۲۶ دی ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۴
سرنوشت رقابت ایران و ترکیه در ورود به بازار قطر| رخنه تجار ترکیه با پشتوانه دولت
در گفتگوی «بازار» با رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و قطر بررسی شد

سرنوشت رقابت ایران و ترکیه در ورود به بازار قطر| رخنه تجار ترکیه با پشتوانه دولت

موسی پور، فعال اقتصادی و رئیس اتاق مشترک ایران و قطر، بر این باور است که تجار و صادر کنندگان ایرانی علاقه مند به توسعه صادرات به قطر بودند ولی زیرساخت های لازم فراهم نبود و عدم امضای قرارداد بین دولت های ایران و قطر باعث شد، صادرات ایران افزایش چشمگیری نداشته باشد.

بازار؛ گروه ایران: از خرداد ۱۳۹۶ که کشور قطر توسط عربستان سعودی، بحرین، امارات متحده عربی و مصر، تحریم شد بیش از سه سال می گذرد و آن کشورها قطر را به صورت ناگهانی در روز ۱۵ خرداد ۱۳۹۶ (۲۰۱۷ میلادی) در حوزه های اقتصادی، دیپلماتیک و مرزهای دریایی، زمینی و هوایی تحریم کردند. کشورهای تحریم کننده ۱۳ شرط را برای قطر تعیین کرده و برقراری روابط را منوط به اجرای این شروط کردند و از جمله این شروط کاهش روابط قطر با ایران، ترکیه و تعطیلی شبکه قطری «الجزیره» بود. در عمل مقامات کشور قطر، تسلیم تحریم کنندگان نشدند و بدون این که تحریم کنندگان به خواسته های خودشان برسند، مقامات عربستان سعودی در آذر ماه سال جاری با مقامات قطر آشتی کردند و تحریم ها برداشته شد.

در دوره تحریم شدن قطر، امکان افزایش صادرات ایران و ترکیه به کشور قطر و جایگزینی محصولات تولیدی این کشورها به جای محصولات عربستان سعودی و امارات به وجود آمد ولی در این میانه، موفقیت قابل توجهی حاصل نشد.

با توجه به تحولات جدید مرتبط با  قطر و عقب نشینی کشورهای تحریم کننده از ادامه تحریم قطر، «بازار» در گفت و گو با عدنان موسی پور، وضعیت صادرات ایران به قطر را در دوره تحریم بررسی کرده است. موسی پور، از فعالان اقتصادی و صادر کنندگان استان خوزستان بوده و در سال های اخیر، در تاسیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و قطر به عنوان عضو هیات موسس نقش داشته و از ابتدا تا کنون رئیس این اتاق بازرگانی مشترک است.

در دوره سه ساله ای که قطر تحریم شد، برای این که ما از بازار این کشور بهره ببریم، باید برخی قراردادهای سنگین بین مقامات دولت کشور بسته می شد ولی متاسفانه و به هر دلیل، این قراردادها منعقد نشد و مگا پروژه ها و منافع مشترک تعریف نشد. در نتیجه ما در همان محدوده صادرات سالیانه حدود ۲۵۰ میلیون دلاری به قطر ماندیم

*بیش از سه سال از تحریم قطر توسط عربستان سعوی و چند کشور دیگر گذشت ولی در روزهای اخیر امیر قطر به عربستان سفر کرد و مقامات این دو کشور آشتی کرده و مرزهای خودشان را باز کردند. در این دوره، کشور قطر با همکاری و همراهی ایران و ترکیه و ثروتی که داشت، توانست در برابر تحریم آن کشورها بایستد. در سه و نیم سال گذشته که کشور قطر تحریم شده بود وضعیت چگونه بود و به نظر شما، چه اتفاقاتی در این مدت رخ داد؟
اولاً این نکته را بگویم مباحثی که من می خواهم مطرح کنم، بیش تر حول و حوش مسائل تجاری و اقتصادی است. وقتی که کشور قطر، توسط عربستان و بقیه کشورها تحریم شد، چهار درب (دَر) به روی قطر بسته شد ولی ده ها درب، روی این کشور باز شد از جمله درب های ایران و ترکیه و مابقی کشورها.

