۲۸ آبان ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۳
جایگاه افغانستان در مبادلات اقتصادی با ایران| «کشت فراسرزمینی» در توازن تجاری دوجانبه موثر است
گفتگوی بازار با کارشناس مسائل افغانستان؛

جایگاه افغانستان در مبادلات اقتصادی با ایران| «کشت فراسرزمینی» در توازن تجاری دوجانبه موثر است

اسماعیل باقری می گوید: در رابطه با «کشت فراسرزمینی»، بیشتر از این که این موضوع مرتبط با زمین، آب و نیروی کار باشد، بستگی به توافق ایران و مقامات دولت جدید افغانستان و اجرایی شدن توافقات گذشته دارد.

تهمینه غمخوار؛ بازار: حفظ منابع آب و افزایش بهره‌وری از آن امری مهم و حیاتی در ایران است. بر همین اساس، در رابطه با بحران آب در کشور باید به هر شکل و در کمترین زمان اقدامات لازم را انجام داد. یکی از موضوعاتی که می‌تواند موجب احیای نسبی و مدیریت منابع آبی شود، موضوع «کشت فراسرزمینی» است در حالی که جمهوری اسلامی ایران وارد اجرایی شدن این موضوع با برخی از کشورها شده است.

یکی از این کشورها افغانستان است درحالیکه کشت فراسرزمینی در این کشور موضوع جدیدی نیست و آغاز این کار به حدود پنج سال گذشته باز می‌گردد، زیرا اقلیم افغانستان برای کشاورزی مساعد، دسترسی به این کشور آسان و می‌توان کارگر و کشاورز ماهر با قیمت مناسب نیز برای این کار استخدام کرد.

در همین راستا و بر اساس اهمیت موضوع توسعه روابط دوجانبه ایران و افغانستان در حوزه های مختلف، خبرنگار بازار گفتگویی را با « اسماعیل باقری» کارشناس مسائل افغانستان و پاکستان ترتیب داده که در ادامه می خوانیم.

* در حال حاضر حجم روابط اقتصادی و تجاری ایران و افغانستان با توجه به ظرفیت‌های دو کشور در چه سطحی است؟

کشور افغانستان به دلیل واقع شدن در میان سه منطقه جنوب آسیا، غرب آسیا و آسیای مرکزی، از موقعیت ژئوپلتیکی مهمی برخوردار است. جمعیت نزدیک به ۴۰ میلیونی افغانستان، نزدیکی جغرافیایی این کشور به آسیای مرکزی و چین، اشتراکات فرهنگی، دینی، زبانی و تمدنی، علاقمندی مردم افغانستان به مصرف کالاهای ایرانی، حضور نزدیک به ۵ تا ۶ میلیون مهاجر افغانستانی در ایران، در کنار مورد تحریم قرار گرفتن ایران توسط آمریکا و اروپا موجب شده تا بازار افغانستان جذابیت‌ ویژه‌ای برای ایران داشته باشد.

در وضعیت جدید که طالبان قدرت در کابل را به دست گرفته است، به دلایل متعدد زمینه توسعه تبادلات اقتصادی فراهم است؛ به ویژه که افغانستان در یک وضعیت تحریم قرار گرفته و مقامات طالبان برای عبور از شرایط بد اقتصادی نیازمند رفع برخی مشکلات اقتصادی و نیازمندی‌های خود از طریق همسایگان هستند زیرا اقتصاد افغانستان، در وضعیت فعلی ضعیف و شکننده است و تولید ناخالص داخلی این کشور در زمان حضور نیروهای خارجی (در سال ۱۳۹۹) حدود ۱۹.۸ میلیارد دلار گزارش شده، در حالی که تجارت خارجی آن به کمتر از ۱۰ میلیارد دلار می‌رسید.

با این حال، طی سال‌ها، ایران روابط تجاری خود را با افغانستان توسعه داده و به یکی از بزرگترین صادرکنندگان به این کشور تبدیل شده و افغانستان سومین مقصد صادرات ایران (بیش از ۳ میلیارد دلار) در طول چند سال اخیر بوده است. با به قدرت رسیدن مجدد طالبان، حجم صادرات ایران به افغانستان کاهش ۴۰ درصدی داشت. دلیل این مساله را باید در کاهش قدرت خرید افغانستان، افزایش قیمت کالا و خدمات در ایران و قطع کمک‌های اقتصادی به افغانستان و حتی برخی ملاحظات سیاسی از سوی مقامات طالبان جستجو کرد.

