بازار؛ گروه بین الملل: بدهی اصلی ترین مشکلی است که این روزها اقتصاد دنیا را درگیر کرده است. البته بررسی ها نشان داده است این مشکل طی دهه های اخیر در اقتصاد وجود داشته است ولی هیچ یک از دولتهای غربی به آن توجه نمی کردند.
افزایش بدهی خانوارها، شرکتها و حتی رشد بدهی دولتی باعث شده است تا اجرای بسیاری از پروژه های اقتصادی با اختلال روبرو شود. طبق گزارش اخیر سازمان ملل، اقتصاد دنیا هم اکنون درگیر خطرات اقتصادی- ژیولوژیکی است که ریشه این مشکلات افزایش بی سابقه میزان بدهی است که تا کنون در تاریخ مشاهده نشده است.
در این شرایط که وضعیت مالی و اقتصادی دنیا به سطح هشدار رسیده است و احتمال وقوع بحران های مختلف از همیشه بیشتر است، این سوال مهم ایجاد شده است که دلیل قرار گرفتن اقتصاد دنیا در شرایط فعلی چیست و آیا راهکاری برای خارج شدن از این وضعیت وجود دارد یا خیر؟
آمارها نشان می دهد قبل از شروع همه گیری کرونا در دنیا، میزان بدهی در جهان به بالاترین سطح طی چهار دهه اخیر رسیده بود. افزایش بدهی ها به معنای سقوط تاریخی میزان پس انداز در دنیا و سرمایه گذاری مردم و شرکتها در ابزارهای مالی مختلفی است که در سالهای اخیر ایجاد شد و باعث شد تا پولهایی که می توانست صرف توسعه زیر ساختهای اقتصادی و تامین پشتوانه های مالی شود، به این بازارها جذب شود.
بعد از شروع همه گیری کرونا شرایط بدتر شد. مردم توان پرداخت هزینه های زندگی را نداشتند و استفاده از پس اندازها برای تامین هزینه های روزمره افزایش یافت. در نهایت دولتهایی که آمارهای رشد بدهی آنها هر روز در رسانه ها مطرح می شد مجبور شدند برای حمایت از اقتصاد کمک های مالی به مردم ارایه دهند.
تزریق میلیاردها دلار پول توسط دولتها به اقتصاد و خانوارها بر بار بدهی های آنها اضافه کرد و مشکلاتشان را افزایش داد. در این شرایط بود که هر روز بر سطح بدهی های دولتی افزوده شد و تزریق پول توسط بانک های مرکزی برای حمایت از طرح های دولتی شروع شد.
تزریق پول بانک مرکزی هم تنها یک معنا دارد و آن چاپ اسکناس است که به همراه خود افت ارزش پول کشور و افزایش تورم را به همراه می آورد. در این وضعیت تلاش برای افزایش نرخ بهره بانکی در کشورهای صنعتی بالا گرفته است. تلاشی که می تواند باز هم به مردم هزینه تحمیل کند ولی در نهایت قیمتها را کنترل خواهد کرد.
این شرایط اقتصادی در دنیا که ریشه در سیاستهای نادرست اقتصادی نه تنها در سه سال اخیر بلکه طی ۴۰ سال گذشته دارد، باعث شد تا زیر ساختهای مالی و اقتصادی متزلزل شود.اما شرایط اقتصادی چین، قدرت گرفتن این کشور و سرمایه گذاریهایی که برای تسریع روند رشد اقتصادی انجام می داد هم تاثیر زیادی در تشدید این وضعیت داشت.
باید پذیرفت که هم اکنون شرایط اقتصادی دنیا تغییر کرده است. امروزه دیگر دنیای غرب اصلی ترین سهم را در اقتصاد دنیا ندارد و نمی تواند سیاستهای اقتصادی را تنظیم و دیکته کند. بلکه کشورهای شرقی از جمله چین و هند به وزنه های بزرگی برای اقتصاد دنیا تبدیل شده اند.
وزنه هایی که می توانند سمت و سوی سیاستهای اقتصادی را تعیین کنند و بحران های اقتصادی را مدیریت کنند. در این شرایط به نظر می رسد اقتصاد دنیا نیاز به سازو کارهای تازه ای دارد، باید نظام مدیریتی اقتصاد دنیا این تغییر بزرگ را بپذیرد و با در نظر گرفتن حضور کشورهای قدرتمند و بزرگی مانند چین در عرصه اقتصادی دنیا برای آینده تصمیم گیری کند در غیر این صورت تنش و درگیری اقتصادی و سیاسی اصلی ترین مساله ای خواهد بود که در سالهای آتی با آن روبرو خواهیم بود.
نظر شما