بازار؛ گروه ایران: پیمان مولوی تحلیلگر اقتصادی در گفتگو با بازار، درباه دست آور حذف ارز دولتی گفت: از روزی که ارز ۴۲۰۰ تحقق پیدا کرد مخالف شدید این موضوع بودم و اصرار براین امر داشتم که این ارز باید حذف شود. وقتی ارز ۴۲۰۰ چند سالی در اقتصاد ایران حضور داشت یک سری ضوابط و یک سری تاثیراتی در این موضوع ایجاد کرد.
وی ادامه داد: بنظر من، دولت با حذف ارز دولتی باید برنامه ارائه می داد و حتی پلن مربوط به این موضوع را جایگزین می کرد و درآمد پایه همگانی را باید اجرا و عملیاتی می کرد ولی این اقدامات را انجام نداد. وقتی درآمد پایه همگانی اجرا نشد خیلی از کالاها از سفره مردم متاسفانه حذف شد. اقتصاد یک واقعیت است و باید به این امر کمک کرد تا رفاه بیشتر شود.
مولوی اضافه کرد: یارانه را حذف کردید ولی از آن طرف خیلی از مواد غذایی از سفره مردم حذف شد. تورم مواد غذایی کماکان پابرجاست. خوشبختانه حذف ارز ۴۲۰۰ باعث شد سیستم رانتی حذف شود ولی از آن طرف قدرت خرید مردم بشدت کم شد. به دلیل اینکه باید درآمد پایه همگانی اجرا می شد. درآمد پایه همگانی برای هر نفر ایرانی نزدیک به یک و نیم میلیون تومان در این شرایط بود.
این اقتصاددان گفت: اولین کاری که دولت باید انجام بدهد این است که اگر اقتصاد را به برجام گره زدید پس باید مشکل برجام را حل کنید. تحریم ها از اقتصاد ایران حتما برداشته شود. صادرات نفت ثانیه ای هزار و صد دلار قیمت دارد. دقیقا معادل نقدینگی که دولت خلق می کند. وقتی چنین صادارتی را دارید دیگر لازم نیست فشار مالیاتی به عموم مردم وارد شود.
بحث قطعی اینترنت و محدود کردن آن متاسفانه ضربه جبران ناپذیر به اقتصاد ایران زده است که با توجه به اتفاقات اخیر حدود ۸۰ هزار میلیارد تومانی در یک ماه و نیم اخیر ضرر به کسب و کارهای حوزه فناوری و حوزه آنلاین زده است که این خسارت در رشد اقتصاد تاثیر بسزایی می گذارد
مولوی با اشاره به قطعی اینترنت گفت: بحث قطعی اینترنت و محدود کردن آن متاسفانه ضربه جبران ناپذیر به اقتصاد ایران زده است که با توجه به اتفاقات اخیر حدود ۸۰ هزار میلیارد تومانی در یک ماه و نیم اخیر ضرر به کسب و کارهای حوزه فناوری و حوزه آنلاین زده است که این خسارت در رشد اقتصاد تاثیر بسزایی می گذارد. با توجه به چنین فضایی که در اقتصاد مشاهده می شود به این نتیجه میرسیم که اقتصاد در ایران اولویت نیست.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: اقتصاد ذی نفعانه است. بعنوان مثال، آلمان یک اقتصاد ۴ هزار میلیارد دلاری با درآمد سرانه بالای ۴۵ هزار دلار دارد. آقای اشتان مایر رئیس جمهور آلمان براین باور است، اقتصاد ما دچار دشواری شده و ما شرایط بدی خواهیم داشت و نیازمند یک سری اقدامات در اقتصاد هستیم. حال با این درآمد سرانه چرا نیاز به اقدامات است به دلیل اینکه اقتصاد را در اولویت کار خود قرار داده و درک درستی از این فضای اقتصاد دارد. حالا این را مقایسه کنید با ما که بیشتر حرف درمانی داریم.
نظر شما