صدور کالا و خدمات به افغانستان نیز هم‌چنان مورد توجه ایران و برخی از کالاها مورد توجه مصرف کنندگان افغانستانی است. بر همین اساس، ایران تلاش کرده تا کالاهای صادراتی را متنوع و بازارچه‌های مرزی را تقویت کند و سرمایه‌گذاری‌های ایرانیان در صنایع کوچک و متوسط در افغانستان افزایش دهد. همچنین، تلاش می‌کند تا توافق ایران، هند و افغانستان را برای بهره برداری از بندر چابهار در جهت صادرات کالا به افغانستان تسریع بخشد.

با این حال، پس از خروج آمریکا از افغانستان، صادرات ایران به این کشور سیر نزولی داشته است. گفتنی است صادرات ایران به افغانستان طی ۱۱ ماه پس از قدرت گرفتن طالبان در افغانستان به ۹۵۹۷۸۳ تُن به ارزش ۱ میلیارد و ۴۸۰ میلیون دلار رسید که نسبت به سال ۱۳۹۹ از نظر وزن و ارزش به ترتیب ۵۲ و ۳۱ درصد کاهش داشته است. واردات از افغانستان در همین مدت به ۲۱۱۲۲ تُن به ارزش ۲۴ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار رسید که از نظر وزن و ارزش به ترتیب ۱۷۷ درصد و ۲۹۴ درصد رشد داشته است.

* کشت فراسرزمینی موضوعی است که از چند سال گذشته در رابطه با افغانستان آغاز شده اما به طور جدی پیگیری نشده است. با تشکیل دولت جدید طالبان، چگونه می توان به این موضوع با توجه به اینکه افغانستان کشوری است که برای کشاورزی مناسب است پرداخت؟

اقتصاد افغانستان اساسا بر پایه کشاورزی شکل گرفته است؛ به طوری که ۱۵ درصد از زمینهای این کشور برای کشاورزی مناسب است. از این ۱۵ درصد، به میزان چهار تا پنج درصد کشاورزی به صورت آبی و بقیه آن به گونه دیمی انجام می شود. یکی از دلایلی که طی سالهای گذشته، موجب شده تا حوزه کشاورزی در افغانستان دچار آسیب شود، مداخلات خارجی و وقوع جنگهای داخلی در این کشور بوده به طوری که زیرساختهای این حوزه با مشکلاتی مواجه شده است.

طی ۲۰ سال گذشته که امریکاییها در افغانستان حضور داشتند، ما شاهد راه اندازی موسسات مختلفی مانند توسعه کشاورزی، حمایت از کشت و کار و چنین موضوعاتی بوده ایم. اما بخش عمده آن به صورت تبلیغاتی و در قالب یک پروپاگاندای سیاسی بود که بهره برداری های سیاسی صورت می گرفت و آن طور که باید و شاید به بخش کشاورزی رسیدگی و نظارت نکردند.

البته به نظر می رسد که امریکاییها و متحدین آنها، در یک موضوع مشترک مصمم بودند و آن هم سدسازی بر روی رودهایی بود که به سمت ایران هم سرازیر می شود. در واقع، این رودها رودهای فراسرزمینی به نامهای هریرود و هیرمند هستند. ما شاهد هستیم که در امتداد این دو رود، سدها و بندهای مختلفی احداث شده؛ ضمن اینکه نهرهای متعددی ایجاد شده به طوری که در مدیریت آب به افغانستان کمک کرده است. البته همین موضوع، به اختلاف میان ایران و این کشور منجر شده است.

نبود جاده های مناسب موجب شده تا کشت فراسرزمینی با مشکلات عدیده ای از چند سال گذشته روبرو باشد

در خصوص کشت فراسرزمینی، در حاشیه و کنار رودها و مناطق شمالی افغانستان مانند استان قندوز، مزارشریف، بلخ، سمنگان و همچنین برخی از مناطق جنوبی، امکان کشت فراسرزمینی وجود دارد. در دو طرف رودهای بزرگی مانند ارغنداب، هریرود و رود کوکچه در شمال و سایر رودها این امکان وجود دارد، اما مهمترین موضوع در این میان، بحث عدم دسترسی ها است. در واقع، نبود جاده های مناسب موجب شده تا کشت فراسرزمینی با مشکلات عدیده ای از چند سال گذشته روبرو باشد. بر همین اساس، در مناطق مرزی و هم مرز با سه استان جمهوری اسلامی ایران مانند خراسان رضوی، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان یعنی سه استان هرات، فراه و نیمروز به علت کمبود آب، امکان کشت زعفران و برخی از گیاهان دارویی وجود دارد .

بنابراین، با توجه به جمعیت فراوان و نیروی انسانی ارزان و کشاورز، امکان کشت این اقلام وجود دارد، منتها باید رایزنی هایی با مقامات فعلی افغانستان صورت گیرد زیرا یک سری توافقاتی میان ایران و افغانستان در قالب سند همکاری های جامع در دولت اشرف غنی طی سه تا چهار سال گذشته انجام شده بود.

در رابطه با این کشت فراسرزمینی، بیشتر از این که این موضوع مرتبط با زمین، آب و نیروی کار باشد، بستگی به توافق ایران و مقامات دولت جدید افغانستان و اجرایی شدن توافقات گذشته دارد و بر همین اساس، اگر این اقدام صورت گیرد، نقش مهمی در توسعه روابط اقتصادی دوجانبه به ویژه توازن تجاری میان ایران و افغانستان، تهاتر کالا و افزایش صادرات برای دو طرف خواهد داشت

در شرایط حال حاضر هم این امکان فراهم است تا این سندها پیگیری و اجرایی شده و توافقات جدیدی نیز در حوزه کشاورزی میان طرفین منعقد شود تا از این طریق هم روابط دوجانبه توسعه یابد و هم از طرفی شهروندان افغان در کشور خود مشغول فعالیت باشند و از این طریق از مهاجرت آنها جلوگیری شده و زمینه بازگشت افغان ها به کشورشان فراهم شود.

به هر حال، در رابطه با این کشت فراسرزمینی، بیشتر از این که این موضوع مرتبط با زمین، آب و نیروی کار باشد، بستگی به توافق ایران و مقامات جدید افغانستان و اجرایی شدن توافقات گذشته دارد. بر همین اساس، اگر این اقدام صورت گیرد، نقش مهمی در توسعه روابط اقتصادی دوجانبه به ویژه توازن تجاری میان ایران و افغانستان، تهاتر کالا و افزایش صادرات برای دو طرف خواهد داشت.

* یکی از مهمترین محورهای همکاری اقتصادی ایران و افغانستان توسعه همکاری‌های ریلی و جاده‌ای است. تا چه اندازه ایران و طرف افغان در این حوزه پیش رفته اند؟

توسعه همکاری‌های ریلی و جاده‌ای برای دسترسی ایران به آسیای مرکزی از طریق گمرک دوغارون_اسلام‌ قلعه و دسترسی افغانستان به بندر چابهار از طریق گمرک میلک و سایر گمرک‌های مرزی، وجود دارد. افتتاح بخش‌های راه‌آهن «زاهدان – خاش» که ۱۹ آبان ۱۴۰۱ با حضور محمد مخبر معاون اول رئیس‌جمهور و حسین مدرس خیابانی استاندار سیستان و بلوچستان برگزار شد، در همین راستا قابل تحلیل است.

با توجه به ظرفیت مرز، بنادر و منطقه آزاد تجاری، احداث راه آهن چابهار_زاهدان یکی از کلان پروژه‌ها برای توسعه روابط اقتصادی ایران با افغانستان است. از دید طالبان، بندر چابهار، فرصتی برای توسعه همکاری‌های اقتصادی و مبادلات تجاری میان ایران و افغانستان است. قطعا، برنامه خاصی برای ایجاد محدودیت میان بازرگانان دو کشور از طرف امارت اسلامی وجود ندارد.

هدف ما این است که از طریق این بندر بتوانیم مزایای اقتصادی را برای کشور کسب کنیم. بنابراین، با توجه به شرایط خاص و تحولاتی که در افغانستان ایجاد شد، در مدت زمان کوتاهی ممکن است شاهد کاهش همکاری‌ها باشیم، اما به زودی در عرصه بندر چابهار، برداشته شدن گام‌های جدی را مشاهده خواهیم کرد.

