به کشوری کلیدی برای دور زدن تحریم های غرب تبدیل شود.

البته، از هم اکنون مشخص است که ترکیه از تحریم های غرب سود می برد. صادرات ترکیه به روسیه در ماه اکتبر ۸۶ درصد افزایش یافت و به ارزش ۱.۱۵ میلیارد دلار رسید. واردات نیز، دو برابر شد و ۵.۰۳ میلیارد دلار را ثبت کرد. همچنین، ترکیه حدود ۱۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری روسیه در یک نیروگاه هسته ای را تضمین کرده است در حالی که ۵۰ درصد گاز خود را از روسیه تامین می کند و واردات نفت در سال گذشته با کاهش قیمت ۶۰ درصد رشد داشته است.

در همین راستا، روسیه دو رویکرد کلیدی را دنبال می‌کند که در فضای پس از فروپاشی شوروی و در نتیجه در منطقه دریای سیاه اعمال می‌شود: انکار و اجبار. اول، کشورهای پس از شوروی از دسترسی به نهادهای غربی محروم هستند. مهمتر از همه، ایالات متحده، ناتو و اتحادیه اروپا قرار نیست تا دستور کار در مناطق تحت نفوذ روسیه را تعیین کنند.

ثانیاً، کشورهای منطقه باید مجبور شوند که سلطه روسیه را بپذیرند. با توجه به مداخلات روسیه در گرجستان (۲۰۰۸) و اوکراین (۲۰۱۴)، این رویکرد تا حدی موفقیت آمیز بوده است، اما با جنگ فعلی مسکو علیه اوکراین به مرزهای خود می رسد. اوکراین دیگر نمی‌پذیرد که بخشی از منطقه تحت نفوذ روسیه باشد و غرب با تسلیحات و تحریم‌ها از آن حمایت می‌کند تا روسیه را از تحت سلطه درآوردن و الحاق اوکراین با زور باز دارد. با توجه به هدف کنترل ترانزیت انرژی از این منطقه، این سیاست روسیه کمتر موفق بوده است: جمهوری آذربایجان نفت و گاز را از طریق گرجستان و ترکیه به اتحادیه اروپا صادر می کند.

از طرفی، مسکو در زمینه مشارکت استراتژیک و همکاری های منطقه ای در منطقه خزر انعطاف پذیرتر شده است. در دهه ۱۹۹۰، جمهوری آذربایجان همچنان متعهد به ادغام در ساختارهای فراآتلانتیک بوده است. با این حال، پس از جنگ روسیه و گرجستان در سال ۲۰۰۸، این کشورعقب نشینی کرد و بی طرفی را که مسکو خواستار آن بود، دنبال نمود. این موضوع، بدان معناست که باکو به دنبال روابط خوب هم با روسیه و هم با غرب است، بدون اینکه مجبور باشد بین این دو کشور یکی را انتخاب کند.

انفعال ناتو و اتحادیه اروپا در جنگ روسیه و گرجستان در قبال رهبران جمهوری آذربایجان روشن کرده که غرب ضمانت امنیتی برای کشورهای منطقه ارائه نخواهد کرد. در نتیجه، جمهوری آذربایجان به دنبال عضویت در ناتو (یا اتحادیه اروپا) نیست و مسکو در ازای آن به باکو اجازه می دهد تا با کشورهای ثالثی مانند ترکیه و اسرائیل همکاری اقتصادی و امنیتی محدودی داشته باشد. بر همین اساس، به نظر می رسد حتی گاز روسیه از طریق سیستم خط لوله جمهوری آذربایجان به اروپا می رود ضمن اینکه آنکارا به مهم ترین شریک باکو تبدیل شده است و در موفقیت جمهوری آذربایجان در دومین جنگ قره باغ کوهستانی در سال ۲۰۲۰ از نظر تدارکات نظامی و اطلاعاتی نقش بسزایی داشته است.

در عین حال، روسیه وزن امنیتی فزاینده جمهوری آذربایجان را به رسمیت شناخته و این کشور را در توافقات سه جانبه با ایران و ترکیه گنجانده است. علاوه بر این، جمهوری آذربایجان به یک حلقه مهم در کریدور شمال_جنوب که روسیه و ایران را به هم متصل می کند، و در مقیاس بزرگتر، به ترتیب قطب شمال با خلیج فارس و اقیانوس هند را به هم متصل می کند، تبدیل شده است. در اواسط سپتامبر ۲۰۲۲، جمهوری آذربایجان، ایران و روسیه یادداشت تفاهمی در خصوص کریدور ترانزیتی شمال به جنوب برای توسعه زیرساخت ها و ظرفیت حمل و نقل در این مسیر منعقد کردند.

نقش کلیدی ترکیه در مذاکرات روسیه، غرب و اوکراین در دریای سیاه

در زمینه انرژی، سیاست روسیه از ذهنیت محاصره در مورد تقسیم دریای خزر به سازش های عملی تغییر کرده است. در اینجا، در ابتدا ایالات متحده، با حمایت از ساخت خط لوله نفت ترانس قفقاز و خط لوله گاز قفقاز جنوبی و همچنین تأمین زیرساخت های انرژی از این منطقه به اروپا در دهه ۱۹۹۰ نقش اصلی را ایفا کرد. در ازای عدم دسترسی کشورهای ثالث به آب‌ها یا زیرساخت‌های نظامی در آنجا، مسکو با تقسیم دریای خزر به بخش‌های ملی موافقت کرده است.

در ازای پذیرش تسلط نظامی مسکو توسط کشورهای همسایه، روسیه حتی تا حد زیادی مخالفت خود را با ساخت زیرساخت های فراخزری کنار گذاشته است. در نتیجه جنگ روسیه و اوکراین و فشار فزاینده بر دیگر کشورهای پس از فروپاشی شوروی، کشورهایی مانند قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان علاقه مند به صادرات بیشتر گاز و نفت به اروپا با دور زدن روسیه برای یافتن تعادل بهتر با روسیه هستند.

بنابراین، ترانزیت نفت و گاز از طریق دریای خزر، قفقاز جنوبی و دریای سیاه از طریق کریدور میانی می تواند اهمیت بیشتری پیدا کند، در حالی که در خصوص اینکه روسیه تا چه حد بر کشورهای آسیای مرکزی برای جلوگیری از این تنوع فشار خواهد آورد، باید منتظر ماند و دید. در هر صورت، قزاقستان که در حال حاضر به سیستم خط لوله روسیه وابسته است، انتقال گاز بیشتر به اروپا را تا حد امکان دشوار کرده است به طوری که خطوط لوله و سایر گزینه های تحویل بارها دچار اختلال شده اند.

این اصل که زیرساخت‌های نظامی کشورهای ثالث در منطقه خزر مجاز نیستند، مسئله ای است که رهبری روسیه تمایل دارد تا در مورد دریای سیاه نیز اجرا کند. در این راستا، هماهنگی نزدیک با ترکیه در زمینه مسائل امنیتی و اقتصادی برای مسکو به منظور محدود کردن نفوذ ایالات متحده و ناتو بسیار مهم است. مسکو هیچ مشکلی با عضویت ترکیه در ناتو ندارد تا زمانی که در قبال منافع روسیه، مانند الحاق کریمه، بی طرف بماند، یا تسلط روسیه را در مورد قره باغ کوهستانی بپذیرد.

اما هر چه مسکو در نتیجه تهاجم به اوکراین ضعیف‌تر شود، موقعیت چانه‌زنی آنکارا در همه این مسائل قوی‌تر می‌شود. با این حال، جنگ اوکراین، موقعیت روسیه را تضعیف کرده است. مسکو برخی از حرفه ای ترین نیروهای خود را از آبخازیا، اوستیای جنوبی و حافظان صلح خود در قره باغ کوهستانی خارج کرده و سربازان وظیفه را جایگزین آنها کرده است.

واکنش ضعیف روسیه به تشدید تنش بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان نیز در ماه سپتامبر نشان می دهد که حتی کشور نسبتاً کوچکی مانند جمهوری آذربایجان می تواند از این موقعیت برای آزمایش اینکه چقدر می تواند در برابر مسکو پیش رود، استفاده کند. این موضوع تنها با هماهنگی آنکارا می تواند رخ دهد و رهبری ترکیه با ادامه حمایت از باکو تلاش خواهد کرد تا نفوذ بیشتری در قفقاز جنوبی و در نتیجه در مسیرهای ترانزیتی به آسیای مرکزی به دست آورد. البته، ارمنستان چیزهای بیشتری برای از دست دادن دارد، زیرا تامین کننده اصلی امنیت آن روسیه است و عضویت آن در سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری مسکو هیچ منفعتی مستقل از کرملین برای این کشور نداشته است.

ترکیه تاکنون از تحریم های غرب علیه روسیه حمایت نکرده است. با این حال، اردوغان مشتاق است، اطمینان حاصل کند که کشورش تحت تحریم های مالی و بانکی غرب قرار نگیرد. در عین حال، موضع مذاکره ترکیه با روسیه با توجه به تخفیف قیمت نفت و گاز روسیه بهبود یافته است و اردوغان نقش کلیدی در مذاکرات روسیه و غرب و اوکراین در دریای سیاه دارد.

امنیت و ژئوپلیتیک اروپا

اگرچه اتحادیه اروپا بازار مهمی برای منابع انرژی منطقه و بازیگر اصلی در توسعه اقتصادی و همچنین مدیریت منازعات مدنی است، اما بازیگر مهمی در رابطه با امنیت در نظر گرفته نمیشود. بر همین اساس، اتحادیه اروپا تاکنون نه جاه طلبی از خود نشان داده و نه شرایط مادی یا نهادی برای ایفای نقش واقعی در منطقه بزرگ دریای سیاه و دریای خزر را ایجاد کرده است. این امر اجتناب از بحث راهبردی در مورد اهمیت منطقه برای امنیت اروپا در پرتو جنگ را بیش از پیش مهم می کند.

بروکسل از دهه ۱۹۹۰ تحت برنامه شبکه های ترانس_اروپایی تلاش کرده تا ارتباط منطقه با اتحادیه اروپا را با پروژه های زیرساختی بزرگ بهبود بخشد. در عین حال، پروژه‌های زیرساختی بزرگ مانند خط لوله گاز نابوکو شکست خورده‌اند و پروژه‌های مهم ژئواقتصادی مانند بندر اعماق دریای آناکلیا در سواحل دریای سیاه گرجستان حمایت لازم را دریافت نکرده‌اند. بنابراین، این امر مستلزم پروژه های بلندپروازانه برای ایجاد زیرساخت ها و ظرفیت های ترانزیتی بین دریای خزر و دریای سیاه به اروپا است.

در آینده، این موضوع شامل توسعه زیرساختی برای منابع انرژی جایگزین مانند باد، خورشید و هیدروژن است که هم در ترکیه و هم در قفقاز جنوبی دارای پتانسیل عظیمی هستند. از طرفی، این امر باعث می شود کشورهایی مانند ترکیه و ارمنستان کمتر به تامین گاز روسیه وابسته باشند و به جمهوری آذربایجان اجازه دهد تا اقتصاد خود را از صادرات نفت و گاز متنوع کند. جمهوری آذربایجان خود می تواند تنها مقادیر کمی گاز اضافی را در کوتاه مدت به بازار اروپا عرضه کند. اما باکو آماده است تا گاز بیشتری را از آسیای مرکزی از طریق خط لوله قفقاز جنوبی به سمت اروپا هدایت نماید.

وجوه مربوطه از اتحادیه اروپا و موسسات مالی اروپایی بدون اینکه این سرمایه‌گذاری‌ها با یک استراتژی کلی برای کل منطقه ترکیب شود، به کشورهای منفرد در منطقه سرازیر می‌شوند. ضعف روسیه با ظهور نظم‌های جدید در آسیای مرکزی، قفقاز جنوبی و اروپای شرقی منجر به فروپاشی بیشتر فضای پس از شوروی خواهد شد. اگر اتحادیه اروپا سیاست خود را در قبال این مناطق ارتقاء ندهد، کشورهای دیگر آینده آنها را رقم خواهند زد.

برخلاف آسیای مرکزی، چین هنوز منطقه دریای سیاه را در طرح کمربند و جاده خود در اولویت قرار نداده است. با این وجود، اتحادیه اروپا باید در میان مدت پاسخی برای نفوذ اقتصادی فزاینده چین در آنجا بیابد. ابتکارات فردی مانند مشارکت شرقی، هم افزایی دریای سیاه، استراتژی آسیای مرکزی، استراتژی اتصال، و شبکه های فرا اروپایی نیازمند به روز رسانی است. بنابراین، باید در یک استراتژی کلی برای منطقه بزرگتر دریای سیاه و خزر ترکیب شوند.

در این زمینه، ادغام کشورهایی مانند اوکراین، مولداوی و گرجستان در اتحادیه اروپا به همان اندازه مهم است که بهبود روابط با ترکیه به عنوان یک کشور کلیدی در منطقه اهمیت دارد.

کد خبر: ۱۹۸٬۱۰۷

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha