بازار؛ گروه بورس: هفته اخیر اگرچه بازار سرمایه با رشد اندکی آغاز بکار کرد، اما در ادامه شاخص کل بورس و شاخص هم وزن افت سنگینی را تجربه کردند و شاید کف یک میلیون و ۲۲۵ هزار واحد آخرین امید سهامداران خرد برای حمایت از شاخص کل بازار باشد در غیر اینصورت ممکن است روند نزولی ادامه پیدا کند و شاخص یک کانال نسبت به آخرین کف سال گذشته سقوط کند.
همچنین شاخص کل هم وزن در آستانه ای برخورد با خط روند نزولی ۳۲۳۰۰۰ واحد است و از آنجایی که روز یک شنبه در پایان معاملات در محدوده ۳۳ هزار واحدی قرار گرفت فاصله چندانی با نقطه حمایتی ندارد و انتظار می رود بعد از این برخورد چند روز نمادهای کوچک وارد معاملات مثبت شوند.
روز یک شنبه حدود ۷۸۷ میلیارد تومان خروج پول حقیقی داشتیم که تقریبا یک رکود برای چند وقت اخیر محسوب می شود، این در حالی است که نخستین قسط صندوق تثبیت بازار واریز شده و قرار است صندوق توسعه ملی ۱۲ قسط ۷۰۰ میلیاردی دیگر به بازار تزریق کند. این مساله در کنار ارزش پایین معاملات خرد که حدود ۲۹۵۴ میلیارد تومان ثبت شده بسیار عجیب است، زیرا اگر این تزریق منابع وارد بازار شده چرا هنوز ارزش معاملات اینقدر پایین است.
یکی از مشکلاتی که امروز گریبان بورس ایران را گرفته عدم معامله با منطق ارزندگی است، زیرا خیلی از معامله گران بورس رنج مثبت را نشانه آغاز روند صعودی سهم بعد از یک افت می دانند و به محض اینکه خرید سنگین می بینند تصور می کنند پول هوشمند در حال ورود است و باید خرید خود را تکمیل کنند، اما این سناریو برای حقوقی ها به ابزاری برای بدل زدن روی معامله گرها تبدیل شده است
نکته عجیب تر اینکه چرا با وجود این سطح از ارزش معاملات میزان افت بازار در یک روز بیش از ۲۵ هزار واحد است و این تضاد حکایت از این دارد که حقوقی ها در منفی ۵ و صف های فروش پایانی را پر می کنند تا همچنان سهامدار خرد را با بیشترین زیان مواجه کنند و افرادی که منتظر بازار صعود هستند ناامید شوند و سهام خود را به حقوقی ها تحویل دهند.
یکی از مشکلاتی که امروز گریبان بورس ایران را گرفته عدم معامله با منطق ارزندگی است. زیرا خیلی از معامله گران بورس رنج مثبت را نشانه آغاز روند صعودی سهم بعد از یک افت می دانند و به محض اینکه خرید سنگین می بینند تصور می کنند پول هوشمند در حال ورود است و باید خرید خود را تکمیل کنند، اما این سناریو برای حقوقی ها به ابزاری برای بدل زدن روی معامله گرها تبدیل شده است. بنابراین یک معامله گر منطقی و هوشمند باید بداند وقتی ملاک رنج مثبت را برای خرید در نظر می گیرد پس احتمالا بدهد که بازار ساز هم از این به عنوان دسیسه ای برای تحریک خریدار استفاده کند و با یک رنج مثبت صدها خریدار را وارد معامله کند و اینجا همان جایی هست که بازارساز مشغول جمع کردن پول حقیقی های خرد است.
بازارساز هم تحلیل های ساده و فراگیر را می داند و از آن برای فریب معامله گرها استفاده می کند، زیرا بسیاری از تحلیل گران سیگنال های مثبت را از دل همین تحلیل ها استخراج می کنند و بازارساز با نمایش سیگنال مثبت نظر معامله گر را جلب می کند، اما این در واقع همان فریب برای سهامدار خرد است
با برخی نشانه ها می توان رفتار بازار ساز را فهمید و اینکه در پشت پرده چه خبر است. در واقع باید آنچه را که بازارساز قصد دارد پنهان کند را آشکار کرد و به آن چیزی که عامدانه در بازار پیاده می کند تا معامله گر ببیند باید بی توجه بود. به عبارت دیگر بازارساز هم تحلیل های ساده و فراگیر را می داند و از آن برای فریب معامله گرها استفاده می کند، زیرا بسیاری از تحلیل گران سیگنال های مثبت را از دل همین تحلیل ها استخراج می کنند و بازارساز با نمایش سیگنال مثبت نظر معامله گر را جلب می کند، اما این در واقع همان فریب برای سهامدار خرد است.
نظر شما