بر همین اساس، بهره بردن از مزیت همسایگی با افغانستان به ویژه در حوزه ترانزیت کالا و خدمات، باید مورد توجه جمهوری اسلامی ایران باشد. خروج آمریکا از افغانستان، به نوعی حاکی از تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه آسیای مرکزی و غرب آسیا است. با توجه به روندهای فعلی، کاهش درآمدهای افغانستان و افزایش قیمت کالاهای ضروری در ایران، به نظر می‌رسد می‌توان به جای رقابت در حوزه‌هایی که به‌طور طبیعی قابلیت رقابت در آن‌ها را نداریم (منظور کیفیت محصولات ایرانی به نسبت قیمت آن‌ها در شرایط فعلی) در حوزه ترانزیت در منطقه، بویژه پروژه چابهار و وصل آن به آسیای مرکزی و افغانستان از طریق راه ریلی و جاده‌ای نگاه راهبردی داشت.

* با توجه به ظرفیتهای موجود در افغانستان به لحاظ منابع معدنی، از دیدگاه شما تا چه اندازه سرمایه‌گذاری در معادن افغانستان صورت گرفته است؟

با توجه به وجود معادن بی‌شمار در افغانستان، ایران می‌تواند در برخی از این معادن سرمایه‌گذاری مشترک کرده و یا در استخراج این معادن به افغانستان کمک کند. تاکنون سه کشور چین، هند و پاکستان به طور رسمی تلاش کرده‌اند تا در حوزه معادن افغانستان سرمایه‌گذاری کنند. در مدت حضور آمریکا و اروپا، بخشی از منابع زیرزمینی و معدنی افغانستان بطور غیررسمی استخراج و ترانزیت می‌شد.

با به قدرت رسیدن طالبان، سرمایه‌گذاری روی معادن به ویژه سنگ آهن، زغال سنگ، معادن مس، سنگ‌های قیمتی و... مورد توجه مقامات کابل قرار گرفته است و این فرصت برای ایران هم فراهم است که برای گسترش روابط اقتصادی در حوزه معدن نیز توجه کافی صورت گیرد. البته «نورالدین عزیزی» وزیر صنعت و تجارت حکومت موقت طالبان، مدعی است رایزنی‌هایی برای صادرات زغال‌سنگ به ایران صورت گرفته است و در آینده نزدیک قرارداد صادرات زغال‌سنگ به ایران امضا خواهد شد.

افغانستان در تلاش است با گسترش میزان صادرات خود ترازنامه (بیلان) تجاری خود را با ایران افزایش دهد. (حکومت طالبان برای استخراج ۸ معدن در برخی استان‌های افغانستان قراردادهایی را با برخی از کشورها از جمله چین، ترکیه، امارات، قطر و ایران امضا می‌کند. بهتر است موضوع تهاتر کالا با افغانستان مورد توجه قرار گیرد. به عنوان مثال در مقابل صادرات سوخت به افغانستان، زغال سنگ یا سنگ‌آهن و... وارد ایران شود.)

یکی از مهمترین دلایل رونق بازارچه‌های مرزی در گذشته قدرت خرید مردم افغانستان و شرکت‌های خصوصی و دولتی آنان بود و نکته دیگر ارزان بودن کالاهای ایرانی نسبت به سایر کشورها حتی پاکستان در نظر گرفته شده است

* بازارچه‌های مرزی تا چه اندازه در توسعه مناسبات دوجانبه موثر است؟

تا قبل از سقوط دولت اشرف‌غنی، بازارچه‌های مرزی نقش بسزایی در افزایش صادرات به افغانستان داشته است. یکی از مهمترین دلایل رونق بازارچه‌های مرزی در گذشته قدرت خرید مردم افغانستان و شرکت‌های خصوصی و دولتی آنان بود و نکته دیگر ارزان بودن کالاهای ایرانی نسبت به سایر کشورها حتی پاکستان در نظر گرفته شده است.

نکته مهمتر دیگر این که عمده مبلغ خرید کالا و خدمات از ایران توسط کشورهای کمک‌کننده به افغانستان تامین مِی‌شد. اما در دولت فعلی، شرایط تغییر کرده است و به همین جهت بازارچه‌های مرزی از رونق قبلی افتاده است. عبداللطیف نظری معاون اقتصادی وزارت اقتصاد افغانستان گفته است: «در ارتباط با بازارچه های مرزی، در حال حاضر در کابینه امارت اسلامی تصویب شده که بازارچه ها بسته بمانند، در حالی که هدف این است که یک استراتژی دقیق و هوشمندانه طراحی شود که منافع هر دو کشور افغانستان و ایران در نظر گرفته شود. به منظور ارزیابی مجدد و نیاز سنجی و این مسئله که منافع دو کشور با دقت و عالمانه مورد بررسی قرار گیرد، این بازارچه ها فعلا بسته خواهند ماند. اما، در آینده و در یک زمان مشخص و مناسبی باز خواهند شد و مجددا به عنوان مرکز همکاری های دوجانبه تجاری میان دو کشور عمل کنند. قطعا، این بازارچه ها هم موجب مراودات بیشتر میان ایران و افغانستان خواهد بود.»

* از مزیت‌های ایران برای گسترش روابط اقتصادی با افغانستان موضوع سوخت و صدور نفت و گاز به افغانستان است. تا چه اندازه جمهوری اسلامی در این حوزه گام برداشته تا بر رقبای افغانستان در این عرصه غلبه کند؟

در سال‌های گذشته، صادرات اصلی ایران به افغانستان بنزین و گازوئیل بوده است. طبق گزارش پلتفرم تحقیقات نفت و گاز و مشاوره ایرانی پترو ویو، ایران در فاصله اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۹ تا اردیبهشت ۱۴۰۰، حدود ۴۰۰ هزار تن سوخت به همسایه خود صادر کرده است. طبق آمار وزارت دارایی، اتاق‌های بازرگانی و سایر شرکت‌های خصوصی افغانستان، در فاصله اسفند ۱۳۹۸ تا اسفند ۱۳۹۹، ارزش واردات از ایران نیز ۳۶۷ میلیون دلار گزارش شده که عمده آن سوخت بوده است. اتاق تجارت و سرمایه‌گذاری افغانستان مهرماه ۱۴۰۱ اعلام کرد که ارزش تجارت این کشور با ایران از نزدیک به ۲ میلیارد دلار به ۱.۲ میلیارد دلار کاهش یافته است.

این اتاق، دلیل افت ۴۰ درصدی تجارت دو جانبه با ایران را کاهش تقاضا در بازار عنوان کرده است. البته وزارت مالیه طالبان ابتدای مرداد ماه گذشته از عقد قرارداد خرید ۳۵۰ هزار تن نفت از ایران خبر داد. اما بر اساس آمارهای اتحادیه وارد کننده‌گان مواد نفتی و گاز مایع افغانستان، این کشور، سالانه به حدود ۲.۷ میلیون تن نفت خام نیاز دارد که پیش از سلطه طالبان بر این کشور نزدیک به ۲۰ درصد آن (۵۴۰ هزارتن) از ایران و مابقی از ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان و روسیه وارد می‌شد.

کاهش تجارت ایران و افغانستان در شرایطی است که اتحادیه صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی ایران بلافاصله پس از تصرف افغانستان از سوی طالبان و به درخواست این گروه به منظور جلوگیری از وقوع بحران سوخت در کشور، صادرات بنزین و گازوئیل را به سرعت از سر گرفته است

کاهش تجارت ایران و افغانستان در شرایطی است که اتحادیه صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی ایران بلافاصله پس از تصرف افغانستان از سوی طالبان و به درخواست این گروه به منظور جلوگیری از وقوع بحران سوخت در کشور، صادرات بنزین و گازوئیل را به سرعت از سر گرفته است. اما حدود ۳ ماه پیش، طالبان اعلام کرد که از وارد شدن ۵۰۰ هزار لیتر بنزین بی‌کیفیت ایرانی به کشور جلوگیری کرده است، خبری که برخی تحلیلگران انتشار آن را نشانه اولیه حضور بنزین ارزان روسیه و دامپینگ این کشور در بازار افغانستان دانستند.

کد خبر: ۱۸۸٬۵۳۲

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha