به گزارش بازار، دکتر داود منظور، عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) در تحلیلی پیرامون اقتصاد ایران در دوران پساترامپ نوشت: تصمیمات بایدن درخصوص برگشت به برجام و رفع تحریمهای هستهای ایران در شرایطی صورت میگیرد که فشارهای حداکثری و بیسابقه آمریکا علیه ایران تاکنون نتوانسته است، فعالیتهای منطقهای ایران را متوقف کند و ایران را به پای میز مذاکره بنشاند. فشارهای حداکثری آمریکا هماکنون تا جایی جلو رفته است که به اذعان کارشناسان، دیگر تحریمِ اثرگذاری برای اجرا وجود ندارد و ایران به نقطه اشباعپذیری تحریمها رسیده است و اقتصاد ایران به تدریج توانسته خود را با شرایط تحریمی تطبیق دهد با وجود این، از نظر دولتمردان آمریکا بهترین سیاست در مقابل ایران آن است که تا حد امکان همچنان به پشتوانه میراث به جا مانده از نظام تحریمهای گسترده دولت ترامپ، سیاست فشار حداکثری و ایزوله کردن اقتصاد ایران را بدون برگشت به برجام و رفع تحریمها ادامه دهند. برای این منظور آنها ممکن است با رویکرد تعلیق تدریجی و مرحلهای تحریمها، اجازه دسترسی محدود به منابع مالی و فروش محدود نفت را به ایران بدهند و در دوره چهارساله اول بایدن، اقتصاد ایران را همچنان گروگان بگیرند.
ترامپ در اعمال تحریمهای ایران عملا از دستاورد دولت اوباما- بایدن در پیریزی ساختار تحریمهای علیه ایران بهرهبرداری کرد و اقتصاد ایران را تحت فشار حداکثری قرار داد. حتی بعد از امضای برجام نیز که محصول طراحیهای دولت اوباما- بایدن بود، ساختار تحریمها علیه ایران همچنان حفظ شد و از همان روزهای اول اجرای برجام، افراد و نهادهای جدید به لیست تحریمها اضافه شدند. بعد از برجام به بانکهای بینالمللی اجازه داده نشد خدمات بانکی به ایران ارائه کنند.
برجام نه تنها موجب از بین رفتن ساختار تحریمها نشد، بلکه ضمن حفظ ساختار تحریمها اثرگذاری آنها بهدلیل هوشمند شدن تحریمها افزایش یافت و در کنار این تحریمها، فشارهایی مضاعفی نیز برای اجرای دستورات FATF شروع شد تا اثرگذاری تحریمها بیشتر شود. به علاوه، بسیاری از تحریمهای آمریکا علیه ایران از پیچیدگی تقنینی برخوردارند و توسط یک نظام قانونگذاری چند لایه وضع شدهاند؛ بهطوریکه بعید بهنظر میرسد ارادهای برای برداشتن آنها حتی در میان دموکراتها وجود داشته باشد؛ ضمن اینکه بهزعم مقامات آمریکا سیاست فشار حداکثری ثمربخش بوده است. آنها در سلسلهمراتب تصمیمگیری خود هیچگاه چنین دستاوردی را از دست نخواهند داد؛ هرچند با تغییر لحن و ادبیات سعی بر مخفی کردن آن داشته باشند.
بایدن سیاستهای رسمی خود در قبال ایران را در یادداشتی با عنوان «راه هوشمندانهتر در برابر ایران» منتشر کرد. آنچه از این یادداشت مستفاد میشود آن است که آمریکا تصمیمگیری درخصوص برگشت به برجام و رفع تحریمها را منوط به مذاکره با دولت جدید ایران پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۴۰۰ خواهد کرد. بر اساس این یادداشت، بایدن بر پیششرط تایید بازگشت «کامل و دقیق» ایران به کلیه تعهدات برجامی خود از سوی سازمان بینالمللی انرژی اتمی را برای برگشت آمریکا به برجام و تعلیق تحریمها تاکید خواهد داشت. این پیششرط بار دیگر یادآور وعده نسیه آمریکا در برابر پرداخت نقد از سوی ایران است.
بر اساس این یادداشت، دولت بایدن همچنین بر پیششرط گسترش محدودیتها و تقویت مفاد برجام در موضوعاتی مانند حضور منطقهای ایران و توان موشکهای بالستیک ایران تاکید خواهد داشت. یکی دیگر از پیششرطهای احتمالی بایدن برای بازگشت به برجام، اصلاح بند غروب تحریمها (طولانی شدن مدت زمان لازم برای رفع تحریمها) خواهد بود. همچنین تیم بایدن احتمالا بر حضور سایر شرکای بینالمللی خود علاوهبر اعضای ۱+۵ از جمله عربستان، اسرائیل و سایر بازیگران خاورمیانه مانند امارات در مذاکرات تاکید خواهند ورزید. طبعا، تمامی این پیششرطها، حداقل به معنای طولانی شدن مقدمات برگشت آمریکا به برجام و کاهش تحریمها خواهد بود.
در بهترین حالت بازگشت آمریکا به برجام به معنای برداشتن تحریمهای هستهای خواهد بود که در این صورت نیز اقتصاد ایران در یک سطح حداقلی از منافع برجام برخوردار خواهد شد؛ چراکه در دوره ترامپ بسیاری از تحریمها در قالب عناوین غیر هستهای مانند حقوق بشر، تروریسم و برنامه موشکهای بالستیک وضع شده است که دولت بایدن در صدد است همچنان آنها را تحت عنوان نظام تحریمهای هدفمند حفظ کند.
نظر شما