شاید ترکیه و ایران به دلیل همسایگی و ارتباط نزدیک، نقش بیش تری را در اوایل دوره تحریم ایفا کردند، اما به مرور رابطه تجاری قطر با تمام دنیا مستحکم شد. برای مثال، امروزه چند شریک اول تجاری قطر، کشورهای چین، انگلیس، آمریکا، آلمان، ژاپن و هند هستند یعنی شرکای اول تجاری قطر، چنین کشورهایی بوده و ایران جزو چند شریک اول قطر نبوده و حتی ترکیه نیز، جزو شرکای اول قطر نیست.

این که تصور کنیم کشور قطر، این بحران را فقط با ایران و ترکیه پشت سر گذاشته، تصور درستی نیست، اما در این میان، نقش ایران، نقش بسیار مهمی بوده و مرزهای هوایی را به روی هواپیماهای مسافری قطر باز کرد. در یک ماهه اول بحران، شاید کشور ما یک نقش خیلی پُر رنگ در تامین مواد غذایی مورد نیاز قطر بازی کرد.

صادرات ما در سال های قبل از تحریم شدن قطر، سالیانه در حد ۶۰ یا ۷۰ میلیون دلار بود ولی در سال های اخیر و در مقطع یک ساله، جهش کرد و تا حدود ۲۵۰ میلیون دلار هم رسید. این رقم در مقایسه با رقم های قبلی صادرات ایران به قطر، رشد قابل توجهی از نظر درصدی داشت و یکباره صادرات افزایش پیدا کرد.

با این حال، کل رقم صادرات سالیانه ایران به قطر، رقم کوچکی در تجارت بین الملل بوده و رقم قابل توجهی نیست. برای مثال صادرات سالیانه ما به عراق در حد ۵ یا ۶ میلیارد دلار است و بقیه کشورها هم همین طور است.

در دوره سه ساله ای که قطر تحریم شد، برای این که ما از بازار این کشور بهره ببریم، باید برخی قراردادهای سنگین بین مقامات دولت کشور بسته می شد ولی متاسفانه و به هر دلیل، این قراردادها منعقد نشد و مگا پروژه ها و منافع مشترک تعریف نشد. در نتیجه ما در همان محدوده صادرات سالیانه حدود ۲۵۰ میلیون دلاری به قطر ماندیم.

*در سال ۱۳۹۵ ایران در حد ۱۰۳ میلیون دلار به قطر صادرات داشته و در سال ۱۳۹۶ که تحریم شدن قطر اتفاق افتاد، صادرات ایران به ۲۴۸ میلیون دلار رسید که حدود ۱۴۰ درصد رشد داشت. در حالی که در سال های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ نسبت به صادرات سال ۱۳۹۶ کاهش صادرات داشته ایم و صادرات ایران در این دو سال به قطر در حد ۲۲۵ میلیون دلار و ۲۳۴ میلیون دلار بود که کمتر از صادرات سال ۱۳۹۶ است. در مقابل، کل تجارت ترکیه و قطر در سال ۲۰۱۶ و قبل از تحریم در حد ۱۷۴ میلیون دلار بوده و در سال ۲۰۱۷ که تحریم شروع شده به یک میلیارد و ۸۰ میلیون دلار رسید. چطور ترکیه توانست تا این حد در صادرات به قطر موفق باشد؟
صادرات ترکیه عمدتاً در قالب قراردادهای بلند مدت، مگا پروژه ها و صادرات خدمات مهندسی ـ فنی بوده و این اتفاقات در مورد صادرات ایران به قطر رخ نداده است. در ضمن، ما باید عامل تاثیرگذار تحریم ها را نیز در نظر بگیریم یعنی ترکیه، تحریم نبود.

از طرفی، تجار ترکیه مورد حمایت دولت این کشور بودند و ترکیه، قوانین دست و پا گیر داخلی ندارد. در حالی که علاوه بر این که کُل صادرات ما در تحریم های بانکی و تحریم های آمریکا بود، برخی اتفاقات در داخل هم رخ داد و باعث شد خیلی از تجار ما محدود شوند. بنابراین، رشدی که تصور می شد در صادرات به قطر داشته باشیم، تحقق پیدا نکرد.

به غیر از کمبود امکانات در حمل و نقل  بالا بودن  هزینه حمل و نقل ما خیلی از استانداردها را رعایت نمی کنیم و در این مدت، بسیاری از کالاهای بی کیفیت از ایران صادر شده. این وضع، باعث شد که از نظر کیفی، نگاه به محصول ایرانی، نگاه به محصول درجه یک نباشد

*یک بخش عمده از صادرات ایران به کشور قطر مواد غذایی و تره بار و میوه است و کشور ما در مجموع در این حوزه ها تولید قابل توجهی دارد. با توجه به این که از نظر سرزمینی، ما بیش از کشورهای دیگر از جمله ترکیه، به قطر نزدیک هستیم و ترکیه فاصله بیشتری از قطر دارد، چگونه باز ترکیه در این حوزه ها موفق تر بود؟
درست است که ما در بخش محصولات غذایی، مزیت داریم ولی این طور نیست که ما تنها کشوری باشیم که مزیت داریم. در تجارت بین الملل، عاملی به نام هزینه تمام شده مطرح است. در کشور ما، هزینه تمام شده خیلی بالا بوده ولی هزینه تمام شده در بقیه کشورها اینگونه نیست.

از همه مهمتر، مساله حمل و نقل است. الان برخی کشورها تکنولوژی ها و کشتی هایی دارند و اگر هزینه حمل و نقل دریایی یک کانتینِر، فرضاً برای ما ۱۰۰ دلار هزینه داشته باشد برای کشورهای دیگر ۶۰ دلار یا ۴۰ دلار دارد. به خاطر این که آن کشورها، اقداماتی از قبیل صرفه جویی در انرژی و هزینه تمام شده انجام داده اند و در نهایت می بینیم که کالاهای آنها با هزینه تمام شده پایین تری به مقصد می رسد.

در عین حال، از نظر کیفیت، ما خیلی از استانداردها را رعایت نمی کنیم و در این مدت، بسیاری از کالاهای بی کیفیت از ایران صادر شده. این وضع، باعث شد که از نظر کیفی، نگاه به محصول ایرانی، نگاه به محصول درجه یک نباشد.

*اکثریت جمعیت فعلی کشور قطر مهاجر بوده که در سال های اخیر وارد قطر شده اند و فقط ۱۲ درصد از جمعیت این کشور، قطری الاصل و بومی این کشورند. آیا جمعیت هدف ما نمی توانست عمدتاً همان اقشار مهاجر باشد که وضعیت اقتصادی و رفاهی خیلی خوبی ندارند و فرضاً محصولات فله ای و بدون بسته بندی چشمگیر، جوابگوی نیازهای آنها باشد؟
این محصولات از ایران به قطر صادر می شود و همین الان، ایران صادرات دارد ولی بقیه کشورها هم صادرات دارند. آنجا یک بازار رقابتی است و تمام درب ها، به روی قطر باز شده.

کشور قطر، یک شبکه حمل و نقل هوایی بسیار قوی دارد و تا یک کمبود برای آن ایجاد شود، هواپیماهای شرکت قطر ایرویز، به مناطق مختلف دنیا پرواز کرده و نیازهای خودشان را تامین می کنند. تصور اشتباه این است که ما فکر کنیم تنها راه هستیم.

ما الان در یک رقابت هستیم و در بازاری هستیم که بقیه کشورها نیز حضور دارند ولی ما برخی مزیت ها داریم از جمله همسایگی با قطر و نزدیکی به قطر. اگر شبکه حمل و نقل دریایی و کشتیرانی خوبی وجود داشته باشد و کیفیت محصول هم رعایت شود، قطعاً ما می توانیم در بازار قطر، رقابت کرده و دوام بیاوریم و شاید خیلی هم جلو بیفتیم.

*ترکیه یک بخش عمده از صادرات خودش به قطر را از طریق راه های زمینی ایران منتقل می کند و فاصله زیادی بین استان های ترکیه تا بنادر جنوبی ایران وجود دارد. چگونه است که اینهمه فاصله، هزینه را برای شرکت های ترکیه چندان بالا نمی برد و باز هنوز برای صادرات به قطر به صرفه است؟
این طور نیست که عمده صادرات ترکیه، از ایران به قطر حمل شود و از راه های دیگر هم منتقل می شود. ضمن این که خیلی از کالاهای ترکیه در چارچوب سیاست نفوذ در بازار و قراردادها، صادر می شود یعنی قراردادها بین مقامات دولت بسته شده و توافق می کنند و بعد هم، تجار برای اجرای آن قراردادها فعالیت می کنند.

در مورد کشور ما و قطر، چنین چیزی اتفاق نیفتاد و از طرفی هم، ترکیه تحریم نیست و حداقل در آن مقطع، تحریم نبود. ترکیه مسائل و مشکلات بانکی برای نقل و انتقال پول را ندارد و قطری ها نیز ترجیح می دهند با تجاری کار کنند که بتوانند برای آنها اعتبار اسنادی (LC) باز کرده و بتوانند همکاری های بانکی با همدیگر داشته باشند.

همه اینها مسائلی است که در همه سال های اخیر دست و پا گیر بوده و مانع رشد صادرات ما هستند. تعجب ندارد که ترکیه در صادرات، موفق تر بوده و اگر ما همین روش فعلی را ادامه بدهیم، قطعاً همین یک مقدار بازار فعلی نیز از دست ما خواهد رفت.

*با شروع تحریم شدن قطر، ترکیه صادرات به این کشور را از طریق هواپیما و کشتی هم انجام داده و انجام می دهد. آیا انتقال کالا و صادرات با آن روش ها به قطر، واقعاً برای ترکیه به عنوان رقیب ایران مزیت دارد؟
بله، در برخی کالاها حمل و نقل هوایی و دریایی مزیت دارد. وقتی ترکیه با قطر قراردارد منعقد کرد و کیفیت کالای شرکت های ترکیه بالا هست و تولیدات این شرکت ها مورد حمایت دولت ترکیه باشد، چرا مزیت ندارد. محصولاتی مثل صیفی جات و سبزیجات که عامل زمان بر آنها تاثیرگذار است، از طریق ایران به ترکیه منتقل می شود و کالاهای دیگر از طریق هوایی و دریایی وارد قطر می شود.

*چند ماه بعد از تحریم شدن قطر، وزیر تجارت این کشور در سفر به ایران اظهار امیدواری کرد که حجم تجارت ایران و قطر در سال ۲۰۱۸ به ۵ میلیارد دلار برسد. البته دولت قطر، تسهیلاتی هم از نظر تاسیسات بندری را برای تجار ایرانی در نظر گرفت.

با وجود این نوع تاکیدات و تسهیلات طرف قطری برای تجار ایرانی در بندر الرویس قطر، این هدفگذاری چطور محقق نشد؟
وزیر تجارت قطر در آذر ماه امسال به ایران آمد ولی این عدد و رقم را مطرح نکرد.

*این صحبت مربوط به آذر ۱۳۹۶ (۲۰۱۷) بود و شیخ احمد بن جاسم وزیر تجارت قطر در دیدار خود با آقای شریعتمداری وزیر صنعت، معدن و تجارت، این موضوع را مطرح کرد.
انجام هر کاری زیرساخت های خودش را احتیاج دارد یعنی این طور نیست تا نیازی باشد ما حتماً بتوانیم آن نیاز را رفع کنیم. زیرساخت های ما، بنادر ما، کشتیرانی ما، کیفیت کالاهای ما و بانک های ما، همگی در مقدار صادرات ایران تاثیرگذار هستند.

هر چند که ما هم آرزو داریم که به ۵ میلیارد دلار صادرات برسیم ولی اگر در گام اول، به یک میلیارد دلار نیز برسیم خوب است. تحقق یک میلیارد دلار صادرات به قطر، بستگی به این دارد که زیرساخت های ما درست شود و در قالب قراردادها و تعریف منافع مشترک قطری ها و ایران، به آن مقدار صادرات یا تجارت برسیم وگرنه مقدار صادرات ایران در همین محدوده فعلی خواهد ماند.

*کشورهایی از قبیل چین و آمریکا بزرگترین صادر کنندگان کالا به قطر بوده و هر کدام از آنها سالیانه در حد چند میلیارد دلار به این کشور صادرات انجام می دهند و صادرات صنعتی دارند. با توجه به تقویت روابط دو کشور و این که ترکیه هم یک کشور نوظهور صنعتی شده، آیا ترکیه نمی توانست در حد آن کشورها صادرات به قطر داشته باشد؟
قطر یک بازار کاملاً رقابتی است و قطری ها به هیچ کس تعهد ندارند که فلان کالا را از فلان کشور می خرند. در دنیای رقابت، بحث کیفیت و قیمت، حرف اول را می زند. هر کالایی که در این دو آیتم جذاب باشد آن را می خرند چه ترکیه باشد، چه چین و چه ایران.

*عمده صادرات ما به قطر مواد غذایی و سیمان بود و ترکیه هم، هر چند موفق شد صادراتش را به یک میلیارد دلار برساند ولی نتوانست به پای آمریکا و چین برسد در صادرات به قطر.
بله. همین طور است ولی ترکیه هم در قالب سرمایه گذاری مشترک همکاری کرده و خدمات فنی ـ مهندسی ارائه می کند. همین طور کارخانه راه اندازی می کند و مواد اولیه صادر می کند. تجار ترکیه، مشکلاتی مثل مشکل بانکی و بوروکراسی دولتی ندارند و به همین خاطر کارشان را راحت تر جلو می برند.

*در سال های اخیر بیش از ۵۰۰ شرکت توسط تجار ترکیه در قطر تاسیس شده. اگر این شرکت ها تاسیس نمی شدند احیاناً همان یک میلیارد دلار صادرات ترکیه به قطر عملی نمی شد؟
برای این که یک کشور در صادرات موفق شود، باید در کشور مقصد، پایگاه هایی داشته باشد. تاسیس پایگاه های یک کشور در کشور مقصد، عامل تاثیرگذاری بوده و در توسعه روابط و توسعه صادرات، جزو آیتم های بسیار مهم است.

کشور ما در تحریم بود و اولویت دولت ما، فعلاً مسائل اقتصادی نبود. در چنین وضعیتی، نباید انتظار ویژه ای از یک اتاق بازرگانی مشترک داشت که به تازگی تاسیس شده

*جنابعالی به عنوان رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و قطر با شرکت قطر ایرویز مذاکراتی داشتید و این شرکت هواپیمایی، تسهیلاتی را برای اعضای این اتاق از جمله جهت حضور در نمایشگاه های قطر در نظر گرفت. آیا این نوع مذاکرات و این نوع همکاری ها نمی توانست زمینه را فراهم کند که صادرات ما فراتر از رقم حدود ۲۰۰ میلیون دلار فعلی برود؟
قطر ایرویز، بزرگترین ایرلاین دنیا هست و در همین ایام شیوع کرونا و ایام تحریم، جزو معدود ایرلاین هایی بود که ارتباط خودش را با ایران قطع نکرد و پای کار ماند. حتی در همین دوره شیوع کرونا، پروازهای این شرکت، برقرار بود و در حال انجام بود.

با این حال، خیلی از کالاهای صادراتی با هواپیما منتقل نمی شود و واقعاً افزایش صادرات، به زیرساخت های زیادی نیاز دارد. البته وقتی فرضاً کالا در بوشهر قرار دارد، بهتر است آن کالا از طریق دریایی به قطر منتقل شود و حمل و نقل دریایی ارزان تر است. همیشه حمل و نقل دریایی، از هوایی ارزان تر است و صادرات ما از طریق دریایی، مزیت بیش تری دارد و نه هوایی.

*در بهمن ۱۳۹۶ که اتاق بازرگانی مشترک ایران و قطر را تاسیس کردید امیدواری هایی ایجاد کرد که وضعیت صادرات و تجارت ما با قطر بهتر شود. الان حدود سه سال از تاسیس این اتاق بازرگانی مشترک گذشته ولی تحول اساسی با تاسیس این اتاق رخ نداد. اگر آسیب شناسی کنید چرا این تاسیس موثر واقع نشد؟
اتاق بازرگانی مشترک در همان جهش صادراتی که صورت گرفت، نقش داشته است. به هر حال، کشور ما در تحریم بود و اولویت دولت ما، فعلاً مسائل اقتصادی نبود. در چنین وضعیتی، نباید انتظار ویژه ای از یک اتاق بازرگانی مشترک داشت که به تازگی تاسیس شده.

این اتاق بازرگانی مشترک حدود دو و نیم سال است که فعال شده و ضمن این که نقشی را که باید ایفا می کرد، ایفا کرد. در این مدت، هم نمایشگاه هایی را برگزار کرد و هم این که هیأت های تجاری متعددی به قطر، اعزام کرده است.

در آذر ماه امسال، ما در نشست کمیسیون مشترک ایران و قطر که در اصفهان برگزار شد، شرکت کردیم. در همه این رویدادها، همکاران ما در اتاق بازرگانی مشترک، فعال بوده اند ولی این نوع مسائل، فراتر از توانایی یک اتاق بازرگانی مشترک است.

*معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه در دی ۱۳۹۶ با مسئولیت آقای انصاری تشکیل شد و در آذر امسال آقای مهاجر، جایگزین آقای انصاری در این معاونت شد. از طرف دیگر، در ماه های اخیر سفیر جدید ایران در قطر، جایگزین آقای سبحانی شد. فکر می کنید این تغییرات در وزارت امور خارجه و تغییر سفیر ایران در قطر، می تواند کمک کند یا این که همان وضعیت قبلی در ارتباط با قطر ادامه پیدا می کند؟
رویکرد ما با آقای دهقانی، سفیر جدید ایران در قطر، رویکرد امیدوار کننده ای است. ما امیدواریم فعالیت های سفیر جدید ایران، قوی تر از دوره قبل شود و با اتاق بازرگانی مشترک ایران و قطر و بخش خصوصی، بیش تر ارتباط داشته باشند.

اساساً بخش خصوص و بخش دولتی، فقط در حالتی که در کنار هم باشند، می توانند موفق باشند و اگر فشاری از طرف کشورهای دیگر به ایران وارد می شود، فرقی نمی کند و چه بخش خصوصی باشد و چه بخش دولتی، این فشار به ایران است. اگر پیروزی نیز حاصل شود هیچ فرقی نمی کند که بخش خصوصی ایران پیروز شود یا بخش دولتی. من شخصاً برای تعامل با سفارت ایران در قطر، خیلی امیدوار هستیم.

*از دیدگاه شما، الان که آقای مهاجر، معاون اقتصادی وزارت خارجه شده، تغییر مثبتی در ارتباط با قطر ایجاد می شود؟
من شناختی از ایشان ندارم ولی امیدوارم تغییری ایجاد شود.

کد خبر: ۶۷٬۶۵۶

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha